sourpuss


(آمریکا - خودمانی) ترشرو، تندخو، بد خلق، عبوس، اخمو، دمغ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a person with a gloomy or disagreeable expression or disposition.
مشابه: mope, sulk

جمله های نمونه

1. She's an old sourpuss.
[ترجمه گوگل]او یک زن ترش قدیمی است
[ترجمه ترگمان]او یک sourpuss قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prince Ohcome on, sourpuss, get up and dancewithme.
[ترجمه گوگل]شاهزاده اوهکام برو، خس خس، بلند شو و با من برقص
[ترجمه ترگمان] شاهزاده \"Ohcome\"، \"sourpuss\"، بلند شو و \"dancewithme\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My boss is such a sourpuss .
[ترجمه گوگل]رئیس من اینقدر ادم ترش است
[ترجمه ترگمان]رئیسم خیلی a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cheer up. Don't be such a sourpuss.
[ترجمه گوگل]شاد باش اینقدر هوسباز نباش
[ترجمه ترگمان]خوشحال باش انقدر احمق نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cold fish, Old sourpuss, stuck-up spinster. I could still remember all the nicknames of me before Rick came into my life.
[ترجمه گوگل]ماهی سرد، سوسپی قدیمی، گیر کرده اسپینستر قبل از اینکه ریک وارد زندگی ام شود، هنوز می توانستم تمام نام های مستعار خود را به خاطر بسپارم
[ترجمه ترگمان] ماهی سرد، sourpuss پیر، دختر ترشیده هنوز میتونم همه اسم nicknames رو یادم بیاد قبل از اینکه ریک بیاد تو زندگیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Frost is being killed off next, which makes Jim Royle the only sourpuss left.
[ترجمه گوگل]فراست در مرحله بعدی کشته می‌شود، که باعث می‌شود جیم رویل تنها مردی باقی بماند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، Frost در حال کشته شدن است که باعث می شود جیم Royle تنها sourpuss باقی مانده را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instead, we must make the decision not to be a sourpuss.
[ترجمه گوگل]درعوض، باید تصمیم بگیریم که ترش خور نباشیم
[ترجمه ترگمان]در عوض، ما باید تصمیم بگیریم که to نباشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I do not Even want to go near that grouchy old sourpuss.
[ترجمه گوگل]من حتی نمی‌خواهم به آن سوسپی پیر بداخلاق نزدیک شوم
[ترجمه ترگمان]من حتی نمی خوام به اون sourpuss پیر بد اخلاق نزدیک بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hung - chien laughed at her for being such a sourpuss.
[ترجمه گوگل]آویزان - چین به او خندید که اینقدر هوسباز است
[ترجمه ترگمان]و در حالی که به خاطر این که چنین a بود، به او خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• grouch, bitter discontented person (informal)

پیشنهاد کاربران

بپرس