soya

/ˌsɔɪə//ˈsoɪə/

معنی: سویا، لوبیای روغن، لوبیای ژاپنی، سوژا
معانی دیگر: لوبیای روغن، لوبیای ژاپنی، سوژا، سویا

جمله های نمونه

1. Soya milk can cause allergic reactions in some children.
[ترجمه گوگل]شیر سویا می تواند در برخی از کودکان واکنش های آلرژیک ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]شیر خشک می تواند باعث واکنش های آلرژیک در برخی از کودکان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Enormous acreages of soya beans are grown in the United States.
[ترجمه گوگل]سطح وسیعی از دانه های سویا در ایالات متحده کشت می شود
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی دانه سویا در ایالات متحده کشت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He choked on a soya bean and died suddenly.
[ترجمه گوگل]او با دانه سویا خفه شد و ناگهان مرد
[ترجمه ترگمان]یه سویا رو گرفت و ناگهان مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is rounder and more pungent than soya sauce.
[ترجمه گوگل]گردتر و تندتر از سس سویا است
[ترجمه ترگمان]این rounder و more از سس سویا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is made from fermented soya beans and the whole process of producing the sauce should take at least a year.
[ترجمه گوگل]از دانه های سویا تخمیر شده تهیه می شود و کل فرآیند تولید سس باید حداقل یک سال طول بکشد
[ترجمه ترگمان]این گیاه از سویا تخمیر شده سویا گرفته می شود و تمام فرآیند تولید سس باید حداقل یک سال طول بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Birds Eye allegedly told inspectors the soya was used to add texture and strength to the product and prevent shrinking.
[ترجمه گوگل]ظاهراً Birds Eye به بازرسان گفته است که سویا برای افزودن بافت و استحکام به محصول و جلوگیری از چروک شدن استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که چشم پرندگان به بازرسان گفته می شود که این سویا برای افزودن بافت و استحکام به محصول و جلوگیری از کاهش استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The traditional consumers of soya beans are countries of the Far East.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان سنتی دانه سویا کشورهای خاور دور هستند
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان سنتی سویا در کشورهای خاور دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All soya sauces provide invaluable seasoning to strict vegetarian diets that are based mainly on relatively bland grains.
[ترجمه گوگل]همه سس‌های سویا چاشنی ارزشمندی را برای رژیم‌های سخت گیاه‌خواری که عمدتاً بر پایه غلات نسبتاً ملایم است، فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]همه سس سویا چاشنی بسیار ارزشی را به رژیم های غذایی گیاهی سفت و سخت می دهند که عمدتا بر روی دانه های نسبتا آرام قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The proportion of soya from the genetically modified plants was initially small, but led to all soya being regarded as suspect.
[ترجمه گوگل]نسبت سویا از گیاهان اصلاح شده ژنتیکی در ابتدا کم بود، اما منجر به این شد که تمام سویا به عنوان مشکوک در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]نسبت سویا به گیاهان اصلاح شده ژنتیکی در ابتدا کوچک بود، اما منجر به این شد که همه سویا به عنوان فرد مظنون در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Typical sources of fat are fish and soya oils and wheatgerm.
[ترجمه گوگل]منابع معمولی چربی ماهی و روغن سویا و جوانه گندم هستند
[ترجمه ترگمان]منابع نمونه چربی ماهی و سویا و wheatgerm هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By 1959 four-fifths of wheat and nine-tenths of soya bean oil exports were paid for in this way.
[ترجمه گوگل]تا سال 1959 چهار پنجم گندم و نه دهم صادرات روغن سویا از این طریق پرداخت می شد
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۵۹، چهار پنجم گندم و نه دهم صادرات سویا به این ترتیب پرداخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Teriyaki A marinade based on soya sauce but with the addition of Tabasco sauce, sherry and sugar.
[ترجمه گوگل]Teriyaki یک ماریناد مبتنی بر سس سویا اما با افزودن سس تاباسکو، شری و شکر
[ترجمه ترگمان]Teriyaki یک marinade با سس سویا، همراه با اضافه کردن سس Tabasco، شری و شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They pull toy boats made out of old soya bean oil cans.
[ترجمه گوگل]آنها قایق های اسباب بازی ساخته شده از قوطی های قدیمی روغن سویا را می کشند
[ترجمه ترگمان]آن ها قایق های اسباب بازی را از قوطی های کهنه و روغن سویا بیرون می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After clearance, rice is cultivated, followed by soya beans and maize and eventually semi-permanent pastures are established.
[ترجمه گوگل]پس از پاکسازی، کشت برنج و سپس سویا و ذرت و در نهایت مراتع نیمه دائمی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]پس از پاک سازی، برنج کشت می شود و به دنبال آن سویا و ذرت و در نهایت مراتع نیمه دایمی تاسیس می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Soya sauce A thin salty sauce used as the main condiment throughout the Far East, virtually replacing dry salt.
[ترجمه گوگل]سس سویا سس رقیق نمکی که به عنوان چاشنی اصلی در سراسر خاور دور استفاده می شود و عملاً جایگزین نمک خشک می شود
[ترجمه ترگمان]سس Soya یک سس شور نازک است که به عنوان the اصلی در خاور دور به کار می رود و عملا جایگزین نمک خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سویا (اسم)
soya

لوبیای روغن (اسم)
soya

لوبیای ژاپنی (اسم)
soya

سوژا (اسم)
soya

تخصصی

[نساجی] سویا - لوبیای چینی

انگلیسی به انگلیسی

• soybean, edible bean of the soy plant
soya is the same as soya beans.

پیشنهاد کاربران

بپرس