spacesuit

/ˈspeɪˌsuːt//ˈspeɪssuːt/

معنی: لباس فضانوردی، فضا جامه
معانی دیگر: جامه ی کیهانی، لباس فضایی (یا فضانوردی)، g : لباس فضانوردی، فضا جامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pressurized protective suit enabling the wearer to survive in outer space.

جمله های نمونه

1. I put on a spacesuit, went outside and moved to the big round door.
[ترجمه گوگل]لباس فضایی پوشیدم، بیرون رفتم و به سمت در بزرگ گرد حرکت کردم
[ترجمه ترگمان]به طرف در بزرگ رفتم و به طرف در بزرگ رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is 1963 and Cooper, in his silver-colored spacesuit, steps out of his space capsule after 2orbits of Earth onto the bright sunlit deck of the recovery ship.
[ترجمه گوگل]سال 1963 است و کوپر، با لباس فضایی نقره‌ای رنگش، پس از 2 دور چرخش زمین، از کپسول فضایی‌اش بیرون می‌آید و روی عرشه نور خورشید کشتی بازیابی می‌رود
[ترجمه ترگمان]این فیلم در ۱۹۶۳ و کوپر، در spacesuit به رنگ نقره ای، پس از ۲ دور مدار زمین بر روی عرشه روشن آفتابی کشتی بازیابی، از کپسول فضایی خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Flexibility and posture of spacesuit are indicated with human mechanics ( including weightlessness ).
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری و وضعیت لباس فضایی با مکانیک انسانی (از جمله بی وزنی) نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیری و وضعیت of با مکانیک انسان (از جمله بی وزنی)نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Spacewalker Michael Good, barely visible in his white spacesuit against the station, participated in the STS-132 mission's third and final spacewalk.
[ترجمه گوگل]مایکل گود، راهپیمای فضایی، که به سختی با لباس فضایی سفید خود در مقابل ایستگاه قابل مشاهده بود، در سومین و آخرین راهپیمایی فضایی ماموریت STS-132 شرکت کرد
[ترجمه ترگمان]Spacewalker مایکل Good، که به سختی در spacesuit سفید خود در برابر ایستگاه دیده می شود، در سومین و آخرین پیاده روی فضایی اس تی اس - ۱۳۲ شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because the spacesuit protection only 1 mm in diameter, about the impact of space debris.
[ترجمه گوگل]از آنجا که حفاظت از لباس فضایی تنها 1 میلی متر در قطر، در مورد ضربه زباله های فضایی
[ترجمه ترگمان]از آنجا که حفاظت spacesuit فقط ۱ میلی متر قطر دارد، در مورد تاثیر زباله فضایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The concept and the connotation of spacesuit ergonomics are spicified.
[ترجمه گوگل]مفهوم و مفهوم ارگونومی لباس فضایی مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم و مفهوم مورد نیاز برای طراحی برگشت پذیری عبارتند از: spicified
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new - style spacesuit is much lighter than the older one.
[ترجمه گوگل]لباس فضایی سبک جدید بسیار سبک تر از لباس های قدیمی است
[ترجمه ترگمان]سبک جدید style سبک تر از سبک قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She would have liked to be nearer to the panel, but she doubted her ability to kneel or squat in the spacesuit.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت به تابلو نزدیک‌تر باشد، اما در توانایی خود برای زانو زدن یا چمباتمه زدن در لباس فضایی تردید داشت
[ترجمه ترگمان]دوست داشت به پانل نزدیک تر باشد، اما به توانایی او برای زانو زدن و چمباتمه زدن در the شک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then, towed behind her at the end of the safety line, ap-peared a spacesuit.
[ترجمه گوگل]سپس، در انتهای خط ایمنی، از پشت سر او بکسل شد، یک لباس فضایی ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]سپس در انتهای خط ایمنی به دنبال او کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eee-Eee told the squirrel to get out of my spacesuit.
[ترجمه گوگل]ای-ای به سنجاب گفت از لباس فضایی من بیرون
[ترجمه ترگمان] ای - - ی - - ی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tiny cubicle was just large enough to hold one man and a spacesuit.
[ترجمه گوگل]اتاقک کوچک آنقدر بزرگ بود که یک مرد و یک لباس فضایی را در خود جای دهد
[ترجمه ترگمان]اتاقک کوچک فقط به اندازه کافی بزرگ بود که یک مرد و یک spacesuit را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The robot put Buff to sleep, then put the spacesuit on him and carried him to the spaceship.
[ترجمه گوگل]ربات باف را بخواباند، سپس لباس فضایی را بر تن او کرد و او را به سفینه فضایی برد
[ترجمه ترگمان]این ربات گاو را به خواب برد، سپس spacesuit را روی او گذاشت و او را به سفینه فضایی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deathdue to exposure to vacuum is a staple of science fiction plots, whetherthe unfortunate gets thrown from an airlock or ruptures their spacesuit.
[ترجمه گوگل]مرگ در اثر قرار گرفتن در معرض خلاء جزء اصلی توطئه های علمی تخیلی است، خواه بدبخت از قفل هوا پرت شود یا لباس فضایی خود پاره شود
[ترجمه ترگمان]در معرض خلا قرار گرفتن در معرض خلا، یک رشته اصلی از قطعات علمی تخیلی است، که به موجب آن افراد بدبخت از an یا ruptures یا spacesuit خود به پایین پرتاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The captain and his colleagues float close to the crystalloid carefully. The webby trails from their spacesuit are around the crystalloid in a mass.
[ترجمه گوگل]کاپیتان و همکارانش با احتیاط نزدیک کریستالوئید شناور می شوند مسیرهای تابی از لباس فضایی آنها در اطراف کریستالوئید در یک توده قرار دارد
[ترجمه ترگمان]کاپیتان و همکارانش با دقت به crystalloid نزدیک می شوند مسیرهای تار عنکبوتی آن ها در اطراف the در یک جرم قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لباس فضانوردی (اسم)
spacesuit

فضا جامه (اسم)
spacesuit

انگلیسی به انگلیسی

• pressurized body suit made to be worn in outer space or at very high altitudes
a spacesuit is a special protective suit covering the whole body that is worn by an astronaut.
pressurized body suit made to be worn in outer space or at very high altitudes; g suit, suit worn by pilots and astronauts designed to counteract the physiological effects of acceleration

پیشنهاد کاربران

spacesuit ( n ) ( speɪssut ) =a special suit that covers the whole body and has a supply of air, allowing someone to survive and move around in space
spacesuit
لباس فضانوردی

بپرس