1. Children and fools speak the truth.
[ترجمه Ali] بچه ها و احمق ها حقیقت را می گویند.|
[ترجمه گوگل]بچه ها و احمق ها راست می گویند[ترجمه ترگمان]بچه ها و بچه ها حقیقت را می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The police leaned on him to make him speak the truth.
[ترجمه گوگل]پلیس به او تکیه کرد تا او را وادار به بیان حقیقت کند
[ترجمه ترگمان]پلیس به او تکیه داده بود تا او را وادار به سخن گفتن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس به او تکیه داده بود تا او را وادار به سخن گفتن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was reminded of his duty to speak the truth when questioned in court.
[ترجمه گوگل]هنگام بازجویی در دادگاه به او یادآوری شد که وظیفه دارد حقیقت را بگوید
[ترجمه ترگمان]به یاد وظیفه خود افتاد تا حقیقت را بگوید که در دادگاه از او سوال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به یاد وظیفه خود افتاد تا حقیقت را بگوید که در دادگاه از او سوال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. When you go before the teacher you must speak the truth.
[ترجمه گوگل]وقتی پیش معلم می روید باید حقیقت را بگویید
[ترجمه ترگمان]وقتی پیش از معلمی بروی باید حقیقت را بگویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی پیش از معلمی بروی باید حقیقت را بگویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He wants the courage to speak the truth.
[ترجمه گوگل]او شجاعت گفتن حقیقت را می خواهد
[ترجمه ترگمان] اون جراتش رو میخواد که حقیقت رو بگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون جراتش رو میخواد که حقیقت رو بگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I adjure you to speak the truth.
[ترجمه گوگل]به شما قسم میدهم که حقیقت را بگویید
[ترجمه ترگمان]استدعا می کنم که حقیقت را بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استدعا می کنم که حقیقت را بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She begged, Who are you, sufferer, that speak the truth To one who suffers?
[ترجمه گوگل]او التماس کرد: تو کیستی ای رنجور که با کسی که رنج می برد راست می گویی؟
[ترجمه ترگمان]با التماس گفت: شما که هستید، این که حقیقت را به کسی بگویید که رنج می برد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با التماس گفت: شما که هستید، این که حقیقت را به کسی بگویید که رنج می برد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It will speak the truth and straighten the record.
[ترجمه گوگل]این حقیقت را می گوید و پرونده را درست می کند
[ترجمه ترگمان]حقیقت رو میگه و پرونده رو صاف میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حقیقت رو میگه و پرونده رو صاف میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I speak the truth, yes?
[ترجمه گوگل]من حقیقت را می گویم، بله؟
[ترجمه ترگمان]من حقیقت رو میگم، بله؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من حقیقت رو میگم، بله؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If you speak the truth, and you need to have no shame.
[ترجمه گوگل]اگر حقیقت را می گویید و نیازی به شرم ندارید
[ترجمه ترگمان]، اگه حقیقت رو بگی و تو هم لازم نیست خجالت بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، اگه حقیقت رو بگی و تو هم لازم نیست خجالت بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Conformably to justice, that thou mayest always speak the truth freely and without disguise, and do the things which are agreeable to law and according to the worth of each.
[ترجمه گوگل]مطابق با عدالت، تا بتوانید همیشه حقیقت را آزادانه و بدون مبدل بگویید و کارهایی را انجام دهید که مطابق قانون و بر اساس ارزش هر یک است
[ترجمه ترگمان]برای اجرای عدالت، تو همیشه رک و راست و بدون تغییر قیافه و مطابق با ارزش هر یک از هر یک از این چیزها حرف می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اجرای عدالت، تو همیشه رک و راست و بدون تغییر قیافه و مطابق با ارزش هر یک از هر یک از این چیزها حرف می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If you speak the truth, and you need have no shame.
[ترجمه گوگل]اگر راست می گویید و نیازی به شرم ندارید
[ترجمه ترگمان]، اگه حقیقت رو بگی و تو هم لازم نیست خجالت بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، اگه حقیقت رو بگی و تو هم لازم نیست خجالت بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. If she did not speak the truth, she willbe guilty of perjury.
[ترجمه گوگل]اگر حقیقت را نگفته باشد، مرتکب شهادت دروغ خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر او حقیقت را نگفته باشد، او در شهادت دروغ شهادت خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر او حقیقت را نگفته باشد، او در شهادت دروغ شهادت خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Instead, follow Ephesians 4: which says, "Speak the truth in love. " So the key to proper correction: Affirm the person; then correct the behavior.
[ترجمه گوگل]در عوض، از افسسیان 4 پیروی کنید: که می گوید: "راست را با عشق بگویید " سپس رفتار را اصلاح کنید
[ترجمه ترگمان]در عوض، Ephesians ۴ را دنبال کنید: که می گوید: \" حقیقت را در عشق بگویید، پس کلید تصحیح مناسب: affirm فرد؛ سپس رفتار را اصلاح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عوض، Ephesians ۴ را دنبال کنید: که می گوید: \" حقیقت را در عشق بگویید، پس کلید تصحیح مناسب: affirm فرد؛ سپس رفتار را اصلاح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید