sonnet

/ˈsɑːnet//ˈsɒnɪt/

معنی: غزل، غزل یا قطعه شعر 14 سطری
معانی دیگر: (شعر 14 سطری دارای ترتیب قافیه ی گوناگون) سـانت، غـزل (رجوع شود به: petrarchan sonnet و shakespearean sonnet)، غزل یا قطعه شعر 41 سطری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: sonnetlike (adj.)
• : تعریف: a fourteen-line poem that usu. rhymes, often in accordance with one or another of certain traditional patterns.

- It is said that the poet wrote love sonnets to this mysterious lady.
[ترجمه میم] گفته شده که شاعر غزلیات عاشقانه ای برای این بانوی مرموز نوشته است
|
[ترجمه گوگل] گفته می شود که شاعر برای این بانوی مرموز غزل های عاشقانه سروده است
[ترجمه ترگمان] می گویند شاعر غزل های عاشقانه این خانم اسرارآمیز را نوشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a sonnet cycle
مجموعه ی غزلیات

2. a sonnet sequence
یک رشته غزلیات

3. this sonnet exemplifies keats' early style
این غزل نمونه ای از سبک آغازین کیتز است.

4. He tossed off a sonnet.
[ترجمه گوگل]غزلی را پرت کرد
[ترجمه ترگمان] اون غزل رو پرت کرد بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jack was delivered of a sonnet on the subject.
[ترجمه گوگل]جک یک غزل در این زمینه ارائه شد
[ترجمه ترگمان] جک \"از یه غزل توی این موضوع رسیده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sonnet has a fixed rhyming pattern.
[ترجمه گوگل]یک غزل دارای یک الگوی قافیه ثابت است
[ترجمه ترگمان] یه غزل از قافیه ساختن یه شعر درست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Kate can run off a sonnet in half an hour on any subject you like.
[ترجمه گوگل]کیت می تواند در نیم ساعت یک غزل را با هر موضوعی که دوست دارید اجرا کند
[ترجمه ترگمان]کیت می تواند در عرض نیم ساعت از یک غزل در هر موضوعی که شما دوست دارید برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The composer set a sonnet to music.
[ترجمه گوگل]آهنگساز غزلی را برای موسیقی تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]آهنگساز یک غزل برای موسیقی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had taken his sonnet to Rodge at Red Giant and turned it into an ode.
[ترجمه گوگل]او غزل خود را به راج در غول سرخ برده بود و آن را به یک قصیده تبدیل کرده بود
[ترجمه ترگمان]او غزل خود را در Giant سرخ گرفته بود و آن را به سنگ تبدیل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Astrophil has been trying in the sonnet to proceed by imitation and been singularly unsuccessful in doing so.
[ترجمه گوگل]آستروفیل در غزل سعی کرده است که با تقلید پیش برود و در انجام این کار ناموفق بوده است
[ترجمه ترگمان]به تقلید از شعر سعی کرده بود تقلید کند و به طور عجیبی موفق نشده است چنین کاری را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yggdrasil composed an exquisite sonnet that deserved to live for centuries, but kept it to itself.
[ترجمه گوگل]یگدراسیل غزلی نفیس سروده که سزاوار زندگی برای قرن ها بود، اما آن را برای خود نگه داشت
[ترجمه ترگمان]شعر یک غزل عالی بود که سزاوار زیستن برای قرن ها بود، اما آن را به خود اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A decade later, Gusmao will write a sonnet to his Mauser, a 1914 bolt-action rifle.
[ترجمه گوگل]یک دهه بعد، گوسمائو برای ماوزر خود، یک تفنگ پیچ و مهره ای 1914، غزلی خواهد نوشت
[ترجمه ترگمان]یک دهه بعد، Gusmao یک غزل برای Mauser نوشت که یک تفنگ بادی در سال ۱۹۱۴ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If that friend has Netscape animation, the sonnet will do a wavy dance.
[ترجمه گوگل]اگر آن دوست انیمیشن نت اسکیپ داشته باشد، غزل یک رقص موجی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر آن دوست انیمیشن نت اسکیپ را دارد، این غزل رقص wavy را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the sonnet also provides a glimpse into the dilemmas of identity the Renaissance articulated.
[ترجمه گوگل]اما غزل همچنین نگاهی اجمالی به معضلات هویتی که رنسانس بیان کرده است را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]اما این غزل در عین حال یک نظر اجمالی به معمای هویت رنسانس ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The sonnet is an emotional elegy, and the tone is mournful.
[ترجمه گوگل]غزل مرثیه ای احساسی است و لحن آن سوگوارانه است
[ترجمه ترگمان]شعر an است و این آهنگ غم انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غزل (اسم)
ode, yarn, drinking song, sonnet, lyric poem, erotic poem, lyric poetry, spinning

غزل یا قطعه شعر 14 سطری (اسم)
sonnet

انگلیسی به انگلیسی

• 14-line poem that is written in four stanzas and often follows a particular rhyme scheme (especially iambic pentameter)

پیشنهاد کاربران

بپرس