sounding

/ˈsaʊndɪŋ//ˈsaʊndɪŋ/

صدا سازی، تولید صدا، آوازایی، پرطنین، ژرفایابی، ژرفاسنجی، عمق سنجی، فضا پژوهی، آسمان پژوهی (با موشک یا امواج رادیو)، (جمع) داده های گردآوری شده در اثر ژرفاسنجی یا فضا پژوهی، عمق پیمایی، تعمیق، جای کم عمق که پیمایش ان اسان باشد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: soundingly (adv.)
(1) تعریف: producing or emitting sound.

(2) تعریف: resonant; sonorous.
اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) the act of measuring the depth of water.

جمله های نمونه

1. strange music kept sounding in her ears
موسیقی عجیبی در گوشش صدا می کرد.

2. He is sounding out Middle Eastern governments on ways to resolve the conflict.
[ترجمه گوگل]او از دولت‌های خاورمیانه درباره راه‌های حل مناقشه سخن می‌گوید
[ترجمه ترگمان]او دولت های خاور میانه را به دنبال راه هایی برای حل این مناقشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is fond of using high - sounding phrases.
[ترجمه گوگل]او به استفاده از عبارات با صدای بلند علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]اون خیلی دوست داره از جمله های بلند استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He needed a sounding board rather than thinking alone.
[ترجمه عبدالله نصرتی] او بیشتر به یک همصدایی نیاز داشت تا دلسوزی
|
[ترجمه گوگل]او به جای اینکه به تنهایی فکر کند به یک تابلوی صدا نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه به تنهایی فکر کند، به یک صفحه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Max sighed, sounding even more downhearted.
[ترجمه گوگل]مکس آهی کشید و صدایی حتی دلخراش تر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]مکس اهی کشید، حتی بیش از پیش مایوس به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A balloon popped, sounding like a gunshot.
[ترجمه گوگل]بادکنکی ترکید که صدایی شبیه شلیک گلوله داشت
[ترجمه ترگمان] یه بالون، مثل تیر به نظر میومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now it is an American economist who is sounding the alarm .
[ترجمه گوگل]اکنون این یک اقتصاددان آمریکایی است که زنگ خطر را به صدا در می آورد
[ترجمه ترگمان]اکنون این یک اقتصاددان آمریکایی است که زنگ خطر را به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the risk of sounding self-pitying, I'd say it has been harder on me than it has on Joanne.
[ترجمه گوگل]با این خطر که به نظر می رسد تاسف بر خود باشد، می توانم بگویم که برای من سخت تر از جوآن بوده است
[ترجمه ترگمان]با وجود ریسکی که به نظر می رسد - خیلی بیشتر از آن که روی Joanne تاثیر گذاشته بود برایم سخت بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's always sounding off about how he would manage the firm.
[ترجمه گوگل]او همیشه درباره نحوه مدیریت شرکت صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]اون همیشه در مورد اینکه چطور شرکت رو اداره می کنه صحبت می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the risk of sounding stupid, can I ask a question?
[ترجمه گوگل]با این خطر که احمقانه به نظر برسد، می توانم یک سوال بپرسم؟
[ترجمه ترگمان]با وجود ریسکی که به نظر می رسد، می توانم یک سوال بپرسم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He should check his facts before sounding off.
[ترجمه گوگل]او باید حقایق خود را قبل از به صدا درآوردن بررسی کند
[ترجمه ترگمان]باید facts رو قبل از اینکه خاموش بشه چک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. John always used her as a sounding board for new ideas.
[ترجمه گوگل]جان همیشه از او به عنوان صدایی برای ایده های جدید استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]جان همیشه از او برای ایده های جدید استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. 'What do you want?' he asked, sounding slightly truculent.
[ترجمه گوگل]'چه چیزی می خواهید؟' او با صدای کمی خشن پرسید
[ترجمه ترگمان]تو چی می خو ای؟ او که کمی عصبی شده بود، پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I called Mum, sounding all sad and pathetic.
[ترجمه گوگل]به مامان زنگ زدم، غمگین و رقت انگیز
[ترجمه ترگمان]به مامان زنگ زدم، همه غمگین و رقت انگیز به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] گمانه زنی - ژرفایابی - عمقیابی - عمق سنجی - کاوشگری
[برق و الکترونیک] اکتشاف 1. هر گونه نفوذ در محیط طبیعی، زیر آب یا در جو، برای مشاهده علمی و اندازه گیری . 2. تعیین عمق آب با طناب عمق سنج یا عمق یاب .
[زمین شناسی] عمق پیمایى ،تعمیق، اندازه گیرى عمق - ضربه زدن به یک سقف برای فهمیدن امنیت آن برای کارکردن

انگلیسی به انگلیسی

• measurement of water depth by means of a line and lead; measurements obtained by sounding with a lead and line; measurement of atmospheric conditions (meteorology)
making a noise, producing a loud sound, resonant; making loud meaningless noises

پیشنهاد کاربران

موسیقی : طنین انداز
گمانه زنی ( علوم جو )
sounding body = جسم صدادار
sounding ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: عمق‏یابی
تعریف: اندازه‏گیری عمق دریاها و دریاچه‏ها و رودخانه‏ها با وسایل مختلف
یه معنی دیگش میشه وارد کردن و فرو کردن لوله به سوراخ های بدن ( خصوصا مجرای ادراری )
■ این لوله میتونه سوند باشه ( catheter ) که برای تخلیه ادرار انجام میشه
■ میتونه لوله ی دوربینِ باشه برای معاینه درون مثانه که به اینکار سیستاسکوپی {کاپی} ( cystoscopy ) میگن و به اون لوله ی آزمایش ( cystoscope ) میگن
...
[مشاهده متن کامل]

■ یا میتوه لوله ها و شلنگ های معمولی به منظور فعالیت و لذت جنسی باشه. که فرد برای لذت بردن اینکارو انجام میده
■ یا حتی میتونه speculum در موارد خیلی محدود
مثال :
Urethral sounding : ورود لوله به مجرای ادرار
Sounding her urethra

شبیه - بنظر رسیدن
مثلا : this is the most new york sounding west coast beat ever
Iranian sounding song آهنگی که ایرانی بنظر میرسه و شبیه به آهنگ های ایرانیه
خود sound like و sounds like یعنی شبیه به چیزی بنظر رسیدن
باستان شناسی: گمانه زنی، سونداژ

بپرس