spay

/speɪ//speɪ/

معنی: عقیم کردن، بی تخمدان کردن
معانی دیگر: (جانور ماده به ویژه سگ و گربه) اخته کردن، نازا کردن، تخمدان ها را درآوردن، عقیم کردن جانور ماده

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: spays, spaying, spayed
• : تعریف: to remove the ovaries from (a female animal).
مشابه: fix

جمله های نمونه

1. Has your cat been spayed yet?
[ترجمه گوگل]آیا گربه شما هنوز عقیم شده است؟
[ترجمه ترگمان]گربه ات رو عقیم کردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Have you had your cat spayed?
[ترجمه گوگل]آیا گربه خود را عقیم کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]you رو spayed؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All bitches should be spayed unless being used for breeding.
[ترجمه گوگل]همه جوجه ها باید عقیم شوند مگر اینکه برای پرورش استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]همه جنده ها باید spayed رو بکنند مگر اینکه برای پرورش غذا استفاده بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Spaying and neutering pets is the easiest way to cure that problem.
[ترجمه گوگل]عقیم سازی و عقیم کردن حیوانات خانگی ساده ترین راه برای درمان این مشکل است
[ترجمه ترگمان]spaying و neutering حیوانات خانگی ساده ترین راه برای درمان این مشکل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We're having the cat spayed.
[ترجمه Sobhan] ما داریم گربه را عقیم می کنیم.
|
[ترجمه گوگل]ما گربه را عقیم می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما the رو حراج کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Through the analysis of fuel spay instantaneous momentum and carbon laydown in combustion chamber, the reason that the shape of needle tip influence on engine performance has been illustrated.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل حرکت لحظه ای اسپری سوخت و رسوب کربن در محفظه احتراق، دلیل تأثیر شکل نوک سوزن بر عملکرد موتور نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل سوخت عقیم سازی فوری و laydown کربن در محفظه احتراق، دلیل آن است که شکل سوزن سوزن در عملکرد موتور نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Foliar spay in the asparagus, the yield could be increased by 6%.
[ترجمه گوگل]محلول پاشی در مارچوبه، عملکرد را می توان تا 6 درصد افزایش داد
[ترجمه ترگمان]عقیم شدن yield در مارچوبه را می توان تا ۶ % افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ivan was canned, he stole some spay cans, watering cans and trash cans from the cannery.
[ترجمه گوگل]ایوان کنسرو شده بود، او از کارخانه کنسروسازی تعدادی قوطی اسپی، قوطی آب پاش و سطل زباله دزدید
[ترجمه ترگمان]ایوان قوطی کنسرو شده بود و قوطی های کنسرو آب و قوطی های خالی از کنسروسازی را دزدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Finally the shape of spay was difference because of the flow conditions at the nozzle exit is not same.
[ترجمه گوگل]در نهایت شکل اسپری تفاوت داشت زیرا شرایط جریان در خروجی نازل یکسان نیست
[ترجمه ترگمان]در نهایت، شکل عقیم بودن تفاوت وجود دارد زیرا شرایط جریان در خروجی نازل یک سان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In addition, his spay/neuter message at the end of The Price is Right has done more to "help control the pet population" than any other effort I know of.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پیام عقیم‌سازی/خنثی‌سازی او در پایان The Price is Right بیش از هر تلاش دیگری برای "کمک به کنترل جمعیت حیوانات خانگی" انجام داده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پیام عقیم سازی و neuter در پایان قیمت کار بیشتر برای \"کمک به کنترل جمعیت حیوانات خانگی\" نسبت به هر تلاش دیگری که من می شناسم انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To spay other's life act as an enjoyment, this is a really terrible thing!
[ترجمه گوگل]عقیم کردن زندگی دیگران به عنوان یک لذت، این یک چیز واقعا وحشتناک است!
[ترجمه ترگمان]برای بی spay کردن جان دیگران، این واقعا چیز وحشتناکی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The only reason not to spay or neuter your dachshund is if you are going to show her in conformation, and intend to breed her if she does well in the show ring.
[ترجمه گوگل]تنها دلیل برای عقیم نکردن یا عقیم نکردن داششان این است که می‌خواهید او را مطابق شکل نشان دهید و اگر در رینگ نمایش خوب عمل کرد، قصد دارید او را پرورش دهید
[ترجمه ترگمان]تنها دلیلی که عقیم کردن یا آخته کردن شکم شما وجود دارد این است که اگر قرار است او را در ترکیب نمایش دهید و اگر در حلقه نمایش خوب عمل می کند، او را پرورش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Neuter or spay your dog. These dogs are less likely to bite.
[ترجمه گوگل]سگ خود را عقیم یا عقیم کنید این سگ ها کمتر گاز می گیرند
[ترجمه ترگمان]سگ خود را عقیم یا عقیم کنید این سگ ها به احتمال زیاد گاز می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Spay and Neuter: Rabbits will live healthier and longer lives when altered and won't contribute to the overpopulation problem.
[ترجمه گوگل]عقیم سازی و عقیم سازی: خرگوش ها در صورت تغییر، سالم تر و طولانی تر زندگی می کنند و به مشکل افزایش جمعیت کمکی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]spay و neuter: خرگوش ها در زمان تغییر زندگی سالم تر و طولانی تر زندگی خواهند کرد و به مساله اضافه جمعیت کمک نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عقیم کردن (فعل)
frustrate, castrate, mock, spay, sterilize, narrow down

بی تخمدان کردن (فعل)
geld, spay

انگلیسی به انگلیسی

• male red deer who is three years old
remove the ovaries of a female animal in order to prevent breeding (veterinary medicine)
when a female animal, especially a cat or a dog, is spayed, it has its ovaries removed so that it cannot become pregnant.

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
عقیم سازی در جنس ماده ( برداشتن تخمدان یا برداشتن رحم و تخمدان )
to remove the ovaries of a female animal
عقیم/ اخته کردن حیوان ماده با خارج کردن تخمدان ها
We're having the cat spayed
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/spay
Neutering
عقیم کردن . آغا شدن . عقیم کردن حیوانات
بی تخمدان کردن

بپرس