southwards

/ˈsaʊθwədz//ˈsaʊθwədz/

معنی: بطرف جنوب، بسوی جنوب، متمایل بجنوب
معانی دیگر: رجوع شود به: southward، ward south بطرف جنوب، متمایل بجنوب، بسوی جنوب

جمله های نمونه

1. The surge travelled southwards along the coast.
[ترجمه گوگل]موج به سمت جنوب در امتداد ساحل حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]موج در امتداد ساحل به سمت جنوب حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These birds migrate northwards in spring and southwards in fall.
[ترجمه گوگل]این پرندگان در بهار به سمت شمال و در پاییز به سمت جنوب مهاجرت می کنند
[ترجمه ترگمان]این پرندگان در بهار و جنوب در پاییز به سمت شمال مهاجرت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The army may push southwards into the Kurdish areas.
[ترجمه گوگل]ارتش ممکن است به سمت جنوب به سمت مناطق کردنشین پیش برود
[ترجمه ترگمان]ارتش ممکن است به جنوب وارد مناطق کردنشین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stretching southwards is the well kept lawn with its fine topiary work.
[ترجمه گوگل]امتداد به سمت جنوب چمنی است که به خوبی نگهداری می شود و کار بالای آن خوب است
[ترجمه ترگمان]دراز کشیدن به سمت جنوب، چمن زیبا با کار ظریف topiary است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moving southwards for the attack on London we can see that they understood the greatness of their mission.
[ترجمه گوگل]با حرکت به سمت جنوب برای حمله به لندن، می‌توان دید که آنها عظمت مأموریت خود را درک کردند
[ترجمه ترگمان]پس از حرکت به سمت جنوب برای حمله به لندن، می توانیم ببینیم که آن ها عظمت ماموریت خود را درک کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Duregar's army moved steadily southwards until it reached the eastern entrance to Death Pass.
[ترجمه گوگل]ارتش دورگار به طور پیوسته به سمت جنوب حرکت کرد تا اینکه به ورودی شرقی گذرگاه مرگ رسید
[ترجمه ترگمان]ارتش Duregar همچنان به سمت جنوب حرکت می کرد تا آن که به ورودی شرقی وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The village itself stretches for about a mile southwards from the Driffield-Bridlington road.
[ترجمه گوگل]خود روستا حدود یک مایل به سمت جنوب از جاده Driffield-Bridlington امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]خود روستا حدود یک مایل به سمت جنوب از جاده Driffield - Bridlington امتداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We followed the coast southwards.
[ترجمه گوگل]ساحل را به سمت جنوب دنبال کردیم
[ترجمه ترگمان]ما ساحل جنوب را دنبال کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A class DNo. 6028 departs southwards, seen from the signal box.
[ترجمه گوگل]یک کلاس DNo 6028 به سمت جنوب حرکت می کند، از جعبه سیگنال دیده می شود
[ترجمه ترگمان] \"درجه یک\" DNo ۶۰۲۸ در سمت جنوب حرکت می کند و از جعبه علامت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Amazed, I climbed the nearest rise and looked southwards.
[ترجمه گوگل]حیرت زده از نزدیکترین ارتفاع بالا رفتم و به سمت جنوب نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]تعجب زده، از نزدیک ترین بالا رفتم و به سمت جنوب نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The walk southwards brings you to Widemouth Bay, a large expanse of golden sands.
[ترجمه گوگل]پیاده‌روی به سمت جنوب، شما را به خلیج وایدموث، گستره‌ای از ماسه‌های طلایی می‌آورد
[ترجمه ترگمان]راه رفتن به طرف جنوب شما را به خلیج Widemouth، که پهنه وسیعی از ماسه های طلایی دارد، می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Decoy the enemy past there and on southwards for Kalemouth, another long mile.
[ترجمه گوگل]دشمن را از آنجا گذشته و به سمت جنوب برای کالیموث، مایل طولانی دیگر، فریب دهید
[ترجمه ترگمان]این دشمنی که دشمن از آنجا می گذرد و در جنوب به سمت جنوب به سمت جنوب ادامه می دهد، یک میل طولانی دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Grand Canal flows southwards through the four provinces of Hebei, Shandong, Jiangsu and Zhejiang.
[ترجمه گوگل]کانال بزرگ از چهار استان هبی، شاندونگ، جیانگ سو و ژجیانگ به سمت جنوب می گذرد
[ترجمه ترگمان]کانال بزرگ از طریق چهار استان of، شاندونگ، Jiangsu و Zhejiang به سمت جنوب جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Yellow River slid swiftly and steadily southwards [sentence dictionary], its swollen surface a vast expanse of white.
[ترجمه گوگل]رودخانه زرد به سرعت و پیوسته به سمت جنوب می لغزید
[ترجمه ترگمان]رودخانه زرد به سرعت و به طور پیوسته به سمت جنوب لغت \"فرهنگ لغت\" حرکت می کرد، سطح متورم آن گستره وسیعی از رنگ سفید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The most northerly races have to be transferred southwards.
[ترجمه گوگل]شمالی ترین نژادها باید به سمت جنوب منتقل شوند
[ترجمه ترگمان]بیشتر نژاده ای شمالی باید به سمت جنوب منتقل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطرف جنوب (قید)
southward, southwards

بسوی جنوب (قید)
southward, southwards, to south

متمایل به جنوب (قید)
southwards

انگلیسی به انگلیسی

• toward the south, southward

پیشنهاد کاربران

بپرس