somnambulist

/sɒmˈnæmbjʊlɪst//sɒmˈnæmbjʊlɪst/

معنی: کسیکه در خواب راه میرود، خواب گرد
معانی دیگر: somnambulistic کسیکه در خواب راه میرود، وابسته به راهروی درخواب

جمله های نمونه

1. In the day, he went around like a somnambulist, with absent stare, gazing upon the world he had just discovered.
[ترجمه گوگل]در روز، مثل یک خواب آور، با نگاهی غایب، به دنیایی که تازه کشف کرده بود، نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]در آن روز، مانند آدمی که در خواب راه می رود، با نگاه خیره به دنیایی که تازه کشف کرده بود خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was Napoleon, the immense somnambulist of this dream which had crumbled, essaying once more to advance.
[ترجمه گوگل]این ناپلئون بود، خواب پرداز عظیم این رویا که از بین رفته بود، و یک بار دیگر برای پیشرفت مقاله می خواست
[ترجمه ترگمان]این ناپلئون بود که در رویای عظیم این خوابی که فرو ریخته بود، در تلاش بود که پیش از پیش برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many accounts attest to a somnambulist leaving their house clad only in underpants, or rising to cook a meal and returning to bed without so much as tasting it.
[ترجمه گوگل]بسیاری از روایت‌ها حاکی از آن است که یک فرد خواب‌آلود خانه‌اش را تنها با شلوار زیرپوش ترک می‌کند، یا برای پختن یک غذا از جایش بلند می‌شود و بدون اینکه مزه آن را چشیده باشد، به رختخواب باز می‌گردد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حساب ها شهادت می دهند که تنها با لباس زیر پوش از خانه بیرون می رود، یا از جا بلند می شود تا غذای درست کند و بدون آن که طعم آن را بچشد، به رختخواب برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A somnambulist can happily combine sleep and exercise.
[ترجمه گوگل]یک خواب آور با خوشحالی می تواند خواب و ورزش را با هم ترکیب کند
[ترجمه ترگمان]یک somnambulist با خوشحالی می تواند خواب و ورزش را با هم ترکیب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The husband agreed that he had been bewitched; he spoke like a somnambulist, in tones of grief.
[ترجمه گوگل]شوهر قبول کرد که او را جادو کرده اند او مانند یک خواب آور با لحن غمگین صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]شوهر به این نتیجه رسیده بود که او مسحور شده است؛ مانند آدمی که در خواب راه می رود، با لحنی مملو از غم و اندوه حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Finally Richards got up and strode aimlessly about the room, ploughing his hands through his hair, much as a somnambulist might do who was having a bad dream.
[ترجمه گوگل]سرانجام ریچاردز بلند شد و بی هدف در اتاق قدم زد و دستانش را لای موهایش شخم زد، درست مثل یک خواب آور که خواب بدی می دید
[ترجمه ترگمان]سرانجام Richards بلند شد و بی هدف در اتاق به راه افتاد، دست هایش را در موهایش فرو برد، درست مثل کسی که در خواب راه می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کسی که در خواب راه میرود (اسم)
somnambulistic, somnambulist

خواب گرد (صفت)
somnambulant, somnambulistic, somnambulist

انگلیسی به انگلیسی

• one who walks while asleep, sleepwalker

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A person who walks or performs other activities while asleep🚶‍♂️🌙
🔍 مترادف: Sleepwalker
✅ مثال: The somnambulist wandered through the house, unaware of his surroundings.

بپرس