spamming

جمله های نمونه

1. The consultant who suggested using spamming to raise the company's profile has been fired.
[ترجمه گوگل]مشاوری که پیشنهاد استفاده از هرزنامه برای بالا بردن مشخصات شرکت را داده بود، اخراج شد
[ترجمه ترگمان]مشاور که از spamming برای بالا بردن پروفایل شرکت استفاده می کرد، اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can filter out spam with special software.
[ترجمه گوگل]شما می توانید هرزنامه ها را با نرم افزار خاصی فیلتر کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید اسپم را با نرم افزار خاص فیلتر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No one had much success with the tinned food, though, whether it was bully beef or the unnaturally sweet Spam.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ کس با غذای کنسرو شده موفقیت چندانی کسب نکرد، خواه این گوشت گاو قلدر یا اسپم غیرطبیعی شیرین باشد
[ترجمه ترگمان]با این وجود هیچ کس موفق نشده بود غذای کنسرو را بدهد، چه گوشت گاو و یا یک Spam غیر طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The firm says its key target is persuading busy young mums that Spam makes an easy meal in minutes.
[ترجمه گوگل]این شرکت می‌گوید هدف اصلی آن متقاعد کردن مادران جوان پرمشغله است که اسپم یک وعده غذایی آسان را در چند دقیقه ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت می گوید هدف اصلی آن متقاعد کردن والدین جوان سرگرم است که Spam ظرف چند دقیقه غذای راحتی تهیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My wake-up call arrived when the amount of spam selling lists of e-mail addresses exceeded that pushing miracle diet drugs.
[ترجمه گوگل]زنگ بیدارباش من زمانی رسید که تعداد فهرست‌های فروش هرزنامه از آدرس‌های پست الکترونیکی از داروهای رژیمی معجزه‌آسا فراتر رفت
[ترجمه ترگمان]تماس بیداری من زمانی رسید که مقدار زیادی از آدرس های ایمیل پر از آدرس های ایمیل بود که مصرف داروهای معجزه آسایی را به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spam includes unwanted advertising, hate mail and religious exhortations in newsgroups-almost always off the subject.
[ترجمه گوگل]هرزنامه شامل تبلیغات ناخواسته، نامه های نفرت انگیز و توصیه های مذهبی در گروه های خبری است - تقریباً همیشه خارج از موضوع
[ترجمه ترگمان]Spam شامل تبلیغات ناخواسته، تنفر از نامه و نصیحت مذهبی در newsgroups - تقریبا همیشه از این موضوع دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her plate held a curious mixture of Spam, jelly, iced buns and lettuce leaves.
[ترجمه گوگل]بشقاب او ترکیبی عجیب از اسپم، ژله، نان های سرد و برگ های کاهو را در خود جای داده بود
[ترجمه ترگمان]بشقاب او مخلوطی از Spam، ژله، buns و برگ های کاهو داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not only is the return address on the e-mail almost certainly fraudulent, but responding to spam creates more traffic.
[ترجمه گوگل]نه تنها آدرس برگشتی در ایمیل تقریباً تقلبی است، بلکه پاسخ به هرزنامه ترافیک بیشتری ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]تنها آدرس بازگشتی در ایمیل قطعا جعلی است، اما واکنش به اسپم باعث ترافیک بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Massive spamming has turned what was an amusing annoyance into a lucrative business that profits by violating the pre-commercial Internet ethic.
[ترجمه گوگل]ارسال هرزنامه انبوه آنچه را که آزاردهنده سرگرم کننده بود به یک تجارت پرسود تبدیل کرده است که با نقض اخلاق پیش از تجارت اینترنتی سود می برد
[ترجمه ترگمان]spamming عظیم تبدیل به یک آزار خنده دار به یک تجارت سودآور شد که با نقض اصول اخلاقی اینترنت از پیش تجاری سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This spamming is the surest way to make yourself unpopular in Usenet.
[ترجمه گوگل]این ارسال هرزنامه مطمئن ترین راه برای عدم محبوبیت خود در Usenet است
[ترجمه ترگمان]این spamming مطمئن ترین راه برای محبوب کردن خود در Usenet است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was getting so much spam mail that I changed my email address.
[ترجمه گوگل]آنقدر ایمیل های اسپم دریافت می کردم که آدرس ایمیلم را تغییر دادم
[ترجمه ترگمان]من ایمیل بسیار زیادی دریافت کردم که آدرس ایمیل خود را تغییر دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Voice over Today they had spam or sausage casserole and mash followed by rice pudding and jam.
[ترجمه گوگل]Voice over امروز آنها اسپم یا ماهیتابه سوسیس و له کرده بودند و سپس پودینگ برنج و مربا را له می کردند
[ترجمه ترگمان]امروز صدای خوردن نان و کالباس و شام خوردن با پودینگ برنج و مربا را همراه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were scones that had been spread with butter and jam, spam sandwiches, marmalade sandwiches and egg sandwiches.
[ترجمه گوگل]اسکون هایی بود که با کره و مربا، ساندویچ اسپم، ساندویچ مارمالاد و ساندویچ تخم مرغ پخش شده بود
[ترجمه ترگمان]چند تا کلوچه بود که با کره و مربا، ساندویچ و ساندویچ تخم مرغ و ساندویچ تخم مرغ پخش شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In effect, it would ban all spam.
[ترجمه گوگل]در واقع، تمام هرزنامه ها را ممنوع می کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، این کار همه اسپم را منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] توزیع ناخواسته ی پیام - تلاش برای به دست آوردن تعداد زیاد مخاطب در شبکه ی اینترنت . به وسیله ی پست کردن یک پیام به تمام گروههای خبری یا پست کردن الکترونیکی آن به تمام آدرسهای ممکن. این کار به دو دلیل غیر اخلاقی است : نخست آنکه گروههای خبری و پست الکنترونیکی در صورت داشتن موضوعات ناخواسته ،برای گیرنده مفید نخواهد بود. دوم ،هزینه ی انتقال این اطلاعات است که توسط فرستنده پرداخت نمی شود، بلکه این هزینه را سازمانهای گیرنده ی اطلاعات پرداخت می کنند، از این رو ،نباید با ارسال پیامهای ناخواسته، هزینه هایی را به مردم تحمیل کرد .

انگلیسی به انگلیسی

• simultaneous sending of an irrelevant message to a large number of discussion groups on the internet (computers)

پیشنهاد کاربران

spamming ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: هرزنویسی
تعریف: فرایند فرستادن نامه‏های الکترونیکی بدون خواست مخاطب و معمولاً برای ایجاد مزاحمت|||متـ . هرزفرستی
شایعه پراکنی

بپرس