دیکشنری
مترجم
بپرس
somthing
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. to know somthing intuitively
چیزی را از روی شم دانستن
پیشنهاد کاربران
بلد نبودن
بلد نیسم
bathroom یعنی دستشویی
یک چیزی. تاانداره ای. قدری
+ عکس و لینک