sparkly

جمله های نمونه

1. If you're going for full-on glamour, add some sparkly jewellery.
[ترجمه گوگل]اگر به دنبال زرق و برق کامل هستید، کمی جواهرات درخشان اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید پر زرق و برق داشته باشید، جواهرات درخشان خود را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her eyes were sparkly.
[ترجمه گوگل]چشمانش برق می زد
[ترجمه ترگمان]چشم هایش برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She wore a very sparkly large diamond engagement ring and had done so for about a year.
[ترجمه گوگل]او یک حلقه نامزدی الماس بسیار درخشان به دست داشت و حدود یک سال این کار را انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]او حلقه نامزدی بسیار بزرگی به تن داشت و در حدود یک سال بود که این کار را کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You can even tuck sparkly beads or feathers between the greenery and flowers in your bouquet for a bit of unexpected glamour.
[ترجمه گوگل]حتی می توانید مهره ها یا پرهای درخشان را بین فضای سبز و گل های دسته گل خود قرار دهید تا کمی جذابیت غیرمنتظره داشته باشید
[ترجمه ترگمان]شما حتی می توانید مهره و یا پر زرق و برق را بین سبزی و گل های روی دسته گل خود قرار دهید تا کمی زرق و برق غیر منتظره ای پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The city, though, was a sparkly scavenger hunt and the prospect of office drag and a trudging predetermined trajectory sent me reeling into a panic attack.
[ترجمه گوگل]با این حال، شهر یک شکار لاشخور برقی بود و دورنمای کشش اداری و یک مسیر از پیش تعیین شده تند تند مرا دچار یک حمله وحشت کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این شهر یک شکار scavenger درخشان بود و دورنمای کشش دفتری و یک خط سیر از پیش تعیین شده، مرا گیج کرده و به یک حمله وحشت زده تبدیل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boy's sparkly blue eyes shone.
[ترجمه گوگل]چشمان آبی درخشان پسر می درخشید
[ترجمه ترگمان]چشمان آبی براق آن پسر می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The men in hard hats and sparkly shirts amid "waves" of blue silky fabric represented the labourers on a tideland project lauded in every publication.
[ترجمه گوگل]مردانی با کلاه های سخت و پیراهن های درخشان در میان «امواج» پارچه ابریشمی آبی، کارگرانی را در پروژه جزر و مدی که در هر نشریه ستایش می شود، نمایندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]مردان با کلاه های سخت و پیراهن های درخشان در میان \"امواج\" پارچه ابریشمی آبی نشان دهنده کارگران در یک پروژه tideland بودند که در هر انتشار مورد تمجید قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She likes sparkly dresses, and when she wears one she is a princess too.
[ترجمه گوگل]او لباس‌های درخشان را دوست دارد و وقتی یکی از آن‌ها را می‌پوشد نیز یک شاهزاده خانم است
[ترجمه ترگمان]او لباس های براق را دوست دارد، و وقتی هم که یکی از ایشان است شاهزاده خانم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She sees a familiar face, dressed in a sparkly charcoal romper, by the sink applying mascara onto her eyelashes.
[ترجمه گوگل]او چهره‌ای آشنا را می‌بیند که لباسی از زغال برق بر تن دارد و در کنار سینک است که روی مژه‌هایش ریمل می‌زند
[ترجمه ترگمان]چهره آشنای او را می بیند، لباس charcoal زنانه پوشیده در حالی که در ظرف شویی مشغول ریمل زدن به مژه هاش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wear a sparkly or jewel-tone sleeveless top with dress pants or a skirt, or a simple cocktail dress.
[ترجمه گوگل]تاپ بدون آستین درخشان یا جواهری را با شلوار یا دامن یا یک لباس کوکتل ساده بپوشید
[ترجمه ترگمان]یک شلوار درخشان و یا یک پیراهن نخی بی آستین با شلوار و یا یک دامن ساده بپوشید و یا یک پیراهن ساده بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Description of Moongate: Blue oval sparkly vortex as tall as a player and about as wide.
[ترجمه گوگل]توضیحات Moongate: گرداب درخشان بیضی شکل آبی به بلندی یک بازیکن و تقریباً به اندازه عرض
[ترجمه ترگمان]توضیح of: vortex sparkly بیضی شکل با بلندی یک بازیکن و در حدود as
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wearing gauzy, sparkly fairy outfits like the others, and not overalls or bonnets or dresses made of calico.
[ترجمه گوگل]پوشیدن لباس‌های پری براق و پری مانند بقیه، و نه لباس‌های مجلسی یا کلاه‌پشتی یا لباس‌های پارچه‌ای
[ترجمه ترگمان]مثل بقیه لباس های براق و براق که مثل بقیه لباس های براق پوشیده بودند و لباس و کلاه و کلاه و پیراهن نخی از چلوار تنشان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gardens and fields, sparkly green, decorated the desert landscape like bright emerald necklaces.
[ترجمه گوگل]باغ ها و مزارع، سبز درخشان، منظره بیابان را مانند گردنبندهای زمردی درخشان تزئین می کردند
[ترجمه ترگمان]باغ و مزارع، سبز درخشان، مناظر بیابانی را مانند necklaces درخشان تزئین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What about a sparkly border, or using card stock that has a subtle shimmer? Or, use a wax seal on your envelopes in the shape of a feather, bow or the flower pattern on your wedding dress.
[ترجمه گوگل]در مورد یک حاشیه درخشان یا استفاده از کارت کارتی که درخشندگی ظریفی دارد چطور؟ یا روی پاکت های خود از مهر مومی به شکل پر، پاپیون یا طرح گل روی لباس عروس خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]چه چیزی در مورد یک مرز درخشان، یا استفاده از سهام کارت که سوسوی ظریفی دارد؟ یا از موم موم روی پاکت خود به شکل یک پر، کمان یا الگوی گل در لباس عروسی خود استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• glittery, glistening, giving off many small reflections of light

پیشنهاد کاربران

سرحال و قبراق و پر انرژی
براق
ارزشمند
براق و درخشنده
برق برقی
درخشان

بپرس