spare tire

جمله های نمونه

1. Take a spare tire along in case of need.
[ترجمه گوگل]در صورت نیاز یک لاستیک زاپاس همراه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]لاستیک زاپاس را در صورت نیاز در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The van also contained two new spare tires from Ron Williams's car.
[ترجمه گوگل]ون همچنین حاوی دو لاستیک یدکی جدید از ماشین رون ویلیامز بود
[ترجمه ترگمان]این ون همچنین حاوی دو لاستیک زاپاس اتومبیل از اتومبیل ران ویلیامز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Old Chao showed them the spare tire, which rode in its own metal case on the rear bumper.
[ترجمه گوگل]چائو قدیمی لاستیک زاپاس را به آنها نشان داد که در جعبه فلزی خود روی سپر عقب سوار شده بود
[ترجمه ترگمان]Chao کهنه، لاستیک زاپاس را نشان می داد که در جعبه فلزی مخصوص خودش سوار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A spare tire around the middle may also compromise eye health in another way.
[ترجمه گوگل]یک لاستیک زاپاس در اطراف وسط نیز ممکن است از طریق دیگری سلامت چشم را به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]لاستیک زاپاس این قسمت هم چنین ممکن است سلامت چشم را به روش دیگری به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps the biggest surprise: A full-size spare tire lies under the cargo area floor.
[ترجمه گوگل]شاید بزرگترین شگفتی: یک تایر یدکی فول سایز زیر کف فضای بار قرار دارد
[ترجمه ترگمان]شاید بزرگ ترین سورپرایز: یک لاستیک زاپاس پر اندازه در زیر زمین ناحیه کالا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At least the spare tire is still good.
[ترجمه گوگل]حداقل لاستیک زاپاس هنوز خوبه
[ترجمه ترگمان]حداقل لاستیک زاپاس هنوز خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dan: Hmm, I could do with losing this spare tire. All right, why not?
[ترجمه گوگل]دن: هوم، من میتونم با گم کردن این لاستیک زاپاس کنار بیام خوب، چرا که نه؟
[ترجمه ترگمان]من میتونم این لاستیک زاپاس رو از دست بدم خیلی خب، چرا که نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The spare tire obviously was missing before the vehicle was repainted sand yellow.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که لاستیک زاپاس قبل از رنگ آمیزی مجدد خودرو به رنگ زرد ماسه ای گم شده بود
[ترجمه ترگمان]لاستیک زاپاس پیدا شده بود قبل از اینکه وسیله نقلیه رنگ به رنگ زرد رنگ زده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. B: They took my spare tire.
[ترجمه گوگل]ب: لاستیک زاپاس من را گرفتند
[ترجمه ترگمان]ب: آن ها لاستیک زاپاس را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every car should carry a spare tire.
[ترجمه گوگل]هر ماشینی باید یک لاستیک زاپاس حمل کند
[ترجمه ترگمان]هر خودرو باید لاستیک زاپاس را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A spare tire refers to excess weight that a person is carrying around the waist area.
[ترجمه گوگل]تایر زاپاس به وزن اضافه ای اطلاق می شود که فرد در ناحیه کمر حمل می کند
[ترجمه ترگمان]لاستیک زاپاس به وزن اضافی که یک فرد در اطراف ناحیه کمر حمل می کند اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Are you troubled with a spare tire or love handles?
[ترجمه فرزاد] ایا از چربیهای اضافه دور کمر وشکم رنج میبرید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا با لاستیک زاپاس یا دستگیره های عاشق مشکل دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا از یک تایر یدکی یا از دسته های عشق رنج می برید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An underfloor tray in the rear covers the spare tire and hides valuables from prying eyes.
[ترجمه گوگل]یک سینی زیر کف در عقب تایر زاپاس را می پوشاند و اشیای قیمتی را از چشمان کنجکاو پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]یک سینی underfloor در قسمت عقب لاستیک زاپاس را پوشش می دهد و اشیا گران قیمتی را از چشمان تیزبین پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new car comes with a spare tire in the trunk.
[ترجمه گوگل]ماشین جدید با لاستیک زاپاس در صندوق عقب عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]اتومبیل جدید با لاستیک زاپاس در صندوق همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• extra tire that can be used to replace a flat tire; (slang) ring of flabby and fatty flesh around one's waist

پیشنهاد کاربران

used to refer to someone who is obese. Usually used to refer to someone obese or fat around the midsection ( stomach )
مثال:
He looks great after going on a diet. He lost that spare tire quick
Extra tire
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

لاستیک زاپاس
چربی دور کمر

بپرس