space station

/ˈspeɪsˈsteɪʃn̩//speɪsˈsteɪʃn̩/

معنی: پایگاه فضایی، ایستگاه فضایی
معانی دیگر: ایستگاه کیهانی، platform space پایگاه فضایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large artificial satellite in long-term orbit, designed to be used as a military outpost, scientific research laboratory, or site for the assembly and launching of other spacecraft.

جمله های نمونه

1. They have built another space station.
[ترجمه گوگل]آنها ایستگاه فضایی دیگری ساخته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک ایستگاه فضایی دیگر ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His objective was to kill the space station project altogether.
[ترجمه گوگل]هدف او از بین بردن پروژه ایستگاه فضایی به طور کلی بود
[ترجمه ترگمان]هدف او کشتن کل پروژه ایستگاه فضایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The space station was an empty hulk.
[ترجمه گوگل]ایستگاه فضایی یک هالک خالی بود
[ترجمه ترگمان]ایستگاه فضایی یک کشتی خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Mir space station has failed to attract enough would-be visitors to save itself from destruction.
[ترجمه گوگل]ایستگاه فضایی میر در جذب بازدیدکنندگان احتمالی کافی برای نجات خود از نابودی شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]ایستگاه فضایی میر نتوانسته است به اندازه کافی جذب بازدیدکنندگان شود تا خود را از نابودی نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The space station filled the front windows.
[ترجمه گوگل]ایستگاه فضایی پنجره های جلو را پر کرد
[ترجمه ترگمان]ایستگاه فضایی پنجره های جلو را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chopra stared at the space station, trying to pick up the memories of a past age.
[ترجمه گوگل]چوپرا به ایستگاه فضایی خیره شد و سعی کرد خاطرات دوران گذشته را به یاد آورد
[ترجمه ترگمان]Chopra به ایستگاه فضایی خیره شدند و سعی کردند خاطرات دوران گذشته را از یاد ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Atlantis is scheduled to separate from Mir space station on Thursday night.
[ترجمه گوگل]آتلانتیس قرار است پنجشنبه شب از ایستگاه فضایی میر جدا شود
[ترجمه ترگمان]قرار است آتلانتیس در شب پنجشنبه از ایستگاه فضایی میر جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The repair ship docked with the space station Mir last night.
[ترجمه گوگل]کشتی تعمیراتی شب گذشته در ایستگاه فضایی میر پهلو گرفت
[ترجمه ترگمان]کشتی تعمیر در شب گذشته با ایستگاه فضایی میر پهلو گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, this is by no means the first-ever space station.
[ترجمه گوگل]با این حال، این به هیچ وجه اولین ایستگاه فضایی نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، این به هیچ وجه اولین ایستگاه فضایی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The research lab will form part of a space station.
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه تحقیقاتی بخشی از یک ایستگاه فضایی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه تحقیقاتی بخشی از یک ایستگاه فضایی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The central axis of the Space Station, with its docking arms extended, was now slowly swimming toward them.
[ترجمه گوگل]محور مرکزی ایستگاه فضایی، با بازوهای لنگر دراز، اکنون به آرامی به سمت آنها شنا می کرد
[ترجمه ترگمان]محور مرکزی ایستگاه فضایی، با بازوان docking، اکنون آهسته به سوی آن ها شنا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both missions depart from the space station using hydrogen-oxygen chemical propulsion.
[ترجمه گوگل]هر دو ماموریت با استفاده از نیروی محرکه شیمیایی هیدروژن-اکسیژن از ایستگاه فضایی خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دو ماموریت از ایستگاه فضایی با استفاده از نیروی محرکه شیمیایی اکسیژن - اکسیژن فاصله می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The US space shuttle will interlock with the Russian space station later today.
[ترجمه گوگل]شاتل فضایی ایالات متحده اواخر امروز با ایستگاه فضایی روسیه درگیر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]شاتل فضایی آمریکا امروز با ایستگاه فضایی روسیه کار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have docked a robot module alongside the orbiting space station.
[ترجمه گوگل]آنها یک ماژول ربات را در کنار ایستگاه فضایی در حال چرخش لنگر انداخته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک ماژول روبات را در کنار ایستگاه فضایی orbiting قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایگاه فضایی (اسم)
space platform, spaceport, space station

ایستگاه فضایی (اسم)
space platform, space station

تخصصی

[عمران و معماری] ایستگاه فضایی

انگلیسی به انگلیسی

• a space station is a spacecraft which is sent into space and then goes round the earth, and which is used as a base by people travelling in space or doing research into space.

پیشنهاد کاربران

space station ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: ایستگاه فضایی
تعریف: سازه‏ای دائمی و بسیار بزرگ که در فضا و در مدار زمین قرار می‏گیرد و از آن به عنوان پایگاهی برای تحقیقات و آزمایش های فضایی استفاده می‏شود
یا ایستگاه فضایی یا ماهواره ت

بپرس