1. I was spacing out the seedlings into divided trays.
[ترجمه گوگل]من نهال ها را در سینی های تقسیم بندی شده جدا کردم
[ترجمه ترگمان]من was رو از ریشه در اوردم تا سینی های تقسیم رو تقسیم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Use double spacing and wide margins to leave room for comments.
[ترجمه گوگل]از فاصله دو برابر و حاشیه های وسیع استفاده کنید تا جایی برای نظرات باقی بمانید
[ترجمه ترگمان]از فاصله گذاری دوگانه و حاشیه های زیاد برای ترک اتاق استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Please type or write clearly in double spacing on one side of A4 paper only.
[ترجمه گوگل]لطفاً فقط در یک طرف کاغذ A4 به وضوح تایپ یا با فاصله دو برابر بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا فقط در یک طرف کاغذ A۴ به طور واضح حروف را تایپ کنید یا بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Be careful with your spacing or you won't get the heading on one line.
[ترجمه گوگل]مراقب فاصله خود باشید وگرنه عنوان را در یک خط دریافت نمی کنید
[ترجمه ترگمان]با فاصله زیاد مراقب باشید، وگرنه به سمت یک صف نخواهید رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Generous spacing gives healthier trees and better crops.
[ترجمه گوگل]فاصله سخاوتمندانه باعث درختان سالم تر و محصولات بهتر می شود
[ترجمه ترگمان]فاصله گذاری بخشنده به درختان سالم تر و محصولات بهتر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Women once again are having fewer children and spacing them further apart.
[ترجمه گوگل]زنان بار دیگر فرزندان کمتری دارند و آنها را از هم دورتر می کنند
[ترجمه ترگمان]زنان یک بار دیگر کودکان کمتری دارند و فاصله بیشتری از آن ها دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I can't remember what happened next-I was totally spacing out.
[ترجمه گوگل]نمی توانم به یاد بیاورم که بعداً چه اتفاقی افتاد - من کاملاً از هم فاصله می گرفتم
[ترجمه ترگمان]یادم نمی اید که بعد چه اتفاقی افتاد - کاملا گیج بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The effect of short spacing on infant mortality seems to be loosely associated with the overall level of infant mortality.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اثر فاصله کوتاه بر مرگ و میر نوزادان ارتباط ضعیفی با سطح کلی مرگ و میر نوزادان دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تاثیر فاصله کوتاه بر مرگ و میر نوزادان با سطح کلی مرگ و میر نوزادان در ارتباط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Therefore, we can use the aspect ratio of Spacing between the boats.
[ترجمه گوگل]بنابراین، می توانیم از نسبت ابعاد فاصله بین قایق ها استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما می توانیم از نسبت ابعاد فاصله گذاری بین قایق ها استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If typed or word-processed, use double spacing.
[ترجمه گوگل]در صورت تایپ یا پردازش کلمه، از فاصله دو برابر استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر تایپ شود یا کلمه پردازش شود، از فاصله گذاری دوگانه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The proper spacing of plants is critical for their growth.
[ترجمه گوگل]فاصله مناسب گیاهان برای رشد آنها حیاتی است
[ترجمه ترگمان]فاصله مناسب گیاهان برای رشد آن ها حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. True hyphenated justification and the ability to adjust spacing between letters was not common.
[ترجمه گوگل]توجیه خط فاصله واقعی و توانایی تنظیم فاصله بین حروف رایج نبود
[ترجمه ترگمان]توجیه hyphenated حقیقی و توانایی تنظیم فاصله بین حروف، رایج نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We will return to this problem of spacing in the following section, with a more extended discussion on consonance and dissonance.
[ترجمه گوگل]ما در بخش بعدی با بحث گسترده تر در مورد همخوانی و ناهماهنگی به این مشکل فاصله گذاری باز خواهیم گشت
[ترجمه ترگمان]ما به این مساله فاصله در بخش بعدی با یک بحث گسترده تر بر روی موافق و ناهماهنگی به این مساله باز خواهیم گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید