sower

/ˈsoʊə//ˈsəʊə/

معنی: برزگر، بذر افشان، تخم افشان
معانی دیگر: برزگر، تخم افشان

جمله های نمونه

1. Listen! The sower went out to sow.
[ترجمه گوگل]گوش کن! بذر افشان برای کاشت بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]گوش کن! sower به to رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sower has planted you there for a purpose.
[ترجمه گوگل]بذر افشان تو را برای هدفی در آنجا کاشته است
[ترجمه ترگمان]The برای یک هدف شما را در آنجا کاشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is widely used on sower, manure spreader, post hole digger and spray pump equipments.
[ترجمه گوگل]این به طور گسترده در تجهیزات بذرپاش، پخش کننده کود، حفار پست و تجهیزات پمپ اسپری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آن به طور گسترده در sower، پخش کننده کود، گورکن پست و تجهیزات پمپ آب مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hear then the parable of the sower.
[ترجمه گوگل]پس مَثَل بذرپاش را بشنو
[ترجمه ترگمان]پس تمثیل of را بشنوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Listen! Behold, the sower went out to sow.
[ترجمه گوگل]گوش کن! اینک بذرکار بیرون رفت تا بکارد
[ترجمه ترگمان]گوش کن! ببین، \"sower\" رفت سراغ خوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hear ye therefore the parable of the sower.
[ترجمه گوگل]پس مَثَل بذرپاش را بشنوید
[ترجمه ترگمان]به همین جهت تمثیل of را بشنوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is the sower of the good seed.
[ترجمه گوگل]او کاشت بذر خوب است
[ترجمه ترگمان]او the دانه خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mk. 4:14 The sower sows the word.
[ترجمه گوگل]Mk 4:14 کاشف کلام را می کارد
[ترجمه ترگمان]Mk ۴: ۱۴ ماده خوک ماده را آلوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I think sower is not only an action of sowing, but also a condition of life.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم کاشت فقط یک عمل کاشت نیست، بلکه شرط زندگی است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم sower فقط یک عمل کاشت نیست، بلکه شرایط زندگی نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A advisable controlling method based on the sower′s working character and a strict rule of the swinging pole′s path control is designed.
[ترجمه گوگل]یک روش کنترلی توصیه‌شده بر اساس ویژگی کاری کاشت‌کننده و یک قانون سخت‌گیرانه برای کنترل مسیر قطب‌های نوسانی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش کنترل بهینه براساس ویژگی کار sower's و یک قاعده محکم کنترل مسیر pole's swinging طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lk . 8:5 The sower went out to sow his seed.
[ترجمه گوگل]Lk 8:5 کاشف بیرون رفت تا بذر خود را بکارد
[ترجمه ترگمان]Lk ا-- ۸: ۵ The رفتند تا بذر خود را بکارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What the sower is sowing is the word.
[ترجمه گوگل]آنچه بذر افشان می کارد کلمه است
[ترجمه ترگمان]چیزی که the کشت کلمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cut off from Babylon the sower, and the reaper with his sickle at harvest.
[ترجمه گوگل]بذر افشان و دروگر را با داس خود در هنگام درو از بابل جدا کنید
[ترجمه ترگمان]از بابل خارج شویم و درو باز کنیم و درو با داس خود درو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mk. 4:3 Listen! Behold, the sower went out to sow.
[ترجمه گوگل]Mk 4:3 گوش کن! اینک بذرکار بیرون رفت تا بکارد
[ترجمه ترگمان]mk ! گوش کن ببین، \"sower\" رفت سراغ خوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برزگر (اسم)
yokel, cultivator, sower, hayseed

بذر افشان (اسم)
sower, seeder, seedsman

تخم افشان (اسم)
sower

انگلیسی به انگلیسی

• one who scatters seed, one who plants seeds; one who disseminates, one who scatters

پیشنهاد کاربران

بذر افشان، تخم افشان
مثال:
Impressing the sower
بذرافشان را تحت تاثیر قرار می دهد.
�یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ�
برگزار
someone or something that sows: such as. a : a person who plants seed

بپرس