soundproof

/ˈsaʊndpruːf//ˈsaʊndpruːf/

معنی: عایق صدا، ضد صدا
معانی دیگر: ضدصوت، پادآوا، مانع نفوذ صدا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not able to be penetrated by most ordinary audible sounds.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: soundproofs, soundproofing, soundproofed
• : تعریف: to cause to be soundproof.

جمله های نمونه

1. This material is soundproof.
[ترجمه گوگل]این ماده عایق صدا است
[ترجمه ترگمان]این مواد عایق صدا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The studio isn't soundproof.
[ترجمه گوگل]استودیو عایق صدا نیست
[ترجمه ترگمان]استودیو ضد صدا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The control room is walled off by soundproof glass.
[ترجمه گوگل]اتاق کنترل با شیشه های عایق صدا جدا شده است
[ترجمه ترگمان]اتاق کنترل توسط شیشه ای محصور شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Across a soundproof divider from the Kelleys will be Jenkins' witnesses: two lawyers and a woman described as his friend.
[ترجمه گوگل]شاهدان جنکینز در سرتاسر یک جداکننده عایق صدا از کلی ها خواهند بود: دو وکیل و یک زن که به عنوان دوست او توصیف می شود
[ترجمه ترگمان]این دو وکیل و یک زن که به عنوان دوستش توصیف شده اند، در سراسر یک تقسیم کننده صوتی از the به عنوان یکی از دو وکیل انتخاب خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was a soundproof, windowless room at the end of the corridor on the second floor.
[ترجمه گوگل]اتاقی عایق صدا و بدون پنجره در انتهای راهرو طبقه دوم بود
[ترجمه ترگمان]در انتهای راهرو طبقه دوم، یک اتاق ضد بی پنجره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So in 1954 Hebbs built a dark, soundproof cell at McGill University in Montreal.
[ترجمه گوگل]بنابراین در سال 1954 هبز یک سلول تاریک و ضد صدا در دانشگاه مک گیل در مونترال ساخت
[ترجمه ترگمان]بنابراین در سال ۱۹۵۴، سلول soundproof در دانشگاه مک گیل در مونترال ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The testing methods and evaluating parameters of soundproof property of textile were presented in this paper.
[ترجمه گوگل]روش‌های تست و ارزیابی پارامترهای خاصیت عایق صوتی منسوجات در این مقاله ارائه شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله روش های آزمون و ارزیابی پارامترهای مشخصه soundproof of در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soundproof windows were installed in the offices of the Fung King Hey Building next to the Li Dak Sum redevelopment site.
[ترجمه گوگل]پنجره های عایق صدا در دفاتر ساختمان فانگ کینگ هی در کنار سایت توسعه مجدد لی داک سام نصب شد
[ترجمه ترگمان]پنجره های Soundproof در دفاتر \"Fung کینگ\" (Fung Building King next next the Sum Dak redevelopment نصب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Options include single or multiple station control panels, soundproof enclosures, UL approved controls, NEMA 4 enclosures, and various voltages.
[ترجمه گوگل]گزینه ها شامل پانل های کنترل ایستگاه تک یا چندگانه، محفظه های عایق صدا، کنترل های تایید شده UL، محفظه های NEMA 4 و ولتاژهای مختلف است
[ترجمه ترگمان]گزینه ها شامل صفحات کنترل تکی یا چند گانه، حصارهای ایمنی، کنترل های با تایید UL، NEMA ۴، و ولتاژهای مختلف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is this room soundproof? You know, I couldn't stand too much noise.
[ترجمه گوگل]آیا این اتاق عایق صدا است؟ میدونی من طاقت سر و صدای زیاد رو نداشتم
[ترجمه ترگمان]این اتاق ضد صداست؟ می دونی، من نمی توانستم بیش از حد سر و صدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The CPP system was composed of computer, camera, soundproof box, shuttle box and analytical software.
[ترجمه گوگل]سیستم CPP از کامپیوتر، دوربین، جعبه عایق صدا، جعبه شاتل و نرم افزار تحلیلی تشکیل شده بود
[ترجمه ترگمان]سیستم CPP از رایانه، دوربین، محفظه عایق صدا، جعبه shuttle و نرم افزار تحلیلی تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Contemporary abode, soundproof effect extreme difference, if the spouse is vociferant when making love, loud, talk.
[ترجمه گوگل]محل زندگی معاصر، جلوه عایق صدا تفاوت شدید، اگر همسر هنگام عشق ورزیدن، با صدای بلند، صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]مسکن معاصر، این تفاوت بسیار شدید است، اگر همسر در هنگام عشق بازی، بلند حرف بزند، بلند حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We need to buy soundproof glass to decorate our new houseswheresis located near the flight airport.
[ترجمه گوگل]برای تزئین خانه های جدید خود در نزدیکی فرودگاه پرواز باید شیشه های عایق صدا بخریم
[ترجمه ترگمان]ما باید برای تزیین houseswheresis جدید مان که در نزدیکی فرودگاه پرواز قرار دارد، یک شیشه ضد صدا را خریداری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عایق صدا (صفت)
soundproof

ضد صدا (صفت)
soundproof

تخصصی

[پلیمر] ضد صدا، مقاوم به صدا

انگلیسی به انگلیسی

• cause to be impervious to sound, insulate against noise
impervious to sound, insulated against noise
a soundproof room has been constructed so that sound cannot get in or out.

پیشنهاد کاربران

بپرس