southeast

/ˌsɑːwˈθiːst//saʊθˈiːst/

معنی: جنوب شرقی، جنوب خاوری
معانی دیگر: جنوب خاوری (در قطب نما: 45 درجه در شرق جنوب)، از سمت جنوب خاوری، جنوب شرق، جنوب خاوری، جنوب شرقی، سوی جنوب خاور، در جنوب خاور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a point on the compass halfway between south and east.

(2) تعریف: a region in the direction of southeast.
صفت و ( adjective, adverb )
(1) تعریف: situated in or near the southeast.

(2) تعریف: from, toward, or facing the southeast.

جمله های نمونه

1. Tianjin is to the southeast of Beijing.
[ترجمه گوگل]تیانجین در جنوب شرقی پکن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]تیانجین در جنوب شرقی پکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Austria lies to the southeast of Germany.
[ترجمه گوگل]اتریش در جنوب شرقی آلمان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اتریش در جنوب شرقی آلمان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There will be occasional showers in southeast England, some of them perhaps heavy.
[ترجمه گوگل]رگبارهای گاه به گاه در جنوب شرقی انگلیس رخ خواهد داد که برخی از آنها احتمالا شدید است
[ترجمه ترگمان]گاه گاهی در جنوب شرقی انگلستان بارانی خواهد بارید که برخی از آن ها شاید سنگین باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We live in the southeast.
[ترجمه گوگل]ما در جنوب شرقی زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در جنوب شرقی زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Southeast England will start with some patchy rain/patchy cloud at first.
[ترجمه گوگل]جنوب شرقی انگلستان در ابتدا با مقداری باران یا ابر تکه تکه آغاز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جنوب شرقی انگلستان با کمی باران تکه تکه و تکه تکه (تکه تکه شده)آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. very large python of southeast Asia.
[ترجمه گوگل]مار پیتون بسیار بزرگ جنوب شرقی آسیا
[ترجمه ترگمان]یک مار پیتون بسیار بزرگ از جنوب شرقی آسیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a garage in the southeast corner of his house.
[ترجمه گوگل]در گوشه جنوب شرقی خانه او یک گاراژ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در گوشه جنوب شرقی خانه اش یک گاراژ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The southeast is the most densely populated area.
[ترجمه گوگل]جنوب شرقی پرتراکم ترین منطقه است
[ترجمه ترگمان]جنوب شرقی پرجمعیت ترین ناحیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mountains are/lie southeast of the city.
[ترجمه گوگل]کوه ها در جنوب شرقی شهر قرار دارند
[ترجمه ترگمان]کوه ها در جنوب شرقی شهر قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The peoples of Southeast Asian countries all denounced the treaty between these two countries.
[ترجمه گوگل]مردم کشورهای جنوب شرق آسیا همگی معاهده بین این دو کشور را محکوم کردند
[ترجمه ترگمان]مردم کشورهای جنوب شرق آسیا همه پیمان بین این دو کشور را محکوم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sudden rainstorms are frequent on the southeast coast.
[ترجمه گوگل]طوفان های ناگهانی باران در سواحل جنوب شرقی مکرر است
[ترجمه ترگمان]باران های ناگهانی در ساحل جنوب شرقی فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Patients would be hospitalized mostly at Greater Southeast, which would open a trauma center.
[ترجمه گوگل]بیماران بیشتر در جنوب شرقی بزرگ بستری می‌شوند که مرکز تروما را باز می‌کند
[ترجمه ترگمان]بیماران بیشتر در جنوب شرقی Greater بستری خواهند شد که مرکز آسیب را باز خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the Southeast is seeing growing numbers of service jobs attracting young singles as well as mobile baby boomers.
[ترجمه گوگل]و جنوب شرقی شاهد تعداد فزاینده‌ای از مشاغل خدماتی است که مجردهای جوان و همچنین افرادی را که در حال رشد هستند جذب می‌کنند
[ترجمه ترگمان]و جنوب شرقی شاهد افزایش تعداد مشاغل خدماتی و جذب افراد مجرد و همچنین بیبی بومرها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Southeast malls battled the superstore invasion with convenience and amusements.
[ترجمه گوگل]مراکز خرید جنوب شرقی با هجوم سوپراستورها با راحتی و سرگرمی مبارزه کردند
[ترجمه ترگمان]بازارهای جنوب شرقی با هجوم superstore به راحتی و تفریح مبارزه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنوب شرقی (اسم)
southeast

جنوب خاوری (اسم)
southeast

تخصصی

[زمین شناسی] جنوب شرقی

انگلیسی به انگلیسی

• point of direction midway between south and east; area located in a southeastern direction
facing toward the southeast; coming from the southeast
toward the southeast; from the southeast
direction half-way between south and east
the south-east is the direction halfway between south and east.
the south-east of a place is the part which is towards the south-east. singular noun here but can also be used as an attributive adjective. e.g. ...south-east london.
south-east means towards the south-east, or to the south-east of a place or thing.
a south-east wind blows from the south-east.

پیشنهاد کاربران

But in this report, the CRF said Vietnamese smuggling was a threat to the World Trade Organization and trade rules of the Association of Southeast Asian Nations.
اما در این گزارش �سی آر اف� می گوید قاچاق ویتنامی ها تهدیدی برای سازمان تجارت جهانی و قوانین تجارت ائتلاف کشورهای جنوب شرق آسیا بود.
SE
جنوب شرقی

بپرس