son of a gun
/ˈsənəvəˈɡən//sʌnəvəɡʌn/
(خودمانی - کمی ملایمتر از: son of a bitch) پدر سوخته !، ناقلا!، مردکه، یارو
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
**Persian**: اون **پسرِ خوب** واقعاً تونست ماشین رو در کمتر از یک ساعت درست کنه! باورکردنی نبود.
... [مشاهده متن کامل]
**Persian**: باور نمیکنی اون **بچه زرنگ** چی کار کرد—قرعهکشی رو برد و به هیچکس نگفت!
**Persian**: همهجا دنبال کلیدهام گشتم، و اون **پسرِ شیطون** تمام مدت تو جیبش داشتش!
**Persian**: اون **بچه هوش** همیشه یک قدم از بقیه جلوتره. چطور این کار رو میکنه؟
**Persian**: بهش گفتم آخرین قاچ پیتزا رو نخوره، اما اون **پسرِ مادر** بازم این کار رو کرد!
**Persian**: اون **بچه حیله** بازم تونست از دردسر فرار کنه. واقعاً جرات داره!
**Persian**: نمیتونم از دستش عصبانی بمونم—اون یه **پسرِ باهوش**ه، مگه نه؟
**Persian**: اون **پسرِ دو رو** قول داد به من کمک کنه، اما به موقع "فراموش" کرد.
**Persian**: شاید دردسرسازه، اما باید قبول کنی—اون **پسرِ بامزه**ه.
**Persian**: بعد از این همه سال، اون **پسرِ ناقلا** هنوز بلده چطور من رو غافلگیر کنه.
- - -
**Note**: The phrase **"son of a gun"** is often used playfully in English, sometimes meaning someone clever, mischievous, or impressive. The Persian translations vary slightly based on context, using terms like **پسرِ خوب** ( good kid ) , **بچه زرنگ** ( smart kid ) , or **پسرِ شیطون** ( mischievous boy ) .
بیان ناامیدی یا تعجب، اغلب زمانی که اتفاق غیرمنتظره یا ناامیدکننده ای رخ می دهد. همچنین می تواند به عنوان یک راه شوخ طبعانه برای ابراز ناامیدی استفاده شود.
... [مشاهده متن کامل]
تف تو این شانس، لعنتی
مثال؛
بسته به بافت جمله و موقعیت به تحبیب و ناسزا یا هردو؛ ( ولد چموش، تخم سگ، سرتق، هفت خط ) دلالت دارد.
پدر صلواتی؛ پشمام ( یا مؤدبانه ش: برگام ) !
پدرسوخته، ناقلا
با مجید موافقم یعنی پدر سوخته
یعنی پدر سوخته نه این فحش خواهر مادری که دوستان میفرمایند.
این اصطلاح این قدری که دوستان میگن بار معنایی بدی نداره
بهترین معادل ها همون ناقلا و پدر سوخته هستش
بهترین معادل ها همون ناقلا و پدر سوخته هستش
حرامزاده یا تخمه جن
این کلمه درواقع مودبانه ی عبارت son of a bitch با معنی حرومزاده یا مادرجنده است