sorrel

/ˈsɔːrəl//ˈsɒrəl/

معنی: گوزن نر سه ساله، اسب کرند
معانی دیگر: (گیاه شناسی)، گیاه ترشک (جنس rumex از خانواده ی buckwheat که برگ های ترش و خوراکی دارد)، (اسب) کرند، کورنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a light brown or reddish brown color.

(2) تعریف: an animal of this color, esp. a light reddish brown horse with an off-white mane and tail.
اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various plants that have sharp-tasting leaves sometimes used in salad, soup, or the like.

(2) تعریف: any of various similar plants, such as the wood sorrel.

جمله های نمونه

1. The sorrel easily won the race.
[ترجمه گوگل]خاکشیر به راحتی در مسابقه پیروز شد
[ترجمه ترگمان]اسب کرند به آسانی در مسابقه پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And look at the wild sorrel!
[ترجمه گوگل]و به ترشک وحشی نگاه کن!
[ترجمه ترگمان]به اسب کرند وحشی نگاه کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sorrel was on duty at her stall on the corner of the flea market, so that was my first port of call.
[ترجمه گوگل]سورل در غرفه‌اش در گوشه‌ی بازار کثیف‌فروشی مشغول خدمت بود، بنابراین اولین بندری بود که به آنجا رفتم
[ترجمه ترگمان]Sorrel مشغول انجام وظیفه در گوشه بازار کهنه فروشان بود، بنابراین اولین بندر زنگ زدن من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gorse and sheep's sorrel indicated an acid soil.
[ترجمه گوگل]گوسفند و خاکشیر گوسفند نشان دهنده خاک اسیدی بود
[ترجمه ترگمان]بوته ای و گوسفند sorrel به خاک اسیدی اشاره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sorrel rubbed against my palm and licked my fingers.
[ترجمه گوگل]خاکشیر به کف دستم مالید و انگشتانم را لیسید
[ترجمه ترگمان]دستم را روی کف دستم مالید و انگشتانم را لیسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sorrel excelled herself with the meal, although her father never mentioned it.
[ترجمه گوگل]سورل با این وعده غذایی از خود برتر بود، اگرچه پدرش هرگز به آن اشاره نکرد
[ترجمه ترگمان]با این که پدرش هرگز به این موضوع اشاره ای نکرده بود، سر و کله خود را در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But outside the corral stood a fine sorrel with a white blaze across his face.
[ترجمه گوگل]اما در بیرون اتاقک، خاکشیر مرغوبی بود که شعله‌های سفیدی روی صورتش داشت
[ترجمه ترگمان]اما بیرون اصطبل، اسب کرند بلندی بود که شعله های سفیدی بر چهره اش سوسو می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are many woodland flowers, such as wood sorrel, bluebell, fox glove and wood anemone.
[ترجمه گوگل]گل های جنگلی زیادی مانند خاکشیر چوبی، بلبلی، دستکش روباه و شقایق چوبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گل های جنگلی بسیار جنگلی هستند که مانند ترشک wood و bluebell چوب و لاله چوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sorrel turned its beautiful head to stare over its shoulder at Kaidu.
[ترجمه گوگل]خاکشیر سر زیبایش را چرخاند تا از روی شانه به کایدو خیره شود
[ترجمه ترگمان]اسب کرند آن را چرخاند تا از بالای شانه به Kaidu نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We turn under the brambles and sorrel, break up the fertile earth, and plant the magic seeds.
[ترجمه گوگل]زیر خرچنگ و خاکشیر می چرخیم، زمین حاصلخیز را می شکنیم و دانه های جادویی می کاریم
[ترجمه ترگمان]به زیر بوته های خار و ترشک برمی گردیم و خاک حاصلخیز را به هم می زنیم و بذر جادویی پرورش می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sorrel, asleep on the settee, suddenly became alert and looked expectantly in the direction of the kitchen.
[ترجمه گوگل]سورل که روی صندلی خوابیده بود، ناگهان هوشیار شد و مشتاقانه به سمت آشپزخانه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]Sorrel در حالی که روی کاناپه خوابیده بود ناگهان هوشیار شد و امیدوارانه به سمت آشپزخانه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wild sorrel: this slightly bitter herb adds a lemony flavour to cooking, and goes well with fish dishes.
[ترجمه گوگل]ترشک وحشی: این سبزی کمی تلخ طعم لیمویی را به پخت و پز می دهد و با غذاهای ماهی به خوبی می آید
[ترجمه ترگمان]اسب کرند وحشی: این گیاه کمی تلخ و زننده به پختن غذا اضافه می کند و با غذاهای ماهی به خوبی پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet what of Matthew's white collar and the sorrel mare?
[ترجمه گوگل]اما یقه سفید متیو و مادیان خاکشیر چه می شود؟
[ترجمه ترگمان]با این حال یقه سفید و اسب کرند را چه می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sorrel will assist initiates in learning to commune with soul, earth and nature for guidance and healing.
[ترجمه گوگل]خاکشیر به مبتدیان در یادگیری ارتباط با روح، زمین و طبیعت برای راهنمایی و شفا کمک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]sorrel در آموزش و پرورش با روح، زمین و طبیعت برای هدایت و شفا کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Oval'. ' to spearpoint-shaped leaves; preferred to common sorrel for salads.
[ترجمه گوگل]بیضی به برگ های نوک نیزه ای شکل؛ برای سالاد به ترشک معمولی ترجیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]بیضی به برگ spearpoint شکل داده می شود؛ به sorrel مشترک برای سالاد ترجیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوزن نر سه ساله (اسم)
sorrel

اسب کرند (اسم)
sorrel

تخصصی

[علوم دامی] رنگی در اسب که شامل سایه های قرمز بلوطی یا قهوه ای مایل به زرد است .

انگلیسی به انگلیسی

• herbaceous plant with sour-tasting edible leaves; reddish-brown color; reddish brown horse
reddish-brown

پیشنهاد کاربران

بپرس