1. He had dared to speak out against injustice, and overnight he became a national hero .
[ترجمه گوگل]او جرات کرده بود علیه بی عدالتی صحبت کند و یک شبه تبدیل به یک قهرمان ملی شد
[ترجمه ترگمان]او جرات کرده بود در مقابل بی عدالتی صحبت کند و یک شب قهرمان ملی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Speak out your love for you never know tomorrow and accident,which will come first.
[ترجمه گوگل]عشق خود را به زبان بیاورید که هیچ وقت نمی دانید فردا و حادثه، کدام یک اول خواهد بود
[ترجمه ترگمان]عشق خود را برای شما شرح دهید از فردا و حادثه، که اول خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Speak out; we can't hear you.
[ترجمه گوگل]حرف بزن؛ ما نمی توانیم شما را بشنویم
[ترجمه ترگمان]- بلندتر صحبت کن؛ ما نمی توانیم صدای تو را بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you have any objections, just speak out.
[ترجمه گوگل]اگر اعتراضی دارید، فقط صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]، اگه اعتراضی داری فقط حرف بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It takes courage to speak out against the tide of opinion.
[ترجمه گوگل]شهامت می خواهد که در برابر موج عقاید حرف بزند
[ترجمه ترگمان]جرات حرف زدن در برابر مد نظر را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Even then, she continued to speak out at rallies around the country.
[ترجمه گوگل]حتی پس از آن، او به سخنرانی در تظاهرات در سراسر کشور ادامه داد
[ترجمه ترگمان]حتی در آن زمان، او به سخنرانی در سراسر کشور ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They are too frightened to speak out against the gun-toting thugs.
[ترجمه گوگل]آنها آنقدر ترسیده اند که نمی توانند علیه اراذل و اوباش تفنگدار صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش از آن می ترسیدند که در مقابل قاتل - با اسلحه حرف بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You must not speak out of your turn.
[ترجمه گوگل]شما نباید از نوبت خود صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]نباید از پشت سرت حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I am going to speak out against the committee's decision.
[ترجمه گوگل]من قصد دارم علیه تصمیم کمیته صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]من تصمیم دارم در مورد تصمیم کمیته صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Douglas held his tongue, preferring not to speak out on a politically sensitive issue.
[ترجمه گوگل]داگلاس زبانش را نگه داشت و ترجیح داد در مورد یک موضوع حساس سیاسی صحبت نکند
[ترجمه ترگمان]داگلاس زبان خود را حفظ کرد و ترجیح داد در یک مساله حساس سیاسی صحبت نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You'd better speak out,which would help you.
[ترجمه گوگل]شما بهتر است صحبت کنید، که به شما کمک می کند
[ترجمه ترگمان]بهتر است حرف بزنید، که به شما کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It takes courage to speak out against the tide of public opinion.
[ترجمه گوگل]صحبت کردن در برابر موج افکار عمومی شجاعت می خواهد
[ترجمه ترگمان]شهامت گفتن در برابر موج افکار عمومی را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was the only one to speak out against the decision.
[ترجمه گوگل]او تنها کسی بود که علیه این تصمیم صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]اون تنها کسی بود که در مورد تصمیم حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Britain, to its discredit, did not speak out against these atrocities.
[ترجمه گوگل]بریتانیا، با بی اعتباری خود، علیه این جنایات سخنی به میان نیاورد
[ترجمه ترگمان]بریتانیا، برای بی اعتبار کردن آن، علیه این کشتارها صحبت نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید