southerly

/ˈsəðərli//ˈsʌðəli/

به سوی جنوب، در جنوب، جنوبی، سوی جنوب، جنوبا

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
(1) تعریف: of, related to, or toward the south.

(2) تعریف: from the south.

- a southerly storm
[ترجمه گوگل] یک طوفان جنوبی
[ترجمه ترگمان] توفان جنوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
حالات: southerlies
• : تعریف: a storm or wind coming from the south.

جمله های نمونه

1. Continue in a southerly direction until you reach the road.
[ترجمه گوگل]در جهت جنوب ادامه دهید تا به جاده برسید
[ترجمه ترگمان]در جهت جنوب ادامه دهید تا به جاده برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tara walked in a southerly direction .
[ترجمه گوگل]تارا به سمت جنوب رفت
[ترجمه ترگمان]تارا در جهت جنوب حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ship was on a southerly track.
[ترجمه گوگل]کشتی در مسیر جنوبی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]کشتی در مسیر جنوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We walked in a southerly direction.
[ترجمه گوگل]به سمت جنوب راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]در جهت جنوب حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We set off in a southerly direction.
[ترجمه گوگل]در جهت جنوب به راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]در جهت جنوب حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Los Cristianos is the most southerly resort in Tenerife.
[ترجمه گوگل]لوس کریستیانوس جنوبی ترین استراحتگاه تنریف است
[ترجمه ترگمان]لوس Cristianos در جزیره تنریف در جنوب غربی جزیره جزیره تنریف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The plane flew off in a southerly direction.
[ترجمه گوگل]هواپیما در جهت جنوب پرواز کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما در جهت جنوب حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Horologium is far too southerly to rise over Britain or most of the United States.
[ترجمه گوگل]هورولوژیوم بسیار جنوبی است که نمی تواند بر روی بریتانیا یا بیشتر ایالات متحده افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]Horologium برای افزایش بیش از حد در بریتانیا یا بیشتر ایالات متحده جنوبی بسیار دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The normal southerly or westerly wind of that season did not materialise.
[ترجمه گوگل]باد معمولی جنوبی یا غربی آن فصل رخ نداد
[ترجمه ترگمان]جهت معمولی جنوب یا غرب این فصل عملی نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was the most southerly westernized town, the last in which we saw television aerials.
[ترجمه گوگل]این جنوبی ترین شهر غربی بود، آخرین شهری که در آن آنتن های تلویزیونی دیدیم
[ترجمه ترگمان]این آخرین شهر westernized در جنوب شهر بود که ما در آن تلویزیون دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Land's End airfield, inset, is the most southerly of mainland Britain.
[ترجمه گوگل]فرودگاه لندز اند، داخل، جنوبی ترین فرودگاه سرزمین اصلی بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]فرودگاه نهایی مربوط به زمین، صفحات ضمیمه، یکی از بخش های اصلی سرزمین اصلی بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It therefore took a southerly route across the prairie provinces of the Dominion.
[ترجمه گوگل]بنابراین مسیری به سمت جنوب در سراسر استان های دشتی Dominion در پیش گرفت
[ترجمه ترگمان]از این رو مسیر جنوب صحرا را در جنوب غربی قلمرو حکومت فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Arran is the most southerly of the Inner Hebridean islands, 15 miles away from Ardrossan on the Ayrshire coast.
[ترجمه گوگل]آران جنوبی ترین جزایر ایننر هبرید است که 15 مایل دورتر از آردروسان در ساحل آیرشایر قرار دارد
[ترجمه ترگمان]Arran بخشی از جزایر Hebridean مرکزی است که ۱۵ مایل دورتر از Ardrossan در ساحل Ayrshire قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are mopping up in a southerly direction.
[ترجمه گوگل]آنها در جهت جنوب در حال پاکسازی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در جهت جنوب در حال خشک کردن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The most southerly of the three enclosures had also been subdivided, although little of its eastern half lay within the trench.
[ترجمه گوگل]جنوبی ترین قسمت از سه محوطه نیز تقسیم بندی شده بود، اگرچه مقدار کمی از نیمه شرقی آن در داخل سنگر قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در قسمت جنوبی این سه محوطه، قسمت جنوبی این سه محوطه، گرچه اندک اندک در اعماق خندق قرار داشت، تقسیم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• facing toward the south; situated in the south; coming from the south
toward the south
southerly means towards the south.
a southerly wind blows from the south.

پیشنهاد کاربران

بپرس