1. to sop bread in soup
نان را در آبگوشت ترید کردن
2. to sop up the water with a towel
آب را با حوله پاک کردن
3. salary increases were offered as a sop to the striking teachers
برای راضی کردن معلمان اعتصابی به آنها اضافه حقوق پیشنهاد شد.
4. The child was given a prize as a sop to her disappointed parents.
[ترجمه گوگل]به این کودک جایزه ای به عنوان سوپ به والدین ناامیدش داده شد
[ترجمه ترگمان]این کودک به عنوان پاداش برای والدین نومید خود جایزه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Can you help me to sop up the pool of milk on the floor?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من کمک کنید تا حوض شیر روی زمین را بجوشانم؟
[ترجمه ترگمان]میتونید به من کمک کنید که استخر شیر رو روی زمین بریزم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sop up the water with a paper towel.
[ترجمه گوگل]آب را با دستمال کاغذی بشویید
[ترجمه ترگمان]آب را با یک حوله کاغذی درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This is an obvious sop to the large Irish-American audience.
[ترجمه گوگل]این برای مخاطبان بزرگ ایرلندی-آمریکایی یک شوک آشکار است
[ترجمه ترگمان]این یک ژست مخصوص برای تماشاگران ایرلندی - آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The real truth is: that bill is a sop to the rich.
[ترجمه گوگل]حقیقت واقعی این است: آن اسکناس برای ثروتمندان شرم آور است
[ترجمه ترگمان]حقیقت واقعی این است که این لایحه احترام به ثروتمندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His sop to secular society is full of contradictions.
10. Yet, underneath all that show of sop and decency was a man utterly fixed on himself, on his own concerns.
[ترجمه گوگل]با این حال، در زیر آن همه نشان دادن متانت و نجابت، مردی بود که کاملاً به خودش و دغدغههای خودش دوخته بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، در زیر آن همه نشان از ادب و نزاکت، مردی بود که کام لا به خودش متکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was a contemptuous sop of a clue, something they thought they could afford, but it might be useful.
[ترجمه گوگل]این یک سرنخ تحقیرآمیز بود، چیزی که آنها فکر می کردند می توانند از عهده آن برآیند، اما ممکن است مفید باشد
[ترجمه ترگمان]این یک نوع آرایش تحقیرآمیز بود، چیزی که آن ها فکر می کردند می توانستند، اما ممکن است مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To be candid, Hal, as a sop to their erstwhile allies and a mask to their true intentions.
[ترجمه گوگل]برای صادق بودن، هال، به عنوان یک شوخی برای متحدان قبلی آنها و نقابی برای اهداف واقعی آنها
[ترجمه ترگمان]برای صادق بودن، هال، به عنوان a برای متحدان قبلی آن ها و یک ماسک به نیت های واقعی آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Update local SOP and procedure for promotional material review and other PV procedure.
[ترجمه گوگل]به روز رسانی SOP محلی و روش برای بررسی مواد تبلیغاتی و سایر روش های PV
[ترجمه ترگمان]به هنگام سازی SOP محلی و روال برای بررسی اسناد تبلیغاتی و دیگر رویه PV را به روزرسانی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Implement Reagent and volumetric solution preparation as relative SOP.
[ترجمه گوگل]آماده سازی معرف و محلول حجمی را به عنوان SOP نسبی اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]اجرای Reagent و آماده سازی محلول حجمی به عنوان SOP نسبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Conclusion The different dose of OMT and SOP can produce different influences on the epileptiform activity induced by penicillin.
[ترجمه گوگل]ConclusionThe دوز مختلف OMT و SOP می تواند تأثیرات متفاوتی بر فعالیت صرعی ناشی از پنی سیلین ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری دوزهای مختلف of و SOP می توانند تاثیرات متفاوتی بر فعالیت epileptiform القا شده توسط پنی سیلین تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید