• (1)تعریف: careful or restrained, as in the use of money or goods; frugal; thrifty (often fol. by in or of). • مترادف: careful, economical, frugal, thrifty • متضاد: profuse, unsparing • مشابه: chary, miserly, niggardly, parsimonious, penurious, stingy, tightfisted
- We were sparing of our supplies.
[ترجمه گوگل] ما از وسایل خود صرفه جویی می کردیم [ترجمه ترگمان] ما از آذوقه مون استفاده کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
1. Her sparing use of make-up only seemed to enhance her classically beautiful features.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید که استفاده کمآرام او از آرایش تنها ویژگیهای زیبای کلاسیک او را افزایش میدهد [ترجمه ترگمان]استفاده از آرایش او تنها به نظر می رسید که خطوط چهره زیبایش را بالا می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. My dear roommate, thank you for sparing my life.
[ترجمه گوگل]هم اتاقی عزیزم، ممنون که جانم را بخشیدی [ترجمه ترگمان]هم اتاقی عزیزم ممنون که جونم رو نجات دادی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sparing is a great revenue.
[ترجمه گوگل]صرفه جویی یک درآمد عالی است [ترجمه ترگمان]درآمد زایی یک درآمد عالی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was always sparing with his praise.
[ترجمه گوگل]او همیشه در تعریف و تمجید خود کم می آورد [ترجمه ترگمان]همیشه از این تعریف و تمجید خوشش می آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm sure she won't mind sparing us a little of her time.
[ترجمه محمد] مطمئنم که او بدش نمی آید که کمی از وقتش را برای ما صرف کند.
|
[ترجمه گوگل]مطمئنم که او بدش نمی آید که کمی از وقتش را برای ما صرف کند [ترجمه ترگمان]مطمئنم که او ناراحت نخواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Just tell me the truth. Don't worry about sparing my feelings.
[ترجمه گوگل]فقط حقیقت را به من بگو نگران در امان ماندن از احساسات من نباش [ترجمه ترگمان]فقط حقیقت رو بهم بگو نگران احساسات من نباش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Doctors now advise only sparing use of such creams.
[ترجمه گوگل]پزشکان در حال حاضر فقط استفاده کم از چنین کرم هایی را توصیه می کنند [ترجمه ترگمان]پزشکان در حال حاضر تنها توصیه می کنند که از چنین کرم های ضد آفتاب استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Be sparing with the butter as we don't have much left.
[ترجمه ندا] کمتر کره بخور یا مصرف کن چون داره تموم میشه
|
[ترجمه گوگل]در مورد کره صرف نظر کنید چون چیز زیادی نداریم [ترجمه ترگمان]با کره، همان طور که خیلی از ما باقی نمانده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We must be sparing with our resources.
[ترجمه گوگل]ما باید در منابع خود صرفه جویی کنیم [ترجمه ترگمان] ما باید از منابع خودمون استفاده کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was a tough inquisitor, not sparing his own side, as Labour ministers complained.
[ترجمه گوگل]همانطور که وزرای کار شکایت کردند، او یک بازپرس سرسخت بود و از طرف خود دریغ نمی کرد [ترجمه ترگمان]در حالی که وزیران کارگر شکایت داشتند، او یک دستگاه تفتیش عقاید محکم بود، نه به نفع خودش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Flanner is rather sparing about details of Picasso's personal life, knowing it to be so extensively documented.
[ترجمه گوگل]فلانر نسبت به جزئیات زندگی شخصی پیکاسو احتیاط می کند، زیرا می داند که به طور گسترده مستند شده است [ترجمه ترگمان]Flanner نسبت به جزئیات زندگی شخصی پیکاسو بسیار حساس است و دانستن آن به شدت مستند شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In this study, a standard bone sparing dose of oral oestrogen was used.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه از یک دوز استاندارد استروژن خوراکی برای حفظ استخوان استفاده شد [ترجمه ترگمان]در این مطالعه یک استخوان استاندارد از میزان هورمون استروژن به کار گرفته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This is far too sparing for a bumble bee.
[ترجمه گوگل]این برای یک زنبور عسل بسیار کم است [ترجمه ترگمان]این کار برای یک زنبور عسل بیش از حد پهن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Jack and I felt that sparing our parents needless anxiety was an important step in becoming adults.
[ترجمه گوگل]جک و من احساس کردیم که در امان ماندن از اضطراب بی مورد والدین گام مهمی در بزرگسالی است [ترجمه ترگمان]من و جک احساس کردیم که صرفه جویی در اضطراب والدین ما یک قدم مهم در تبدیل شدن به بزرگ ترها است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But he was most sparing with the anger on celluloid: would rather fake it than summon it up.
[ترجمه گوگل]اما او نسبت به عصبانیت از سلولوئید بسیار کم احتیاط می کرد: ترجیح می دهد آن را جعل کند تا اینکه آن را احضار کند [ترجمه ترگمان]اما او بیش از همه با خشم در celluloid بود؛ ترجیح می داد آن را جعل کند تا آن را فرا بخواند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید