soother

جمله های نمونه

1. My soother—which I called "googer"—was probably my favorite thing in the world at the time.
[ترجمه گوگل]پیله من - که من به آن "گوگر" می گفتم - احتمالاً چیز مورد علاقه من در آن زمان در جهان بود
[ترجمه ترگمان]soother من - که من آن را \"googer\" صدا کردم - احتمالا بهترین چیز در دنیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She took soother to the basement and chucked it into the wood furnace.
[ترجمه گوگل]او دمی را به زیرزمین برد و آن را در کوره چوب انداخت
[ترجمه ترگمان]او هم به طرف زیرزمین رفت و آن را به داخل تنور انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But Mom decided soother was a choking hazard.
[ترجمه گوگل]اما مامان به این نتیجه رسید که تسکین یک خطر خفگی است
[ترجمه ترگمان]اما مامان به این نتیجه رسید که او هم در حال تشنج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My friends, shall we share our "soul soother" and encourage each other?
[ترجمه گوگل]دوستان من "آرامش روح" خود را به اشتراک بگذاریم و یکدیگر را تشویق کنیم؟
[ترجمه ترگمان]دوستان من، آیا ما می توانیم \"روح\" خود را به اشتراک بگذاریم و همدیگر را تشویق کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So I knew that Susan's superhero was a Soother.
[ترجمه گوگل]بنابراین می دانستم که ابرقهرمان سوزان یک Soother است
[ترجمه ترگمان]بنابراین می دانستم که فوق قهرمان سوزان یک soother است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hunters use their skills to track and soother beasts, and may even tame beasts to become animal companions.
[ترجمه گوگل]شکارچیان از مهارت های خود برای ردیابی و آرام کردن جانوران استفاده می کنند و حتی ممکن است حیوانات را رام کنند تا به همراه حیوانات تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]شکارچیان از مهارت خود برای ردیابی و شکار حیوانات استفاده می کنند و حتی ممکن است حیوانات را اهلی کنند تا به همراهان خود تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Richly foaming facial cleanser that soother and hydrates with lemon juice, rose hydrosol, green tea and calendula.
[ترجمه گوگل]پاک کننده صورت با کف فراوان که با آب لیمو، گل رز هیدروسول، چای سبز و گل همیشه بهار نرم و آبرسانی می کند
[ترجمه ترگمان]richly کننده صورت و مرطوب کننده صورت: soother و هیدرات با عصاره لیمو، hydrosol، چای سبز و calendula افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. MSM is a gum soother and cell strengthener.
[ترجمه گوگل]MSM یک تسکین دهنده لثه و تقویت کننده سلول است
[ترجمه ترگمان]MSM یک آدامس سقز و strengthener سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Comforting words and helpful suggestions are usually what a person needs most in times of difficulty, and they are widely known as soul soother.
[ترجمه گوگل]کلمات تسکین دهنده و پیشنهادات مفید معمولاً چیزی است که یک فرد در مواقع سختی به آن نیاز دارد و به طور گسترده به عنوان تسکین دهنده روح شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]کلمات Comforting و پیشنهادها مفید معمولا چیزی هستند که فرد اغلب به سختی به آن نیاز دارد و آن ها به طور گسترده به عنوان روح soother شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What did I get from flying objects and a charred soother? I learned to value the imperfect parts of my parents, and myself.
[ترجمه گوگل]از اجسام پرنده و یک زیره سوخته چه چیزی به دست آوردم؟ یاد گرفتم که برای بخش های ناقص والدینم و خودم ارزش قائل شوم
[ترجمه ترگمان]چه چیزی از اشیا پرواز و یک soother سوخته به دست آمد؟ من یاد گرفتم که به بخش های ناقص والدینم و خودم ارزش بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What did I get from flying objects and a charred soother?
[ترجمه گوگل]از اجسام پرنده و یک زیره سوخته چه چیزی به دست آوردم؟
[ترجمه ترگمان]چای و هم چای سوخته از کجا گیر آوردم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Does it have any effects other than being a skin soother?
[ترجمه گوگل]آیا اثری جز تسکین دهنده پوست دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ گونه عوارض دیگری غیر از یک soother پوست وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She then retrieved the melting, charred object from the fire with a pair of barbecue tongs, walked upstairs to the kitchen and waved the deformed soother in front of my two-year-old face.
[ترجمه گوگل]سپس شیء ذوب شده و ذغالی شده را از آتش با یک جفت انبر کباب بیرون آورد، به طبقه بالا به آشپزخانه رفت و زیره ی تغییر شکل یافته را جلوی صورت دو ساله ام تکان داد
[ترجمه ترگمان]سپس در حالی که در حال ذوب شدن با انبر کباب شده بود به طرف آشپزخانه رفت و در حال حرکت در جلو صورت دو ساله من در حال حرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I might add here that puppies that are teething really enjoy this as a treat and gum soother at the same time.
[ترجمه گوگل]ممکن است در اینجا اضافه کنم که توله سگ هایی که در حال دندان درآوردن هستند واقعاً از این به عنوان یک درمان و در عین حال تسکین دهنده لثه لذت می برند
[ترجمه ترگمان]در اینجا ممکن است به that اضافه کنم که teething واقعا از این به عنوان یک درمان و آدامس لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who calms, pacifier; comforter, appeaser

پیشنهاد کاربران

soother ( n ) ( su�ər ) =a specially shaped rubber or plastic object for a baby to suck, synonym pacifier
soother
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : soothe
اسم ( noun ) : soother
صفت ( adjective ) : soothing
قید ( adverb ) : soothingly
پستونک
آرامبخش

بپرس