soothsayer

/ˌsuːθˈseɪər//ˈsuːθseɪə/

معنی: طالع بین، فال بین، فالگیر
معانی دیگر: غیب گو، رمال، soothsaying م، فال بینی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who has or claims to have the ability to predict the future and foretell events; seer.
مشابه: fortuneteller, seer

جمله های نمونه

1. For some time the soothsayer continued to warm himself, staring into the flames.
[ترجمه گوگل]مدتی پیشگو به گرم کردن خود ادامه داد و به شعله های آتش خیره شد
[ترجمه ترگمان]For تا مدتی خود را گرم کرد، به شعله های آتش خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The soothsayer interprets the position of sixteen nuts thrown on to the tray, which is covered with a thin layer of sawdust.
[ترجمه گوگل]پیشگو موقعیت شانزده آجیل پرتاب شده روی سینی را که با لایه نازکی از خاک اره پوشانده شده است، تفسیر می کند
[ترجمه ترگمان]The موقعیت شانزده مهره را به داخل سینی که با لایه نازکی از خاک اره پوشیده شده است، تفسیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cate Blanchett is in cracking form as a soothsayer who sees more than just dead people.
[ترجمه گوگل]کیت بلانشت به عنوان یک فالگیر که چیزی فراتر از افراد مرده را می بیند، در حالت پرشور است
[ترجمه ترگمان]کیت بلانشت (Cate Blanchett)به شکل a است که بیش از مرده بودن را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The great soothsayer von Rumsfeld has a wide range of methods that he uses to foretell future events.
[ترجمه گوگل]فالگیر بزرگ فون رامسفلد طیف وسیعی از روش ها را دارد که از آنها برای پیشگویی وقایع آینده استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]The بزرگ (soothsayer von)طیف وسیعی از روش ها را در اختیار دارد که از آن ها برای پیش بینی رویداده ای آینده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Soothsayer Tang enters in tattered shoes, wearing a very long and very filthy cotton gown, some scraps of paper tucked behind one ear.
[ترجمه گوگل]پیشگو تانگ با کفش های پاره پاره وارد می شود، لباسی نخی بسیار بلند و بسیار کثیف پوشیده است، چند تکه کاغذ پشت یک گوش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]soothsayer ون با کفش های پاره وارد می شود و یک پیراهن بلند بلند و بسیار کثیف دارد و چند تکه کاغذ را پشت گوش پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Balaam also the son of Beer the soothsayer, the children of Israel slew with the sword among the rest that were slain.
[ترجمه گوگل]بلعام پسر بئر فالگیر را نیز بنی‌اسرائیل با شمشیر در میان بقیه کشته‌شدگان کشتند
[ترجمه ترگمان]also the، فرزند of، را در حالی که با شمشیر در میان the که به قتل رسیده بودند، کشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So the next morning he sent for a soothsayer to interpret his dream for him.
[ترجمه گوگل]پس صبح روز بعد به دنبال پیشگویی فرستاد تا خوابش را برایش تعبیر کند
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب صبح روز بعد یک soothsayer فرستاد تا رویای خود را برای او تفسیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What does Warren Buffett, billionaire investor and economic soothsayer, like this week?
[ترجمه گوگل]وارن بافت، سرمایه گذار میلیاردر و پیشگوی اقتصادی، این هفته چه چیزی را دوست دارد؟
[ترجمه ترگمان]وارن بافت، سرمایه گذار میلیاردر و soothsayer اقتصادی این هفته چه کار می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You are the son of a Mayan soothsayer or holy man, living near the city of Copan in about AD 7
[ترجمه گوگل]شما پسر یک فالگیر یا مرد مقدس مایا هستید که در حدود سال 7 پس از میلاد در نزدیکی شهر کوپان زندگی می کنید
[ترجمه ترگمان]شما پسر یک soothsayer Mayan یا مرد مقدس هستید که در حدود ۷ بعد از میلاد در نزدیکی شهر copan زندگی می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hong Kong soothsayer Alion Yeo is predicting North Korea will undergo a power struggle that will bring leadership changes around May.
[ترجمه گوگل]آلیون یئو، پیشگوی هنگ کنگی پیش بینی می کند که کره شمالی دستخوش یک جنگ قدرت خواهد شد که تغییرات رهبری را در حدود ماه می به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]Hong Alion Yeo Kong پیش بینی می کند که کره شمالی در تلاش برای ایجاد تغییرات قدرت خواهد بود که در ماه مه تغییرات رهبری را به ارمغان خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Balaam also the son of Beor, the soothsayer, did the children of Israel slay with the sword among them that were slain by them.
[ترجمه گوگل]بلعام پسر بعور، فال‌گو، بنی‌اسرائیل را با شمشیر در میان کسانی که به دست آنها کشته شده بودند، کشتند
[ترجمه ترگمان]ولی the بیور، پسر of، فرزندان اسراییل را وادار کرد که با شمشیری که در بین آن ها کشته شده بود، به قتل برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Eventually the headman passed on the hookah stem and stood up, saying he'd go and fetch the soothsayer.
[ترجمه گوگل]سرانجام رئیس ساقه قلیان را رد کرد و برخاست و گفت که می‌رود و پیشگو را بیاورد
[ترجمه ترگمان]بالاخره کدخدا از ساقه قلیان گذشت و بلند شد و گفت که go و soothsayer را بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Frazer describes the process of consulting the oracle at the sanctuary dedicated to the soothsayer Ampiaraus, at Oropus, Attica.
[ترجمه گوگل]فریزر روند مشورت با اوراکل را در پناهگاه اختصاص داده شده به فالگیر آمپیاروس، در اوروپوس، آتیکا شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]فریزر فرآیند رایزنی the را در جایگاه اختصاصی به the Ampiaraus، در Oropus، Attica توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lord Keynes paid tribute to his far-seeing colleagues, who had performed a task appropriate 'to the prophet and to the soothsayer.
[ترجمه گوگل]لرد کینز به همکاران دوراندیش خود که وظیفه ای درخور «پیامبر و پیشگو» انجام داده بودند، ادای احترام کرد
[ترجمه ترگمان]لرد Keynes از همکارانش، که وظیفه ای را برای پیامبر (ص)و the انجام داده بود، ادای احترام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طالع بین (اسم)
astrologer, soothsayer, forecaster, foreteller, predictor, fortune-teller

فال بین (اسم)
augur, soothsayer

فالگیر (اسم)
augur, soothsayer, fortune-teller, haruspex, druid

انگلیسی به انگلیسی

• one who predicts the future, prophet, seer, diviner

پیشنهاد کاربران

A soothsayer is someone who claims to have the ability to predict the future or provide insight into future events. They are often referred to as fortune tellers because they supposedly have the ability to tell a person’s fortune.
...
[مشاهده متن کامل]

کسی که ادعا می کند توانایی پیش بینی آینده یا ارائه بینشی نسبت به رویدادهای آینده را دارد.
آنها اغلب به عنوان فالگیر شناخته می شوند زیرا ظاهراً توانایی گرفتن فال یک فرد را دارند.
پیشگو، طالع بین
مثال؛
Visit the Soothsayer for a glimpse into your future.
In a discussion about superstitions, someone might say, “I don’t really believe in fortune tellers or soothsayers. ”
In a fantasy novel, a soothsayer might be a character who provides important predictions and guidance to the protagonist.

soothsayer ( n ) =a person who is believed to be able to tell what will happen in the future, It doesn't need a soothsayer to predict that the measure will soon come to considerable grief.
soothsayer

بپرس