sonar

/ˈsoʊnar//ˈsəʊnɑː/

(مخفف: ناوبری و ردیابی آوایی) سونار، ردیاب آوایی، دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a method for locating objects such as submarines underwater by means of transmitted and reflected sound waves (acronym for "sound navigation and ranging").

(2) تعریف: a device or apparatus used in this procedure.

جمله های نمونه

1. We picked up two submarines on sonar.
[ترجمه گوگل]ما دو زیردریایی را با سونار برداشتیم
[ترجمه ترگمان]ما دوتا زیر دریایی را روی ردیاب صوتی انتخاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Having been suggested by a bat, people invented sonar.
[ترجمه گوگل]با پیشنهاد یک خفاش، مردم سونار را اختراع کردند
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه توسط یک خفاش پیشنهاد شد، مردم ردیاب صوتی اختراع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ship's sonar can detect the presence of solid objects in the water.
[ترجمه گوگل]سونار کشتی می تواند وجود اجسام جامد را در آب تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]ردیاب صوتی کشتی می تواند وجود اجسام جامد را در آب تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sonar was used to locate the submerged plane wreckage.
[ترجمه گوگل]از سونار برای یافتن لاشه هواپیمای غوطه ور استفاده شد
[ترجمه ترگمان]Sonar برای یافتن لاشه هواپیما زیر آب مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They carry simple Kelvan Hughes sonar and Racal-Decca radar.
[ترجمه گوگل]آنها سونار ساده کلوان هیوز و رادار Racal-Decca دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها سیستم ردیاب صوتی Kelvan Hughes و Racal دکا را حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In water, sonar is essential for long distance perception, for light can not penetrate more than sixty feet or so.
[ترجمه گوگل]در آب، سونار برای درک مسافت طولانی ضروری است، زیرا نور نمی تواند بیش از شصت فوت یا بیشتر نفوذ کند
[ترجمه ترگمان]در آب، ردیاب صوتی برای ادراک مسافت طولانی ضروری است، زیرا نور نمی تواند بیش از شصت قدم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Clustering applications would include things like character recognition, sonar / radar signal classification, and robotic control.
[ترجمه گوگل]برنامه‌های خوشه‌بندی شامل مواردی مانند تشخیص کاراکتر، طبقه‌بندی سیگنال سونار/رادار، و کنترل رباتیک می‌شود
[ترجمه ترگمان]برنامه های خوشه بندی شامل چیزهایی مانند بازشناسی شخصیت، طبقه بندی امواج صوتی \/ رادار و کنترل روباتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We used three kinds or sonar apparatus.
[ترجمه گوگل]ما از سه نوع یا دستگاه سونار استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از سه نوع دستگاه ردیاب صوتی استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Lowrance company introduced the first civilian sonar in 195
[ترجمه گوگل]شرکت Lowrance اولین سونار غیرنظامی را در سال 195 معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت Lowrance اولین ردیاب صوتی غیر نظامی را در سال ۱۹۵ میلادی معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They used sonar in a search for the voice and data recorders and the aircraft engines, among other components.
[ترجمه گوگل]آنها از سونار در جست‌وجوی ضبط‌کننده‌های صدا و داده و موتورهای هواپیما و سایر اجزاء استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از ردیاب صوتی در جستجوی صدا و دستگاه های صوتی و موتورهای هواپیما در بین اجزای دیگر استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sonar room was heavily insulated against all outside noise and dimly lit by subdued yellow lighting.
[ترجمه گوگل]اتاق سونار به شدت در برابر تمام سر و صدای بیرون عایق شده بود و با نور زرد کم نور کم نور بود
[ترجمه ترگمان]اتاق ردیاب صوتی در برابر همه صداهای بیرون از هم جدا شده بود و نور ضعیفی از نور زرد رنگی روشن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The gauges and sonar screen are spread across the bottom third of the computer monitor.
[ترجمه گوگل]گیج ها و صفحه سونار در یک سوم پایینی مانیتور کامپیوتر پخش شده اند
[ترجمه ترگمان]The و صفحه ردیاب صوتی روی صفحه سوم پایین صفحه مانیتور کامپیوتر پخش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sonar behaves differently because sounds reverberate off the sea floor.
[ترجمه گوگل]سونار رفتار متفاوتی دارد زیرا صداها از کف دریا طنین انداز می شوند
[ترجمه ترگمان]Sonar رفتار متفاوتی دارد زیرا از کف دریا به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is another dark world where animals use sonar to find their way around.
[ترجمه گوگل]دنیای تاریک دیگری وجود دارد که در آن حیوانات از سونار برای یافتن راه خود استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]یک دنیای تاریک دیگر وجود دارد که در آن حیوانات از ردیاب صوتی برای یافتن راه خود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] ردیاب صوتی - وسیله ای که از سیگنالهای صوتی برای اندازه گیری عمق آب استفاده می کند(انرژی صوت). سونارمخفف ناوبری وفاصله یابی صوتی است.
[برق و الکترونیک] انتقال صدا و فاصله یابی، سونار
[برق و الکترونیک] سونار ( ناوبری وفاصله یابی با صدا ) تجهیزات صوتی و فراصوتی برای اشکار سازی، فاصله یابی صدا دهی و مخابرات در زیر آب . رایجترین نوع آن سونار فاصله یابی پژوکی است . سونار فعالی که پالسهای صوتی یا فرا صوتی آن ارسال شده، از جسم بازتابیده و در مکان فرستنده دوباره دریافت می شود . زمان صرف شده برای رسیدن پالس به هدف و مشخصه های جهت تراگردان فرستند - گیرنده جهت و فاصله هدف را مشخص می کند . برای مخابرات ریر آبی می توان پالسها را مطابق با رمز مورس بین المللی به رمز در آورد . انواع دیگر سونار عبارت اند از سونار غیر فعال، پویشی و جستجوی نورف واژه ی بر یتانیایی آن ادیاک است . آن را سیستم سونار نیزمی نامند .

انگلیسی به انگلیسی

• method by which underwater objects are detected using transmitted and reflected sound waves; device which locates objects by means of sonar
sonar is equipment on a ship which can calculate the depth of the sea or the position of an underwater object using sound waves.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم son
📌 این ریشه، معادل "sound" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "sound" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 sonic: Pertaining to ‘sound’
🔘 sonar: Scientific tool to detect objects using ‘sound’
🔘 sonata: A musical piece of instrumental ‘sound’ only
🔘 sonnet: A short poem with little ‘sound’
🔘 assonance: Repeated vowel ‘sound’ in poetry
🔘 dissonance: Bad or unpleasant ‘sound’
🔘 consonant: A letter that ‘sounds’ with a vowel
🔘 unison: ‘Sounding’ as one
🔘 sound: ‘Sound’ itself
🔘 resonate: To ‘sound’ repeatedly
🔘 resounding: ‘Sounding’ again and again

دستگاه موج یاب صوتی
سونار، ردیاب صوتی
مخفف sound navigation ranging
پس میتوان گفت ردیابی صوتی
یا ردیابی پژواکی
پژواک یابی
سر و صدا ایجاد کردن ( hacer ruido )
زنگ خوردن ( تلفن )
ردیاب صوتی

بپرس