spatially

جمله های نمونه

1. However, some verbs are inflected spatially in order to incorporate information on person.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از افعال به منظور گنجاندن اطلاعات در مورد شخص به صورت مکانی عطف می شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی از افعال inflected فضایی هستند تا اطلاعات مربوط به فرد را وارد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each member of the family shows spatially and temporally restricted expression patterns during embryonic development.
[ترجمه گوگل]هر یک از اعضای خانواده الگوهای بیان محدود مکانی و زمانی را در طول رشد جنینی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]هر عضو خانواده الگوهای بیان محدود فضایی و زمانی را در طول رشد جنینی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In this report, spatially angular multiplexing technique is introduced, and the its applicability has been proved through a simulation experiment of digital holography with CW laser.
[ترجمه گوگل]در این گزارش، تکنیک مالتی پلکس‌سازی زاویه‌ای فضایی معرفی شده و کاربرد آن از طریق آزمایش شبیه‌سازی هولوگرافی دیجیتال با لیزر CW به اثبات رسیده است
[ترجمه ترگمان]در این گزارش، تکنیک تسهیم فضایی فضایی به صورت فضایی معرفی می شود و کاربردپذیری آن از طریق آزمایش شبیه سازی of دیجیتال با لیزر ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Highly spatially intermittent flux is responsible for generating the anomalous viscosity.
[ترجمه گوگل]شار بسیار متناوب فضایی مسئول ایجاد ویسکوزیته غیرعادی است
[ترجمه ترگمان]شار متناوب بسیار فضایی مسیول ایجاد ویسکوزیته غیرطبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The potential energy of certain spatially uniform fields can act much like a cosmological constant.
[ترجمه گوگل]انرژی پتانسیل برخی از میدان‌های یکنواخت فضایی می‌تواند بسیار شبیه به یک ثابت کیهانی عمل کند
[ترجمه ترگمان]انرژی پتانسیل یک میدان یکنواخت فضایی خاص می تواند بسیار شبیه ثابت کیهانی عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spatially, the precipitable water increases from the periphery to the centre of mountains. The more precipitation area is corresponding with the less precipitable water area.
[ترجمه گوگل]از نظر مکانی، آب قابل بارش از حاشیه به مرکز کوه ها افزایش می یابد هر چه سطح بارندگی بیشتر باشد، با مساحت آبی کم‌تر مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آب precipitable از حاشیه تا مرکز کوه ها افزایش می یابد منطقه بارش بیشتر با سطح آب precipitable کم تر مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Imaging objects are spatially encoded by gradient magnetic fields in magnetic resonance imaging systems.
[ترجمه گوگل]اشیاء تصویربرداری به صورت مکانی توسط میدان مغناطیسی گرادیان در سیستم های تصویربرداری تشدید مغناطیسی کدگذاری می شوند
[ترجمه ترگمان]اشیا تصویرسازی به صورت فضایی توسط میدان های مغناطیسی شیب در سیستم های تصویربرداری تشدید مغناطیسی کدگذاری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And spatially, the structural traps are distributed in the escarpment. And litho- structural traps in the slope region. And the litho- traps, such as lentoid sandstones in the central deep sags.
[ترجمه گوگل]و از نظر فضایی، تله های سازه ای در لبه پراکنده هستند و تله های سنگی سازه ای در ناحیه شیب و تله‌های سنگی، مانند ماسه‌سنگ‌های لنتوئیدی در قسمت‌های عمیق مرکزی
[ترجمه ترگمان]و spatially فضایی، تله های ساختاری در سرازیری escarpment توزیع می شوند و تله های ساختاری - ساختاری در منطقه شیب و تله litho، مانند lentoid sandstones در the عمیق مرکزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chloroplasts of the two cases exhibit spatially different patterns of motion during dielectrophoresis.
[ترجمه گوگل]کلروپلاست‌های این دو مورد، الگوهای حرکتی متفاوتی را در طول دی‌الکتروفورز نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]کلروپلاست ها دو حالت الگوهای مختلفی از حرکت را در طول dielectrophoresis نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Meteorological data are spatially interpolated to attain the spatial resolution matching remotely sensed data.
[ترجمه گوگل]داده های هواشناسی به صورت مکانی درون یابی می شوند تا به وضوح فضایی مطابق با داده های سنجش از راه دور دست یابند
[ترجمه ترگمان]داده های هواشناسی به منظور دستیابی به تطابق فضایی با داده های سنجش از دور، به صورت فضایی درون یابی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Magmatic are spatially closely related to gold deposits. Dikes are well developed in the area.
[ترجمه گوگل]ماگمایی از نظر مکانی ارتباط نزدیکی با ذخایر طلا دارد دایک ها به خوبی در این منطقه توسعه یافته اند
[ترجمه ترگمان]Magmatic مربوط به ادراک سه بعدی مربوط به ذخایر طلا هستند dikes در این منطقه به خوبی توسعه یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Superimposed on this figure is the spiral pattern of Sga A West showing how the two are spatially related.
[ترجمه گوگل]روی این شکل الگوی مارپیچی Sga A West قرار گرفته است که نشان می دهد این دو چگونه از نظر فضایی به هم مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]Superimposed در این شکل الگوی مارپیچ of A است که نشان می دهد چگونه این دو به صورت فضایی مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This reversal provides the framework for an analysis of demographic change, but the trend has been uneven both spatially and socially.
[ترجمه گوگل]این معکوس چارچوبی را برای تحلیل تغییرات جمعیتی فراهم می کند، اما این روند هم از نظر فضایی و هم از نظر اجتماعی ناهموار بوده است
[ترجمه ترگمان]این برگشت چارچوب برای تجزیه و تحلیل تغییرات جمعیتی را ارایه می دهد، اما این گرایش هم از لحاظ فضایی و هم از نظر اجتماعی متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unfamiliar environment Familiarity with an environment makes it less hazardous; for example people adjust spatially to avoid objects in their immediate vicinity.
[ترجمه گوگل]محیط ناآشنا آشنایی با یک محیط آن را کم خطرتر می کند به عنوان مثال، افراد از نظر فضایی برای اجتناب از اشیاء در مجاورت خود تنظیم می شوند
[ترجمه ترگمان]محیط های نا آشنا با محیط آن را کم تر خطرناک می سازد؛ برای مثال افراد برای اجتناب از اشیا در مجاورت نزدیک خود، فضایی را تنظیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Usually the classes and groups most adversely affected by soil erosion are politically weak, disunited and spatially separated.
[ترجمه گوگل]معمولاً طبقات و گروه هایی که بیشتر تحت تأثیر فرسایش خاک قرار می گیرند، از نظر سیاسی ضعیف، از هم گسیخته و از نظر فضایی جدا هستند
[ترجمه ترگمان]معمولا کلاس ها و گروه ها به شدت تحت تاثیر فرسایش خاک قرار می گیرند، از نظر سیاسی ضعیف، disunited و فضایی از هم جدا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a spatial manner, in a roomy manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : space
✅️ اسم ( noun ) : space / spacing / spaciousness
✅️ صفت ( adjective ) : spatial / spacial / spacious
✅️ قید ( adverb ) : spaciously / spatially / spacially
پیشنهادات فرهنگ معاصر هزاره:
از نظر فضا، به لحاظ مکان، از نظر جا
به لحاظ فضایی
در جایگاهی
فضایی، سه بعدی

Spatial به معنای مکانی یا فضایی و این قبیل موارد است حال Spatially چرا باید یکنواخت یا همگن باشد؟
یکنواخت
همگن

بپرس