1. The sorrel easily won the race.
[ترجمه گوگل]خاکشیر به راحتی در مسابقه پیروز شد
[ترجمه ترگمان]اسب کرند به آسانی در مسابقه پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And look at the wild sorrel!
3. Sorrel was on duty at her stall on the corner of the flea market, so that was my first port of call.
[ترجمه گوگل]سورل در غرفهاش در گوشهی بازار کثیففروشی مشغول خدمت بود، بنابراین اولین بندری بود که به آنجا رفتم
[ترجمه ترگمان]Sorrel مشغول انجام وظیفه در گوشه بازار کهنه فروشان بود، بنابراین اولین بندر زنگ زدن من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Gorse and sheep's sorrel indicated an acid soil.
[ترجمه گوگل]گوسفند و خاکشیر گوسفند نشان دهنده خاک اسیدی بود
[ترجمه ترگمان]بوته ای و گوسفند sorrel به خاک اسیدی اشاره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sorrel rubbed against my palm and licked my fingers.
[ترجمه گوگل]خاکشیر به کف دستم مالید و انگشتانم را لیسید
[ترجمه ترگمان]دستم را روی کف دستم مالید و انگشتانم را لیسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sorrel excelled herself with the meal, although her father never mentioned it.
[ترجمه گوگل]سورل با این وعده غذایی از خود برتر بود، اگرچه پدرش هرگز به آن اشاره نکرد
[ترجمه ترگمان]با این که پدرش هرگز به این موضوع اشاره ای نکرده بود، سر و کله خود را در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But outside the corral stood a fine sorrel with a white blaze across his face.
[ترجمه گوگل]اما در بیرون اتاقک، خاکشیر مرغوبی بود که شعلههای سفیدی روی صورتش داشت
[ترجمه ترگمان]اما بیرون اصطبل، اسب کرند بلندی بود که شعله های سفیدی بر چهره اش سوسو می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There are many woodland flowers, such as wood sorrel, bluebell, fox glove and wood anemone.
[ترجمه گوگل]گل های جنگلی زیادی مانند خاکشیر چوبی، بلبلی، دستکش روباه و شقایق چوبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گل های جنگلی بسیار جنگلی هستند که مانند ترشک wood و bluebell چوب و لاله چوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The sorrel turned its beautiful head to stare over its shoulder at Kaidu.
[ترجمه گوگل]خاکشیر سر زیبایش را چرخاند تا از روی شانه به کایدو خیره شود
[ترجمه ترگمان]اسب کرند آن را چرخاند تا از بالای شانه به Kaidu نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We turn under the brambles and sorrel, break up the fertile earth, and plant the magic seeds.
[ترجمه گوگل]زیر خرچنگ و خاکشیر می چرخیم، زمین حاصلخیز را می شکنیم و دانه های جادویی می کاریم
[ترجمه ترگمان]به زیر بوته های خار و ترشک برمی گردیم و خاک حاصلخیز را به هم می زنیم و بذر جادویی پرورش می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sorrel, asleep on the settee, suddenly became alert and looked expectantly in the direction of the kitchen.
[ترجمه گوگل]سورل که روی صندلی خوابیده بود، ناگهان هوشیار شد و مشتاقانه به سمت آشپزخانه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]Sorrel در حالی که روی کاناپه خوابیده بود ناگهان هوشیار شد و امیدوارانه به سمت آشپزخانه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Wild sorrel: this slightly bitter herb adds a lemony flavour to cooking, and goes well with fish dishes.
[ترجمه گوگل]ترشک وحشی: این سبزی کمی تلخ طعم لیمویی را به پخت و پز می دهد و با غذاهای ماهی به خوبی می آید
[ترجمه ترگمان]اسب کرند وحشی: این گیاه کمی تلخ و زننده به پختن غذا اضافه می کند و با غذاهای ماهی به خوبی پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Yet what of Matthew's white collar and the sorrel mare?
[ترجمه گوگل]اما یقه سفید متیو و مادیان خاکشیر چه می شود؟
[ترجمه ترگمان]با این حال یقه سفید و اسب کرند را چه می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sorrel will assist initiates in learning to commune with soul, earth and nature for guidance and healing.
[ترجمه گوگل]خاکشیر به مبتدیان در یادگیری ارتباط با روح، زمین و طبیعت برای راهنمایی و شفا کمک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]sorrel در آموزش و پرورش با روح، زمین و طبیعت برای هدایت و شفا کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Oval'. ' to spearpoint-shaped leaves; preferred to common sorrel for salads.
[ترجمه گوگل]بیضی به برگ های نوک نیزه ای شکل؛ برای سالاد به ترشک معمولی ترجیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]بیضی به برگ spearpoint شکل داده می شود؛ به sorrel مشترک برای سالاد ترجیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید