🔸 معادل فارسی:
رک و راست حرف زدن / نظر واقعی خود را گفتن / بی پرده صحبت کردن
در زبان محاوره ای:
رک گفت، حرف دلشو زد، بی پرده گفت، بدون تعارف گفت چی فکر می کنه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( شخصی – رفتاری ) :**
بی پرده و صادقانه بیان کردن نظر، احساس یا باور، بدون سانسور یا ملاحظه
مثال: She always speaks her mind, even if it’s unpopular.
اون همیشه رک حرفشو می زنه، حتی اگه حرفش محبوب نباشه.
2. ** ( اجتماعی – انتقادی ) :**
بیان نظر انتقادی یا مخالفت، بدون ترس از واکنش دیگران
مثال: He spoke his mind about the new policy.
نظر انتقادیش رو درباره ی سیاست جدید گفت.
3. ** ( فرهنگی – مثبت یا منفی ) :**
در بعضی فرهنگ ها نشونه ی صداقت و قدرته، در بعضی دیگه ممکنه بی ادب یا بی ملاحظه تلقی بشه
مثال: In Western cultures, speaking your mind is often seen as confidence.
در فرهنگ های غربی، رک گویی معمولاً نشونه ی اعتماد به نفسه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
be frank – be direct – say what you think – be outspoken – open up
رک و راست حرف زدن / نظر واقعی خود را گفتن / بی پرده صحبت کردن
در زبان محاوره ای:
رک گفت، حرف دلشو زد، بی پرده گفت، بدون تعارف گفت چی فکر می کنه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( شخصی – رفتاری ) :**
بی پرده و صادقانه بیان کردن نظر، احساس یا باور، بدون سانسور یا ملاحظه
مثال: She always speaks her mind, even if it’s unpopular.
اون همیشه رک حرفشو می زنه، حتی اگه حرفش محبوب نباشه.
2. ** ( اجتماعی – انتقادی ) :**
بیان نظر انتقادی یا مخالفت، بدون ترس از واکنش دیگران
مثال: He spoke his mind about the new policy.
نظر انتقادیش رو درباره ی سیاست جدید گفت.
3. ** ( فرهنگی – مثبت یا منفی ) :**
در بعضی فرهنگ ها نشونه ی صداقت و قدرته، در بعضی دیگه ممکنه بی ادب یا بی ملاحظه تلقی بشه
مثال: In Western cultures, speaking your mind is often seen as confidence.
در فرهنگ های غربی، رک گویی معمولاً نشونه ی اعتماد به نفسه.
________________________________________
🔸 مترادف ها: