sough

/sʌf//sʌf/

معنی: صدای زمزمه یا آه، زمزمه یا خش خش کردن
معانی دیگر: صدای نرم و زمزمه مانند، زمزمه، صدای آه مانند، صدای زمزمه یا اه

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: soughs, soughing, soughed
• : تعریف: to make a murmuring, sighing, or rustling sound.
مشابه: babble, murmur
اسم ( noun )
• : تعریف: a soft murmuring, sighing, or rustling sound, as of the wind.
مشابه: babble, murmur

جمله های نمونه

1. He put down my box with the breath soughing.
[ترجمه گوگل]با نفسی که به دنبالش بود جعبه ام را زمین گذاشت
[ترجمه ترگمان]چمدانم را با دم تکان تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sough of wind through the pines on the hillside above me.
[ترجمه گوگل]وزش باد از میان کاج های تپه بالای سرم
[ترجمه ترگمان]باد از درختان کاج بر فراز تپه بالای سرم می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Centenary war: dusk earth in sunset, a sough grass land with a sort of dreariness and a great centenary war to begin.
[ترجمه گوگل]جنگ صدساله: زمین غروب در غروب آفتاب، زمین چمن زار با نوعی ترس و یک جنگ بزرگ صدساله شروع می شود
[ترجمه ترگمان]جنگ ستارگان در غروب آفتاب در غروب آفتاب غروب کرد، زمینی پر از علف و جنگی بزرگ با نوعی زندگی طولانی و جنگی بزرگ برای آغاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have sough it, finally, because in the union of love I have seen, in a mystic miniature, the prefiguring vision of the heaven that saints and poets have imagined .
[ترجمه گوگل]سرانجام آن را جست‌وجو کرده‌ام، زیرا در پیوند عشق، در مینیاتوری عرفانی، چشم‌اندازی از بهشت ​​را دیده‌ام که اولیا و شاعران تصور کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]بالاخره به این نتیجه رسیده ام که در پیوند عشقی که من دیده بودم، در یک تصویر مینیاتور، تصویر خیالی بهشت که قدیسین و شعرا تصورش را کرده اند، دیده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The request of the Sough Korean side is unreasonable and groundless.
[ترجمه گوگل]درخواست طرف کره ای سوغ غیر منطقی و بی اساس است
[ترجمه ترگمان]درخواست طرف کره ای غیرمنطقی و بی اساس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Among them, online WOM actively sough is the most important mediator of the three intermediate variables.
[ترجمه گوگل]در میان آنها، WOM آنلاین به طور فعال مهمترین واسطه از سه متغیر میانی است
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها، WOM آنلاین به طور فعال sough، مهم ترین میانجی از سه متغیر میانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I love red maples, swaying in the sough autumn wind.
[ترجمه گوگل]من عاشق افراهای قرمز هستم که در باد خشمگین پاییزی تاب می‌خورند
[ترجمه ترگمان]درختان صنوبر سرخ را دوست دارم که در باد پاییزی تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The life worried and the promptly pleasure sough are one of the most important centerline of thoughts.
[ترجمه گوگل]نگرانی از زندگی و جستجوی سریع لذت یکی از مهمترین محورهای افکار است
[ترجمه ترگمان]زندگی نگرانش بود و شادی فوری یکی از مهم ترین centerline افکار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sough through the windows of autumn Entering from the dormitory.
[ترجمه گوگل]از پنجره های پاییز بجوی که از خوابگاه وارد می شوی
[ترجمه ترگمان]از پنجره خوابگاه بیرون آمد و از خوابگاه بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He also sough support from Indian communist groups for establishing a different kind of governance system in Nepal.
[ترجمه گوگل]او همچنین از گروه‌های کمونیست هندی برای ایجاد نوع دیگری از سیستم حکومتی در نپال حمایت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین از گروه های کمونیستی هند برای ایجاد نوعی سیستم حکومتی متفاوت در نپال حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The thought of reclaiming what had been wrongfully wrested from him began to sough through every fevered fiber of his being.
[ترجمه گوگل]فکر بازپس گیری آنچه به ناحق از او گرفته شده بود، شروع به جستجو در تمام تارهای تب دار وجودش کرد
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که آنچه را که به اشتباه پیش کشیده بود، از میان همه fiber تب آلود او بیرون کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The second part of the model is the "trust" of consumers put on the community members and "Online WOM actively Sough".
[ترجمه گوگل]بخش دوم این مدل، «اعتماد» مصرف‌کنندگان به اعضای جامعه و «WOM آنلاین فعالانه جستجو می‌کند» است
[ترجمه ترگمان]بخش دوم این مدل \"اعتماد\" مصرف کنندگان بر اعضای جامعه و \"WOM آنلاین\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From the view of conduct mechanism of the influence of online WOM, the "online WOM actively sough", and consumer trust are important mediators.
[ترجمه گوگل]از دیدگاه مکانیسم رفتار تأثیر WOM آنلاین، "WOM آنلاین فعالانه به دنبال" و اعتماد مصرف کننده واسطه های مهمی هستند
[ترجمه ترگمان]از دید مکانیسم تاثیر WOM آنلاین، \"WOM آنلاین به طور فعال sough\"، و اعتماد مصرف کننده میانجی گران هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای زمزمه یا آه (اسم)
sough

زمزمه یا خش خش کردن (فعل)
sough

انگلیسی به انگلیسی

• murmuring, sighing sound; rustling sound
rustle, murmur, sigh

پیشنهاد کاربران

گذشته فعل seek به معنی جستجو کردن
to seek
[گذشته: sought] [گذشته کامل: sought]

بپرس