1. His blue eyes were spangled at once.
[ترجمه گوگل]چشمهای آبیاش به یکباره درهم رفت
[ترجمه ترگمان]چشمان آبی اش ناگهان پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sky was spangled with stars.
3. The city skyline was spangled with lights.
[ترجمه گوگل]خط افق شهر پر از نور بود
[ترجمه ترگمان]افق شهر با چراغ های روشن تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The curtains at the tiny windows are spangled with yellow flowers.
[ترجمه گوگل]پرده های پنجره های کوچک پر از گل های زرد است
[ترجمه ترگمان]پرده های پنجره کوچک با گله ای زرد تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Upperparts spangled with grey or yellowish or black; no white on nape; underparts in breeding plumage largely black.
[ترجمه گوگل]قسمت بالایی با رنگ خاکستری یا زرد یا سیاه پوشیده شده است بدون سفیدی روی پشت قسمت زیرین در پرهای پرورشی تا حد زیادی سیاه است
[ترجمه ترگمان]Upperparts با لباس خاکستری یا سیاه پوشیده شده بود و پشت گردن سفید و سفید دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As night fell, the city became spangled with lights.
[ترجمه گوگل]با فرا رسیدن شب، شهر پر از نور شد
[ترجمه ترگمان]به محض آن که شب فرا رسید شهر پر از نور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Instead, from the spangled endless night that dimmed the hall, meanings shone.
[ترجمه گوگل]درعوض، از شب بی پایانی که سالن را تاریک کرد، معانی درخشیدند
[ترجمه ترگمان]به جای آن شب پر زرق و برق که سرسرا را تار می کرد، معانی می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A cornucopia of rare minerals leapt before him, spangled by street light as it softened through leaf.
[ترجمه گوگل]قرنیه ای از مواد معدنی کمیاب از جلوی او پرید که نور خیابان در حالی که از بین برگ نرم می شد، پریده بود
[ترجمه ترگمان]یک cornucopia از مواد معدنی نادر در مقابلش ظاهر شده بود و در نور خیابانی که از میان برگ ها نرم شده بود تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sometimes the sun spangles and we feel alive.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آفتاب می زند و ما احساس زنده بودن می کنیم
[ترجمه ترگمان]گاهی خورشید spangles و ما احساس زنده بودن می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He generally wore a spangled waistcoat for the occasion.
[ترجمه گوگل]او عموماً برای این مناسبت یک جلیقه بنددار می پوشید
[ترجمه ترگمان]او به طور کلی جلیقه پر زرق و برقش را برای این بار پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Other spangles of colour combine to great effect in this beautiful fish.
[ترجمه گوگل]رنگ های دیگر در این ماهی زیبا با هم ترکیب می شوند
[ترجمه ترگمان]هزاران رنگ دیگر در این ماهی زیبا از تاثیر زیادی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Watching a youth in a blue tunic and spangles performing on the slack rope, he determined to attempt a similar feat.
[ترجمه گوگل]او با تماشای جوانی با تونیک آبی و اسپنگلها که روی طناب شل اجرا میکرد، تصمیم گرفت که دست به کار مشابهی بزند
[ترجمه ترگمان]او که جوانی را در لباس آبی تماشا می کرد و با spangles که روی طناب شل کار می کرد، مصمم بود که کار دیگری انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Lights spangled the night skyline.
14. Great mormon is similar with spangle, but it doesn't have tail's projections.
[ترجمه گوگل]مورمون بزرگ با اسپنگل مشابه است، اما برجستگی دم ندارد
[ترجمه ترگمان]mormon بزرگ شبیه spangle است، اما چشم انداز دمش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید