spall

/ˈspɒl//ˈspɒl/

معنی: خرده، سنگ ریزه، توفال، ورقه ورقه کردن
معانی دیگر: (به ویژه از سنگ) تراشه، تراشه کردن، چند پاره کردن، پوسته پوسته کردن یا شدن، لایه لایه کردن یا شدن، خرده ریز، با چکش تراش دادن وبشکل دراوردن، خرد شدن سنگها دراثر اب وهوا

جمله های نمونه

1. The coat of paint on the door has spalled.
[ترجمه مهدی] رنگ کت به شکل در شده است.
|
[ترجمه گوگل]رنگ روی در پوسته شده است
[ترجمه ترگمان]رنگ نقاشی روی در spalled است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Spalled sidewalks with clusters of ash cans.
[ترجمه گوگل]پیاده روهای خاکستری با مجموعه ای از قوطی های خاکستر
[ترجمه ترگمان]پیاده روهای پر زرق و برق با خوشه های پر از خاکستر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is also found that the spall and fine cleft are due to local melting of heavy rail tread.
[ترجمه گوگل]همچنین مشخص شده است که ریزش و شکاف ریز به دلیل ذوب موضعی آج ریل سنگین است
[ترجمه ترگمان]همچنین مشخص شده است که شکاف باریک و باریک ناشی از ذوب شدن محلی از ریل آهن سنگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Two spall planes were observed in the soft recovered sample for the high stress triangular wave experiment.
[ترجمه گوگل]دو صفحه اسپال در نمونه نرم بازیابی شده برای آزمایش موج مثلثی با تنش بالا مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]دو هواپیمای spall در نمونه بازیابی نرم برای آزمایش موج مثلثی با فشار بالا مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. British actor Timothy Spall played Winston Churchill in the Oscar-winning film, The King's Speech.
[ترجمه گوگل]تیموتی اسپال، بازیگر بریتانیایی، نقش وینستون چرچیل را در فیلم برنده اسکار «سخنرانی پادشاه» بازی کرد
[ترجمه ترگمان]تیموتی spall، بازیگر بریتانیایی، در فیلم برنده جایزه اسکار، وینستون چرچیل را بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That hole was caused by spall blow - out.
[ترجمه گوگل]آن حفره بر اثر دمیدن اسپال ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]اون سوراخ ایجاد شده توسط \" spall - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A void coalescence-based spall model proposed by Chen et al was used to simulate these experiments numerically.
[ترجمه گوگل]برای شبیه‌سازی عددی این آزمایش‌ها از یک مدل اسپال مبتنی بر ادغام خالی که توسط چن و همکاران پیشنهاد شده بود، استفاده شد
[ترجمه ترگمان]یک مدل spall مبتنی بر coalescence که توسط چن و همکارانش پیشنهاد شده است برای شبیه سازی این آزمایش ها به صورت عددی استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Teach very hard, money earns not simple, don't spall overdiscriminately next time.
[ترجمه گوگل]خیلی سخت آموزش دهید، پول به دست می آید نه ساده، دفعه بعد بیش از حد هول نکنید
[ترجمه ترگمان]پول بسیار سخت را آموزش دهید، پول خیلی ساده نیست، دفعه بعد هم این کار را نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, the alumina layers spall as the temperature increases.
[ترجمه گوگل]با این حال، با افزایش دما، لایه های آلومینا می ریزند
[ترجمه ترگمان]با این حال، لایه های آلومینا با افزایش دما، spall می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The spall that blew out the back caused the water jug to leak.
[ترجمه گوگل]ریزش پشتی که باعث نشتی کوزه آب شد
[ترجمه ترگمان]The که آب را خاموش کرده بود باعث آب شدن پارچ آب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Research on the local response of spall for underground structures under blast loads was based on suppose of semi-infinite thickness of underground structures in the past.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در مورد پاسخ موضعی ریزش برای سازه های زیرزمینی تحت بارهای انفجاری بر اساس فرض ضخامت نیمه بی نهایت سازه های زیرزمینی در گذشته است
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد واکنش محلی of برای سازه های زیرزمینی تحت بار انفجار براساس فرض ضخامت نیمه نامحدود سازه های زیرزمینی در گذشته بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Theoretical prediction and empirical determination of spall strength are discussed.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی نظری و تعیین تجربی استحکام اسپال مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]پیش بینی نظری و تعیین تجربی قدرت spall مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An insulation material which could automatically spall off the equipment at excessive temperatures was introduced.
[ترجمه گوگل]یک ماده عایق که می تواند به طور خودکار در دمای بیش از حد تجهیزات از بین برود، معرفی شد
[ترجمه ترگمان]یک ماده عایق بندی که می تواند به طور اتوماتیک تجهیزات را در دمای بیش از حد مجاز کند، معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. HR2 steel was shocked and the spall samples were obtained by using a light-gas gun and "sample soft-capture" technology.
[ترجمه گوگل]فولاد HR2 شوکه شد و نمونه های اسپال با استفاده از تفنگ گاز سبک و فناوری "نمونه گرفتن نرم" به دست آمد
[ترجمه ترگمان]فولاد HR۲ شوکه شده و نمونه های spall با استفاده از یک مسلسل سبک و \"جذب نرم\" نمونه به دست آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرده (اسم)
small, particle, bit, grain, sliver, fragment, fritter, anything small, crumb, debris, filings, mote, piece, shred, shiver, splinter, spall, vestige, groat, snip, small piece, spill, tittle, vestigium

سنگ ریزه (اسم)
gravel, flint, pebble, grit, scree, spall, riprap, road metal

توفال (اسم)
slat, shingle, splint, shim, spall, lath

ورقه ورقه کردن (فعل)
laminate, spall

تخصصی

[عمران و معماری] پوسته انداختن - فلس ریختن
[مهندسی گاز] پوسته پوسته شدن، پوسته فلزات
[زمین شناسی] خرده سنگ، پوسته انداختن، فلس ریختن

انگلیسی به انگلیسی

• chip, flake, fragment (from a piece of stone, etc.)
break or cut off chips or fragments; be broken into chips or fragments

پیشنهاد کاربران

بپرس