1. It's like a queue for a soup kitchen.
[ترجمه گوگل]مثل یک صف برای سوپ آشپزی است
[ترجمه ترگمان]مثل یک صف برای یک آشپزخانه سوپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The food went to the Wellspring Soup Kitchen in Stockport, and to needy families in the area.
[ترجمه گوگل]غذا به آشپزخانه سوپ ولسپرینگ در استاکپورت و خانواده های نیازمند آن منطقه رفت
[ترجمه ترگمان]غذا به آشپزخانه سوپ خوری در Stockport و برای خانواده های نیازمند در این منطقه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The soup kitchen serves the city's needy.
[ترجمه گوگل]آشپزخونه در خدمت نیازمندان شهر است
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه سوپ نیازمند نیازمندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He even ate at the soup kitchen to save money and time.
[ترجمه گوگل]او حتی برای صرفه جویی در هزینه و زمان در آشپزخونه غذا می خورد
[ترجمه ترگمان]حتی در آشپزخانه غذا می خورد تا پول و زمان صرفه جویی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We could not have created this soup kitchen without busting the unions.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانستیم این آشپزخونه را بدون متلاشی کردن اتحادیه ها ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانستیم بدون از بین بردن اتحادیه ها این آشپزخانه سوپ درست کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Or, George Bush visiting a soup kitchen and maybe Jeane Kirkpatrick at a boxing match.
[ترجمه گوگل]یا، جرج بوش در حال بازدید از یک آشپزخونه و شاید جین کرکپاتریک در یک مسابقه بوکس
[ترجمه ترگمان]یا، جورج بوش در حال بازدید از آشپزخانه سوپ و شاید Jeane Kirkpatrick در یک مسابقه بوکس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If you don't have a soup kitchen or other short-order volunteer opportunity, be creative and come up with your own.
[ترجمه گوگل]اگر سوپ آشپزی یا دیگر فرصت های داوطلبانه کوتاه مدت ندارید، خلاق باشید و خودتان را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر یک آشپزخانه سوپ یا یک فرصت داوطلبانه دیگر ندارید، خلاق باشید و با خودتان کنار بیایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The soup kitchen was run primarily by unpaid helpers.
[ترجمه گوگل]آشپزخونه عمدتاً توسط دستیاران بدون حقوق اداره می شد
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه سوپ در درجه اول توسط دستیاران بدون دست مزد اداره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Men from the fraternal order will staff the soup kitchen today.
[ترجمه گوگل]مردانی از فرقه برادری امروز آشپزخونه را پرسنل خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]امروز مردان از نظم برادرانه به آشپزخانه سوپ خواهند پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'm going to a volunteer a soup kitchen tonight.
[ترجمه گوگل]من امشب به یک سوپ آشپزی داوطلبانه می روم
[ترجمه ترگمان]امشب می خواهم یک داوطلب برای سوپ تهیه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bean's Cafe, the soup kitchen in Anchorage, feeds hundreds of hungry Alaskans every day.
[ترجمه گوگل]کافه Bean's Cafe، سوپ آشپزی در آنکوریج، هر روز به صدها گرسنه آلاسکا غذا می دهد
[ترجمه ترگمان]کافه لوبیا، آشپزخانه سوپ در Anchorage، هر روز صدها مسافر گرسنه را تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Binyomin asked me to go with him to the soup kitchen, but I begged off even though I was hungry.
[ترجمه گوگل]بینومین از من خواست که با او به آشپزخونه بروم، اما من با وجود اینکه گرسنه بودم التماس کردم
[ترجمه ترگمان]Binyomin از من خواست که با او به آشپزخانه سوپ بروم، اما با اینکه گرسنه بودم از او خواهش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The evening programme is aimed at teenagers and features a live band and soup kitchen.
[ترجمه گوگل]برنامه عصرانه با هدف نوجوانان برگزار می شود و شامل یک گروه موسیقی زنده و آشپزخانه سوپ است
[ترجمه ترگمان]هدف از برنامه شبانه نوجوانان و ویژگی های یک گروه زنده و آشپزخانه سوپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I envision myself doing something on Thanksgiving Day with a soup kitchen.
[ترجمه گوگل]من خودم را تصور می کنم که در روز شکرگزاری با یک آشپزخونه کاری انجام دهم
[ترجمه ترگمان]من خودم یه کاری می کنم که تو روز شکرگزاری با یه آشپزخونه سوپ درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید