speak up

/spik ʌp//spiːk ʌp/

1- بلندتر حرف زدن 2- آزادانه عقاید خود را بیان کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to talk louder.

- Please speak up. I can't hear you.
[ترجمه مریم] لطفا بلندتر صبحت کن من صداتو نمیشنوم
|
[ترجمه li@] خواهشا بلندتر حرف بزنید من صداتو نمیتونم بشنوم
|
[ترجمه Ilya] لطفا بلندتر حرف بزنید من نمی توانمصدایتان را بشنوم
|
[ترجمه مریم حسن زاده] لطفا بلند حرف بزنید من نمی توانم صدایتان را بشنوم.
|
[ترجمه گوگل] لطفا صحبت کنید من نمی توانم شما را بشنوم
[ترجمه ترگمان] خواهش می کنم بلند حرف بزنید صدات رو نمی شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Please speak up so that the people at the back of the room can hear you.
[ترجمه گوگل]لطفاً صحبت کنید تا افرادی که در پشت اتاق هستند صدای شما را بشنوند
[ترجمه ترگمان]لطفا طوری حرف بزنید که مردم پشت سالن صدای شما را بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Speak up! I can't hear you.
[ترجمه پوریا] بلند تر صحبت کن نمیتونم صداتو بشنوم
|
[ترجمه گوگل]صحبت کن! من نمی توانم شما را بشنوم
[ترجمه ترگمان]حرف بزن! صدات رو نمی شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Would you speak up a little, please?
[ترجمه گوگل]لطفا کمی صحبت کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه کم بلندتر صحبت کنی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm quite deaf-you'll have to speak up.
[ترجمه گوگل]من کاملاً ناشنوا هستم - شما باید صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]کاملا کر هستم - باید بلند حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Could you speak up? We can't hear at the back.
[ترجمه گوگل]می توانید صحبت کنید؟ ما از پشت نمی شنویم
[ترجمه ترگمان]میشه بلندتر صحبت کنی؟ ما نمی تونیم پشت سر هم بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She's no shrinking violet always ready to speak up for herself.
[ترجمه گوگل]او بنفش کوچکی نیست که همیشه آماده صحبت کردن برای خودش است
[ترجمه ترگمان]همیشه خودش را برای حرف زدن برای خودش آماده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stop muttering and speak up!
[ترجمه گوگل]غر زدن را متوقف کن و حرف بزن!
[ترجمه ترگمان]حرف نزن و حرف بزن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Speak up. Don't mumble!
[ترجمه گوگل]صحبت کن زمزمه نکن!
[ترجمه ترگمان]حرف بزن من من کنان می گویم: ممبل!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's time to speak up for those who are suffering injustice.
[ترجمه گوگل]وقت آن رسیده است که برای کسانی که از بی عدالتی رنج می برند صحبت کنیم
[ترجمه ترگمان]وقتش است که برای کسانی که از بی عدالتی رنج می برند حرف بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Why don't you speak up? I'm your father!
[ترجمه گوگل]چرا حرف نمیزنی؟ من پدرت هستم!
[ترجمه ترگمان]چرا حرف نمی زنی؟ من پدرتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Could you speak up, please?
[ترجمه گوگل]می توانید صحبت کنید، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]میشه لطفا بلندتر صحبت کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Could you speak up?
[ترجمه گوگل]می توانید صحبت کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه بلندتر صحبت کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You will have no one to speak up for you!
[ترجمه گوگل]شما کسی را نخواهید داشت که به جای شما صحبت کند!
[ترجمه ترگمان]تو کسی را نخواهی داشت که با تو حرف بزند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is willing to speak up for the rights of women.
[ترجمه گوگل]او مایل است برای حقوق زنان صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او مایل است که در مورد حقوق زنان صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You'll have to speak up, I can't hear you.
[ترجمه گوگل]باید حرفت را بزنی، من صدایت را نمی شنوم
[ترجمه ترگمان]تو باید بلند حرف بزنی، صداتو نمی شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• talk loudly, raise one's voice
talk, open your mouth and let yourself be heard

پیشنهاد کاربران

ساکت نماندن
بلند تر حرف زدن
به حرف آمدن
ابراز کردن، حرف چیزی را زدن، بلند اعلام کردن
We are under attack, please speak up
ما زیر حمله ایم، لطفا بلند بگویید
رُک و راست حرف زدن - حرف دل خود را زدن
بدون ترس حرف خود را زدن / ساکت ننشستن ( جهت دفاع از خود )
رودربایستی نداشتن
مثلا :اگر مخالفید اعلام کنید
If you disagree, please speak up
بی پرده سخن گفت
بیان نظر و باور
To speak support of someone
بلند حرف زدن
دفاع کردن و حمایت کردن
بلند حرف بزن
to speak in a louder voice so that people can hear you

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس