sophistical

/səˈfɪstɪkəl//səˈfɪstɪkəl/

وابسته به سوفسطایی ها، سوفسطایی، وابسته به سفسطه بازی، ظاهرا منطقی و محتمل ولی باطنا غلط

جمله های نمونه

1. It is a powerful and sophistical tool for optimization design of electric machines.
[ترجمه گوگل]این یک ابزار قدرتمند و پیچیده برای بهینه سازی طراحی ماشین های الکتریکی است
[ترجمه ترگمان]این ابزار یک ابزار قدرتمند و sophistical برای بهینه سازی طراحی ماشین های الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Multiple regression analysis confirms that the specific determinants are home-country import from China, technological sophistical level, exchange rate variety, and cultural distance.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه تأیید می کند که عوامل تعیین کننده خاص واردات از کشور چین، سطح پیچیده فناوری، تنوع نرخ ارز و فاصله فرهنگی است
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه تایید می کند که عوامل تعیین کننده خاص واردات کشور از چین، سطح sophistical تکنولوژیکی، تنوع نرخ ارز و فاصله فرهنگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is astonishing that these superstitions, in the partial guise of sophistical successor versions, retain any credibility.
[ترجمه گوگل]شگفت آور است که این خرافات، در پوشش جزئی نسخه های جانشین پیچیده، هر گونه اعتباری را حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]حیرت انگیز است که این خرافات، به ظاهر جزیی نسخه های جانشین، اعتبار خود را حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was reserved for the school of physiocrats to regard this nature from another point of view in consequence of a sophistical line of reasoning.
[ترجمه گوگل]برای مکتب فیزیوکرات ها محفوظ بود که این ماهیت را از منظری دیگر در نتیجه یک خط استدلالی پیچیده مورد توجه قرار دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع برای مکتب فیزیوکرات ها در نظر گرفته شد که این ماهیت را از نقطه نظر دیگر در نتیجه یک خط منطقی استدلال، از نقطه نظر دیگر مورد توجه قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A typical one is its pictorial characteristic that utilizes advanced computer graphical capabilities and so bypasses quite a lot of sophistical mathematical analysis.
[ترجمه گوگل]یک ویژگی معمولی، ویژگی تصویری آن است که از قابلیت های گرافیکی کامپیوتری پیشرفته استفاده می کند و بنابراین بسیاری از تحلیل های ریاضی پیچیده را دور می زند
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی معمول آن، مشخصه تصویری آن است که از قابلیت های گرافیکی پیشرفته کامپیوتر استفاده می کند و به همین ترتیب تعداد زیادی از آنالیز ریاضی را دور می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to sophists; fallacious, unsound, not based on facts; misleading, deceptive

پیشنهاد کاربران

بپرس