[ترجمه گوگل]کدوم پسر عوضی لباسامو گرفت؟ [ترجمه ترگمان]کدوم حرومزاده کم لباس منو برداشت؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He's a filthy lying son of a bitch.
[ترجمه Ramy] اون حروم زاده به طور کثیفی روغ میگه.
|
[ترجمه Bony] اون حرومزاده دروغ کثیف میگه
|
[ترجمه Iman] او یک دروغگوی عوضی حرومزاده است
|
[ترجمه Farbod] اون یه دروغ گوی کثیف حرومزادست
|
[ترجمه گوگل]او یک عوضی دروغگوی کثیف است [ترجمه ترگمان]اون یک حروم زاده کثیفه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He's a motherfucking son of a bitch.
[ترجمه رضا] او است یه مادر جنده ی حرامزداده
|
[ترجمه Ramy] اون یه مادرجنده ی حروم زاده ست
|
[ترجمه zero] او یک مادر جنده ی پدرسگ است
|
[ترجمه محمد] او است یک حرام زاده بی ناموس
|
[ترجمه علق سگ پز] این مرد مادرش قحبه اس و خودش ی حرومزاده اس
|
[ترجمه گوگل]او یک پسر عوضی است [ترجمه ترگمان]اون حرومزاده motherfucking [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Finally the son of a bitch walked out of one of the buildings near the runway there.
[ترجمه Ramy] بالاخره حروم زاده بیرون اومد از یکی از ساختمون های نزدیک باند
|
[ترجمه joon] حروم زاده بالاخره از ساختمون های نزدیک راهرو بیرون اومد
|
[ترجمه Mahdi] بالاخره بیشرف اومد بیرون از یکی از ساختمان های نزدیک باند
|
[ترجمه گوگل]بالاخره پسر عوضی از یکی از ساختمان های نزدیک باند فرودگاه خارج شد [ترجمه ترگمان]سرانجام پسر یک ماده سگ از یکی از ساختمان های کنار باند فرود آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Son of a bitch! You did it!
[ترجمه Ramy] حروم زاده! تو انجامش دادی!
|
[ترجمه متین] تو تونستی ححروم زاده عوضی
|
[ترجمه امیر] حرومزاده!تونستی
|
[ترجمه ععع] انجامش دادی کسکش
|
[ترجمه گوگل]پسر عوضی! توانجامش دادی! [ترجمه ترگمان]! حروم زاده! تو موفق شدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She called her boyfriend a two - faced son of a bitch.
[ترجمه Ramy] اون دوست بسرش رو حروم زاده دو جانبه صدا زد
|
[ترجمه q.pkr] اون دوست پسرشو یه حرومزاده ی دو رو صدا کرد
|
[ترجمه گوگل]او دوست پسرش را پسر عوضی دو چهره نامید [ترجمه ترگمان]اون به دوست پسرش یه حرومزاده دو ساله زنگ زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Getting the new tire on was a real son of a bitch.
[ترجمه Ramy] گرفتن لاستیک جدید یه حروم زاده واقعی بود! ( اصتلاح )
|
[ترجمه گوگل]سوار کردن لاستیک جدید واقعاً یک عوضی بود [ترجمه ترگمان]گرفتن تایر تازه، یک پسر واقعی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'll kill that son of a bitch when I get my hands on him!
[ترجمه Ramy] من اون حروم زاده رو خواهم کشت در حالی که دست هام رویش است ( اصتلاح به معنی بسیار قتل جدی ای است )
[ترجمه گوگل]من اون پسر عوضی رو میکشم وقتی دستم بهش رسید! [ترجمه ترگمان]وقتی دستم بهش برسه اون حرومزاده رو می کشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. "Son of a bitch," Bill muttered under his breath.
[ترجمه گوگل]بیل زیر لب زمزمه کرد: "پسرم عوضی " [ترجمه ترگمان]بیل زیر لب گفت: حرومزاده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'll personally sue that son of a bitch if he does that.
[ترجمه گوگل]من شخصا از آن پسر عوضی اگر این کار را بکند شکایت خواهم کرد [ترجمه ترگمان]من به شخصه از اون حرومزاده شکایت می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Son of a bitch! The car won't start!
[ترجمه sam] حروم زاده !ماشین روشن نخواهد شد
|
[ترجمه امین] لعنتی! ماشین روشن نمیشه
|
[ترجمه Sm] مادر جنده ماشین روشن نمیشه
|
[ترجمه گوگل]پسر عوضی! ماشین روشن نمی شود! [ترجمه ترگمان]! حروم زاده ماشین شروع نخواهد شد! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Son of a bitch in China is a curse word.
[ترجمه گوگل]پسر عوضی در چین کلمه نفرین است [ترجمه ترگمان]حرومزاده تو چین کلمه curse [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You son of a bitch, they're about to call the militia.
[ترجمه گوگل]ای پسر عوضی، آنها در حال زنگ زدن به شبه نظامیان هستند [ترجمه ترگمان]تو حرومزاده ای، اونا میخوان به پلیس زنگ بزنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I'm bleeding! Son of a bitch! So you like to sucker - punch, huh?
[ترجمه گوگل]من خونریزی دارم! پسر عوضی! پس دوست داری مکیدن - مشت بزنی، ها؟ [ترجمه ترگمان]من دارم خون ریزی می کنم! ! حروم زاده پس دوست داری مشت بزنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. That son of a bitch Patton again.
[ترجمه گوگل]دوباره اون پسر عوضی پاتون [ترجمه ترگمان]اون حرومزاده داره دوباره پتن میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• nasty or disagreeable person, contemptible person (vulgar slang) if you call a man son of a bitch, you are referring to them in a very rude way, usually because they have made you angry or upset; an offensive expression, used in american english. (derogatory) son of a bitch, jerk, scoundrel, despicable person (slang)
پیشنهاد کاربران
توله سگ e. g. A: Son of a bitch. . . where are you? You go off and leave me alone. Help. Please help me. B: What's the matter? C'mon get up. C: What's going on? . . . A: Where should I go? ... [مشاهده متن کامل]
Help me. آهااای توله سگ. . . کدوم گوری رفتی؟ منو تنها گذاشتی رفتی. به دادم برسید. چه خبرته بابا چی شده!؟ پاشو بینم، بلند شو، یالا بینم. . چی شده بابا؟ کجا باس ( بایست ) برم؟ به دادم برسید.
whoreson
معنی:فاقد ناموس
نغل . [ ن َ ] ( ع ص ، اِ ) پسر زنا . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . زنازاده که فاسدالنسب است . ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) . نَغِل . ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) ( المنجد ) . نغیل . ( متن اللغة ) . || حیوانی که از اسب و خر تولد کند. ( از المنجد ) . قاطر.
whore’s get ( n. ) ( also bitch’s get ) ( Irish ) a bastard child, a general term of abuse.
حرومزاده. مادر جنده.
حرومزاده فکر کنم خارجیا برای شوخی ازش استفاده میکنن تو سریال والکینگ دد دیدم
Son of a bitch = motherfucker = مادر جنده Cop killed one of son of a bitch who blew up passenger plane last year پلیس کشت یکی از اون مادرجنده ها رو که سال گذشته هواپیمای مسافربری رو منفجر کرده بودند.