spacial

/ˈspeɪʃl̩//ˈspeɪʃl̩/

رجوع شود به: spatial، spatial : فضایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: variant of spatial.

جمله های نمونه

1. Its full spacial beauty becomes evident when the leading edge is vertical and the remote edge is horizontal.
[ترجمه گوگل]زیبایی کامل فضایی آن زمانی آشکار می شود که لبه جلویی عمودی و لبه دور افقی باشد
[ترجمه ترگمان]زیبایی ویژه آن هنگامی آشکار می شود که لبه اصلی عمودی است و لبه دور افقی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Spacial distribution of urban heat island effect is closely related to different underlying surface.
[ترجمه گوگل]توزیع فضایی اثر جزیره گرمایی شهری ارتباط نزدیکی با سطوح مختلف زیرین دارد
[ترجمه ترگمان]توزیع spacial اثر جزیره ای حرارت شهری رابطه نزدیکی با سطح زیرین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This part focuses on the spacial designs and the traffic line organization between the sub-functions of comercial complex.
[ترجمه گوگل]این بخش بر طراحی های فضایی و سازماندهی خطوط ترافیکی بین زیرمجموعه های مجتمع تجاری تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]این بخش روی طراحی ویژه و سازمان خط ترافیک بین عملکردهای فرعی پیچیده تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It ensures the spacial orientation and the quantification of geometric features by combining the usage of position orientation system (POS) and stable platform.
[ترجمه گوگل]جهت گیری فضایی و کمیت ویژگی های هندسی را با ترکیب استفاده از سیستم جهت گیری موقعیت (POS) و پلت فرم پایدار تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]آن جهت گیری ویژه و quantification ویژگی های هندسی را با ترکیب کاربرد سیستم جهت گیری موقعیت (POS)و پلت فرم پایدار تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The correlation of spacial elements was defined as a correlation coefficient matrix.
[ترجمه گوگل]همبستگی عناصر فضایی به عنوان یک ماتریس ضریب همبستگی تعریف شد
[ترجمه ترگمان]همبستگی عناصر فضایی به عنوان ماتریس ضریب همبستگی تعریف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sixth chapter discusses effects about the spacial expansion of travel agencies in China.
[ترجمه گوگل]فصل ششم تأثیرات گسترش فضایی آژانس های مسافرتی در چین را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]فصل ششم اثرات گسترش فضایی آژانس های مسافرتی در چین را مورد بحث و بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The spacial smoothing of data matrix resolves the coherent signals.
[ترجمه گوگل]هموارسازی فضایی ماتریس داده سیگنال های منسجم را حل می کند
[ترجمه ترگمان]هموارسازی ویژه ماتریس داده، سیگنال های منسجم را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Increasingly enhancement remote sensing information ( spectral or spacial ) has not been mined and processed yet.
[ترجمه گوگل]بهبود فزاینده اطلاعات سنجش از دور (طیفی یا فضایی) هنوز استخراج و پردازش نشده است
[ترجمه ترگمان]افزایش فزاینده اطلاعات سنجش از راه دور (طیفی و یا فضایی)هنوز استخراج و پردازش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fig. 2 Spacial distribution of singlet oxygen.
[ترجمه گوگل]شکل 2 توزیع فضایی اکسیژن منفرد
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ توزیع spacial اکسیژن singlet
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They need to be in permanent spacial contact.
[ترجمه گوگل]آنها باید در تماس فضایی دائمی باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید در تماس ویژه ویژه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper discussed the topologic relationship of spacial data and gave an exact description of map graphic elements.
[ترجمه گوگل]این مقاله رابطه توپولوژیکی داده های فضایی را مورد بحث قرار داد و توصیف دقیقی از عناصر گرافیکی نقشه ارائه داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بحث در مورد رابطه topologic داده های فضایی پرداخت و توضیح دقیقی از مولفه های گرافیکی نقشه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spacial location of areas can be tested, which will guide next designing work.
[ترجمه گوگل]مکان فضایی مناطق را می توان آزمایش کرد، که کار طراحی بعدی را هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]مکان دقیق نواحی را می توان مورد آزمایش قرار داد، که کار طراحی بعدی را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A spacial processing part generates an unsharp signal (US) from an input signal (IS).
[ترجمه گوگل]یک بخش پردازش فضایی یک سیگنال غیر واضح (US) از یک سیگنال ورودی (IS) تولید می کند
[ترجمه ترگمان]یک قسمت پردازش ویژه سیگنال unsharp (US)را از سیگنال ورودی (IS)تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mondrian and his colleagues in de Stijl considered this discord to be the ultimate concord and spacial equilibrium.
[ترجمه گوگل]موندریان و همکارانش در دو استایل این ناسازگاری را توافق نهایی و تعادل فضایی می‌دانستند
[ترجمه ترگمان]Mondrian و همکارانش در دو Stijl این اختلاف را با توافق نهایی و تعادل فضایی تلقی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. However, this method may lead to misregistration of MR and PET images sometimes as a result of neglected spacial information and the special sensitivity towards intensity variations.
[ترجمه گوگل]با این حال، این روش ممکن است منجر به ثبت اشتباه تصاویر MR و PET شود که گاهی اوقات در نتیجه نادیده گرفته شدن اطلاعات فضایی و حساسیت ویژه نسبت به تغییرات شدت است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این روش ممکن است منجر به misregistration تصاویر MR و PET به عنوان نتیجه ای از اطلاعات ویژه غفلت شده و حساسیت ویژه ای نسبت به تغییرات شدت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] فضائی

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to space, occurring in space (also spatial)

پیشنهاد کاربران

سارا، یه بار دیگه به کلمه دقت کنی، متوجه میشی که Spacial / Special رو با هم اشتباه گرفتی 👍
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : space
✅️ اسم ( noun ) : space / spacing / spaciousness
✅️ صفت ( adjective ) : spatial / spacial / spacious
✅️ قید ( adverb ) : spaciously / spatially / spacially
معنی اش میشه فضایی
تو رشته جغرافیا و سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) کلا بر اساس مفاهیم فضا ( فضای مطلق و نسبی ) تحلیل ها صورت میگیره.
Special میشه خاص ، ویژه
اما spacial معنی این کلمه یعنی همون فضایی
ویژه خاص

بپرس