spade

/ˈspeɪd//speɪd/

معنی: بیلچه، بیل، خال دل سیاه، خال پیک، با بیل برگرداندن، با بیل کندن، بیل زدن
معانی دیگر: (با بیل) کندن، بیل (shovel هم می گویند)، هر وسیله ی بیل مانند، کج بیل، خاک انداز، (توپ جنگی و غیره) پایه ی توپ (که در عقب آن قرار دارد و در زمین فرو می رود و از پس زدن شدید توپ هنگام شلیک جلوگیری می کند)، مهار توپ، قنداق خمپاره، پایه ی خمپاره، (ورق بازی) پیک، دل سیاه، (خودمانی - توهین آمیز) سیاهپوست، (محلی) رجوع شود به: spay، در ورق خال پیک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: call a spade a spade
(1) تعریف: a shovel-like digging tool with a long handle and a sturdy flat blade that can be pushed into the ground with a foot.

(2) تعریف: any of various tools or implements resembling this.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: spades, spading, spaded
مشتقات: spader (n.)
• : تعریف: to dig or cut with a spade.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a black figure shaped like a pointed leaf with a short stem, used on playing cards.

(2) تعریف: a card printed with one or more of these figures.

(3) تعریف: (pl., but used with a sing. or pl. verb) the suit of cards printed with these figures.

(4) تعریف: (offensive slang) a black person.

جمله های نمونه

1. to spade a garden
باغ را بیل زدن

2. call a spade a spade
بدون پرده پوشی حرف زدن،رک گویی کردن

3. call a spade a spade
رک حرف زدن،واژه ی درست (حتی اگر زننده هم باشد) را به کار بردن

4. to even out the soil with a spade
با بیل زمین را هموار کردن

5. Call a spade a spade.
[ترجمه گوگل]بیل را بیل بخوان
[ترجمه ترگمان]به بیل یا بیل زنگ بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was a garden spade in the shed.
[ترجمه گوگل]یک بیل باغچه در آلونک بود
[ترجمه ترگمان]یک بیل در انبار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The spade jarred on something metal.
[ترجمه Mary] بیل با برخورد به جسمی فلزی داغون شده
|
[ترجمه گوگل]بیل روی چیزی فلزی پیچید
[ترجمه ترگمان]بیل در اثر برخورد با فلز سخت ناراحت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The gardener felt something hard with his spade.
[ترجمه گوگل]باغبان با بیلش چیزی سخت احساس کرد
[ترجمه ترگمان]باغبان با بیل خود کار سختی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After years of gardening, the marks of the spade were impressed on the skin of the old gardener's hands.
[ترجمه گوگل]پس از سال ها باغبانی، آثار بیل بر روی پوست دستان باغبان قدیمی نقش می بندد
[ترجمه ترگمان]بعد از سال ها باغبانی، اثری از بیل در دست باغبان پیر قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Just give him a bucket and spade and he's in seventh heaven!
[ترجمه گوگل]فقط یک سطل و بیل به او بدهید و او در آسمان هفتم است!
[ترجمه ترگمان]فقط به او یک سطل و بیل بده و در آسمان هفتم است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I dug with a spade.
[ترجمه گوگل]با بیل کندم
[ترجمه ترگمان]من بیل - ای رو حفر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The spade clanged when it hit the rock.
[ترجمه گوگل]بیل وقتی به سنگ برخورد کرد به صدا در آمد
[ترجمه ترگمان]وقتی به صخره برخورد کرد، بیل با صدای بلند شروع به صدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Turn the soil over with a spade.
[ترجمه گوگل]خاک را با بیل برگردانید
[ترجمه ترگمان] خاک رو با یه بیل برگردون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His spade cleaved the firm sand with a satisfying crunch.
[ترجمه گوگل]بیل او شن های سفت را با صدایی رضایت بخش شکافت
[ترجمه ترگمان]بیل او شن محکمی را با یک برخورد رضایت بخش تقسیم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Why did you buy a spade?
[ترجمه گوگل]چرا بیل خریدی؟
[ترجمه ترگمان]چرا یه بیل خریدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیلچه (اسم)
paddle, dibber, dibble, shovel, spade, shim

بیل (اسم)
shovel, spade

خال دل سیاه (اسم)
spade

خال پیک (اسم)
spade

با بیل برگرداندن (فعل)
spade

با بیل کندن (فعل)
shovel, spade, spud

بیل زدن (فعل)
hack, shovel, spade

تخصصی

[عمران و معماری] بیل
[ریاضیات] پیک، گلابی

انگلیسی به انگلیسی

• long-handled digging tool with a narrow iron blade that is pressed into the ground with the foot; black figure in the shape of an upside down heart with a short stem that is used on playing cards; playing card marked with a spade
dig or remove with a spade
a spade is a tool used for digging, with a flat metal blade and a long handle.
spades is one of the four suits in a pack of playing cards.
if you call a spade a spade, you speak frankly and directly, often about an embarrassing or unpleasant subject.

پیشنهاد کاربران

خاک انداز ، بیل سر تخت ، هر وسیله شبیه بیل که برای جمع کردن خاک و امثالهم استفاده می شود اما مثل بیل برای کندن استفاده نشود
Call a spade a spade : حقیقت را رک و پوست کنده گفتن
Spadework : خرحمالی
In spades : بوفور - مقادیر زیاد
spade 2 ( n ) = ( spades ) one of the four sets of cards ( called suits ) in a deck of cards =a card from the set of spades, e. g. You must play a spade if you have one.
spade
spade 1 ( n ) ( speɪd ) =a garden tool with a broad metal blade and a long handle, used for digging, e. g. Turn the soil over with a spade.
spade
بیلچه
Spade
:�a digging tool like a shovel made so that it can be pushed into the ground with
the foot. : a spade - shaped instrument. spadeful.
ابزار حفاری مانند بیل که به گونه ای ساخته شده است که بتوان آن را با پا به زمین فشار داد. .
تفاوت بین spade و shovel که هر دو به معنای بیل می باشند را در تصویر مشاهده کنید. . .
spade
ابزار آلات مختلف به انگلیسی:
toolbox = جعبه ابزار
bolt = پیچ 🔩
screw = پیچ
❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود
...
[مشاهده متن کامل]

nut = مهره
nail = میخ
washer = واشر
screwdriver = پیچ گوشتی 🪛
Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو
flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو
bradawl = درفش
wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار
adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه
pipe wrench = آچار شلاقی
hammer = چکش 🔨
claw = میخ کشِ چکش
mallet = پتک
saw / handsaw = اره 🪚
chainsaw = اره برقی
circular saw = اره گرد، اره چرخی
hacksaw = اره آهن بُر
coping saw = اره مویی
two man saw = اره دو دست
ax / axe =تبر 🪓
wirecutter = سیم چین
pliers = انبردست
needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک
angle grinder = سنگ فرز
drill = درل
electric drill = دریل برقی
bit = مته
paint roller = غلطک رنگ زنی
utility knife = کاتر، تیغ موکت بری
file = سوهان
flashlight = چراغ قوه 🔦
plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی
trowel = بیلچه
shovel = بیل
spade = بیل
❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید
plane = رنده نجاری
spirit level = تراز، تراز سنج
vice ( British ) / vise ( American ) = گیره
❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید
tape measure = متر ( نواری )
rake = چنگک
wheelbarrow / barrow = فرغون

نام کامل این کارت بازی پاسور
Ace of spade هست. باتوجه به فرهنگ و متنی که این کلمه درش استفاده میشه می تونه سمبل شانس، آینده خوش یا حتی گذشته سیاه و مرگ رو هم داشته باشه. مثلا ظاهرا در جنگ ویتنام سربازان آمریکایی برای شانس تصویر این کارت رو روی کلاه نظامی میکشیدند چون تصورشان این بود که این تصویر نماد مرگ برای ویتنامی هاست. یه جور جنگ روانی!
...
[مشاهده متن کامل]

( در پاسور ) در فارسی به آن قره می گویند. دلیل این نام گذاری به خاطر آن است که همیشه رنگ سیاه دارد و به شکل برگ است. ♠️
[در سایت "قره" را جستجو کنید]
در صنعت نفت و گاز spade تجهیزی هست که بین اتصلات جهت کور کردن و مانع از انتقال جریان بین دو تجهیز میشود
Spade همون پیک از بازی ورقه
این بازی شامل ۴ نوع کارت هست که شامل :
POKER CARD SYMBOLS :
Space : پیک ( pique ) ♤
Club : گشنیز ♧
Diamonds : خشت ◇
Heart : دل ♡
خال مثلا زدی توخال calling spade
shovel. بیل نوک تیز
spade. بیل نوک پهن
بیل
some thing we use for digging
خال پیک در ورق بازی
بیل، بیلچه، بیل زدن ( باغچه ) ، با بیل کندن
رُک و پوست کنده حرف زدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس