spanner in the works

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
سنگ اندازی / مانع ناگهانی / گره در کار / خراب کاری
در زبان محاوره ای:
یه چیزی که یهو همه چی رو به هم می ریزه، یه گره تو کار، یه خراب کاری وسط برنامه
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( استعاری – مشکل ناگهانی ) :
اشاره به اتفاق یا مشکلی که باعث اختلال در روند برنامه ریزی شده یا سیستم می شه
مثال: The new regulation threw a spanner in the works of our expansion plan.
قانون جدید یه گره اساسی تو برنامه ی توسعه مون انداخت.
2. ( طنزآمیز – غیررسمی ) :
برای توصیف کسی یا چیزی که ناخواسته یا عمدی باعث خراب شدن برنامه ها می شه
مثال: Trust him to throw a spanner in the works at the last minute.
از اون بعیده که دقیقه ی آخر خراب کاری نکنه!
3. ( فنی – استعاره از ابزار ) :
برگرفته از تصور انداختن آچار داخل ماشین یا سیستم مکانیکی که باعث توقف یا خرابی می شه
مثال: Everything was running smoothly until someone threw a spanner in the works.
همه چی خوب پیش می رفت تا اینکه یکی آچار رو انداخت وسط کار.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
setback – disruption – obstacle – glitch – hiccup – complication – sabotage
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
اصطلاح بریتانیایی که از قرن بیستم رایج شد. تصور استعاری انداختن آچار ( spanner ) داخل چرخ دنده های یک ماشین ( the works ) باعث توقف یا خرابی می شه.
در آمریکایی انگلیسی، معادلش عبارت *throw a wrench in the works* هست.