souffle

/suːˈfleɪ//ˈsuːfleɪ/

معنی: پف کرده، سوفله
معانی دیگر: (پزشکی - گوش دادن به استتوسکوپ) سوت، صدای ملایم، سوفل، خوراک مرکب از زرده تخم مره وگوشت وپنیر وشکلات، پارچه نازک گل برجسته زنانه، پف کردن یا بالا امدن غذا، غذای پف کرده

جمله های نمونه

1. Her souffles are always so light.
[ترجمه گوگل]سوفله هاش همیشه خیلی سبکه
[ترجمه ترگمان]souffles همیشه خیلی سبک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prepare the souffle dish before making up the souffle mixture.
[ترجمه گوگل]قبل از درست کردن مخلوط سوفله، ظرف سوفله را آماده کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از ایجاد مخلوط souffle، غذای souffle را آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My own souffles aren't up to much.
[ترجمه گوگل]سوفله های خودم زیاد نیست
[ترجمه ترگمان]بچه های من زیاد بزرگ نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Would you like some souffle?
[ترجمه گوگل]آیا سوفله میل دارید؟
[ترجمه ترگمان]یکم سوفله میخوای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Diana even had her own Shetland pony called Souffle.
[ترجمه گوگل]دایانا حتی تسویه حساب شتلند خود را به نام سوفل داشت
[ترجمه ترگمان]دیانا حتی یک اسب Shetland Shetland داشت که اسمش Souffle بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Earth to Martha: Will souffles rise in cyberspace?
[ترجمه گوگل]زمین به مارتا: آیا سوفله در فضای مجازی افزایش می یابد؟
[ترجمه ترگمان]زمین تا مارتا: آیا در فضای مجازی رشد خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The souffle a was the best I have ever tasted.
[ترجمه گوگل]سوفله a بهترین چیزی بود که تا به حال چشیده بودم
[ترجمه ترگمان]سوفله … بهترین چیزی بود که تا حالا خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dishes such as the cheese souffle have been on the menu since the beginning.
[ترجمه گوگل]غذاهایی مانند سوفله پنیر از ابتدا در منو بوده است
[ترجمه ترگمان]از وقتی شروع شد که سوفله … … … از اول شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Roast beef stood eminent behind the souffle and champagne.
[ترجمه گوگل]رست بیف پشت سوفله و شامپاین برجسته بود
[ترجمه ترگمان]گوشت گوساله بزرگی در پشت سوفله و شامپاین برجسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Butter souffle dish and dust with sugar in, chill in fridge.
[ترجمه گوگل]ظرف سوفله را کره بمالید و با شکر بپاشید و در یخچال بگذارید
[ترجمه ترگمان]ظرف سوپ و گرد و خاک با شکر در یخچال، سرما در یخچال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He then turned to commercial films in 1960s, starring in Pierrot Le Fou, A Bout de Souffle, Ace of Aces, and Les Miserables.
[ترجمه گوگل]او سپس در دهه 1960 به فیلم های تجاری روی آورد و در فیلم های Pierrot Le Fou، A Bout de Souffle، Ace of Aces و Les Miserables بازی کرد
[ترجمه ترگمان]سپس در دهه ۱۹۶۰ به فیلم های تجاری تبدیل شد و در یک Pierrot لی Fou، آس دو آس، آس Aces و لس Miserables بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پف کرده (اسم)
souffle

سوفله (اسم)
souffle

انگلیسی به انگلیسی

• baked dish with a light and fluffy texture
a souffle is a light food made from a mixture of beaten egg whites and other ingredients that is baked in the oven.

پیشنهاد کاربران

souffl�: سوفله، کوکو
herbs souffl�: کوکو سبزی
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ و گوشت و پنیر و شکلات

بپرس