sourdough

/ˈsaʊrdoʊ//ˈsaʊədəʊ/

معنی: خمیر ترش
معانی دیگر: رجوع شود به: leaven

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: fermented dough used instead of yeast to cause bread to rise.

جمله های نمونه

1. Anyone who has tasted the sourdough bread made in San Francisco knows about chewy, crusty bread.
[ترجمه پانته آ] کسی که طعم نان ترشِ سانفرانسیسکو راچشیده، مزه نانِ قابل جویدن و ترد آنرا میداند
|
[ترجمه گوگل]هرکسی که نان خمیر ترش تهیه شده در سانفرانسیسکو را چشیده باشد، نان جویدنی و خمیری را می شناسد
[ترجمه ترگمان]هر کسی که مزه نان را چشیده باشد، نان خشک و جویدنی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tempting as the warm, crusty sourdough bread is, go easy.
[ترجمه گوگل]همانطور که نان خمیر ترش گرم و خمیری وسوسه انگیز است، راحت بروید
[ترجمه ترگمان]نان به عنوان نان گرم، تند خمیر نان، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sourdough yeast, for instance, is a different strain from other bread yeasts, which accounts for its unique flavor.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مخمر خمیر ترش، یک سویه متفاوت از سایر مخمرهای نان است که به دلیل طعم منحصر به فرد آن است
[ترجمه ترگمان]برای مثال مخمر Sourdough یک فشار متفاوت از مخمر نان است که طعم منحصر به فرد آن را حساب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Meals begin with a tall loaf of crusty sourdough bread.
[ترجمه گوگل]وعده های غذایی با یک قرص بلند نان خمیر ترش شروع می شود
[ترجمه ترگمان]غذا با یک قرص نان crusty، نان و نان، آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sauerkraut provides that without the need for a sourdough culture.
[ترجمه گوگل]کلم ترش بدون نیاز به فرهنگ خمیر ترش فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]Sauerkraut این امر را بدون نیاز به یک فرهنگ مایه افتخار فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During sourdough fermentations, starter lactic acid bacteria was reported to reach similar cell densities in the non-conventional grain sourdoughs as in the wheat.
[ترجمه گوگل]در طی تخمیر خمیر ترش، باکتری‌های اسید لاکتیک شروع کننده گزارش شده‌اند که به تراکم سلولی مشابهی در خمیر ترش‌های غلات غیر متعارف مانند گندم می‌رسند
[ترجمه ترگمان]در طول تخمیرهای خمیرترش، گزارش شد که باکتری اسید لاکتیک به چگالی های سلول مشابه در the گندم غیر متعارف به عنوان گندم رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The foie gras, sourdough and olive Pugliese breads from San Francisco did not arrive until Tuesday.
[ترجمه گوگل]نان های فوی گراس، خمیر ترش و نان های زیتونی Pugliese از سانفرانسیسکو تا روز سه شنبه به دستشان نرسید
[ترجمه ترگمان]خوراک جگر چرب، خمیر مایه و روغن زیتون از سانفرانسیسکو تا سه شنبه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To make sourdough you need a starter.
[ترجمه گوگل]برای تهیه خمیر مایه به یک استارتر نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]برای این که تو شروع کنی برای اینکه تو شروع کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tufei sourdough breads are cultivated in traditional French style natural leaven, where raisins are used to nourish the live yeast culture at the elementary stage.
[ترجمه گوگل]نان های خمیر ترش توفی در خمیر مایه طبیعی سنتی فرانسوی کشت می شوند، جایی که از کشمش برای تغذیه فرهنگ مخمر زنده در مرحله ابتدایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]خمیر مایه نان در سبک سنتی سبک فرانسوی، که در آن کشمش برای تغذیه کشت مخمر در مرحله ابتدایی استفاده می شود، پرورش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this way you can keep a sourdough going forever, without any additional work.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب می توانید یک خمیر مایه را بدون هیچ کار اضافی برای همیشه نگه دارید
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب می توانید نان را همیشه بدون هیچ گونه کار اضافی حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tufei sourdough breads are cultivated in traditional French style with two major types, sourdough rye and pain au levain.
[ترجمه گوگل]نان های خمیر ترش توفی به سبک سنتی فرانسوی با دو نوع عمده چاودار خمیر ترش و pain au levain کشت می شوند
[ترجمه ترگمان]خمیر مایه نان در سبک فرانسوی سنتی با دو نوع عمده، نان گندم و درد au پرورش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Which will have started to taste like a sourdough .
[ترجمه گوگل]که شروع به طعم دادن به خمیر ترش کرده است
[ترجمه ترگمان]که شروع به چشیدن مزه نان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sourdough bread is a fermented bread which contains lactic acid bacteria and so does fermented soy.
[ترجمه گوگل]نان خمیر ترش یک نان تخمیر شده است که حاوی باکتری های اسید لاکتیک و سویای تخمیر شده نیز می باشد
[ترجمه ترگمان]نان Sourdough یک نان تخمیر شده است که حاوی باکتری اسید لاکتیک و سویا تخمیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. BAS Light Liquid sourdough produced through a completely natural multistage fermentation process. Specially elaborated for the production of all types of dark and light bread.
[ترجمه گوگل]خمیر ترش سبک BAS از طریق یک فرآیند تخمیر چند مرحله ای کاملا طبیعی تولید می شود مخصوص تولید انواع نان تیره و روشن
[ترجمه ترگمان]خمیر خیار مایع به طور کامل از طریق فرآیند تخمیر چند مرحله ای کاملا طبیعی تولید شد به طور ویژه برای تولید انواع مختلف نان سیاه و روشن توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خمیر ترش (اسم)
yeast, leaven, sourdough

انگلیسی به انگلیسی

• leavening agent; bread made from this leaven

پیشنهاد کاربران

sourdough ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: خمیرترش
تعریف: خمیری که با ریزاندامگان های طبیعی موجود در آرد یا با افزودن ریزاندامگان هایی به آن تخمیر شده باشد

بپرس