1. the rain made me sopping wet
باران مرا خیس آب کرد.
2. You're sopping wet - go and dry yourself and get changed.
[ترجمه گوگل]داری خیس میشی - برو خودت رو خشک کن و عوض کن
[ترجمه ترگمان]آب خیس و خیس هستی و خودت رو خشک می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It can prevent the water from sopping in.
[ترجمه گوگل]می تواند از ریزش آب جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این کار می تواند آب را از آب پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It had stopped raining but the wood was sopping.
[ترجمه گوگل]باران قطع شده بود، اما چوب خیس می شد
[ترجمه ترگمان]باران بند آمده بود، اما بیشه sopping بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Beneath his glass lay a sheet of paper, sopping up wine.
[ترجمه گوگل]زیر لیوانش یک ورق کاغذ گذاشته بود و شراب مینوشید
[ترجمه ترگمان]در زیر ذره بین کاغذی پر آب و پر آب قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Your clothes are sopping ( wet )!
7. I was sopping, and I didn't care less.
[ترجمه گوگل]داشتم خیسی می کردم و اهمیتی نمی دادم
[ترجمه ترگمان]من sopping بودم و اهمیتی هم نمی دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sopping wet and breathing shallow she spent those hours trying to negotiate the weight of her eyelids.
[ترجمه گوگل]خیس کردن و نفس کشیدن کم عمق آن ساعت ها را صرف کرد تا وزن پلک هایش را اندازه گیری کند
[ترجمه ترگمان]او آن ساعت ها را در حالی که سعی می کرد بار پلک هایش را به هم بزند، خیس می کرد و نفس می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. My clothes were absolutely sopping!
10. They came back sopping wet.
11. Any styling effort applied to sopping wet hair is usually unnecessary and wastes a lot of time.
[ترجمه گوگل]هر گونه تلاش برای حالت دادن به موهای خیس معمولاً غیر ضروری است و زمان زیادی را تلف می کند
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش های styling برای موهای خیس آب معمولا غیر ضروری است و زمان زیادی را هدر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. My shoes were sopping.
13. " said Linda Higgins, throwing a sopping brown coffee filter into the garbage can.
[ترجمه گوگل]لیندا هیگینز در حالی که یک فیلتر قهوهای قهوهای را داخل سطل زباله انداخت، گفت
[ترجمه ترگمان]لیندا هیگینز، یک فیلتر coffee قهوه ای را به درون سطل زباله انداخت و گفت: \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bag of corpsegas sopping in foul brine.