somnambulism

/sɒmˈnæmbjʊlɪzəm//sɒmˈnæmbjʊlɪzəm/

معنی: خواب گردی، راه رفتن در خواب
معانی دیگر: راه روی در خواب، راه رفتن در خواب اعم از خواب طبیعی یا مغناطیسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: somnambulistic (adj.), somnambulist (n.)
• : تعریف: walking about, and sometimes doing other things, while asleep; sleepwalking.

جمله های نمونه

1. Stage 5: This is considered the start of somnambulism .
[ترجمه گوگل]مرحله 5: این مرحله شروع خواب‌آلودگی در نظر گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]مرحله ۵: این شروع of در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And although bad policy and regulatory somnambulism have something to do with it, much of the industry's growth has been driven by major changes in the economy as a whole, rather than vice versa.
[ترجمه گوگل]و اگرچه سیاست‌های بد و خواب‌آلودگی نظارتی با آن ارتباط دارد، بیشتر رشد صنعت به جای برعکس، ناشی از تغییرات عمده در کل اقتصاد بوده است
[ترجمه ترگمان]و اگر چه سیاست بد و مقررات نظارتی چیزی برای انجام این کار دارند، بیشتر رشد صنعت با تغییرات اساسی در اقتصاد به عنوان یک کل، به جای بالعکس منجر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I always suspect that I have somnambulism.
[ترجمه گوگل]من همیشه مشکوکم که خواب آلودم
[ترجمه ترگمان]من همیشه فکر می کنم که من بیدار نشدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When did he contract somnambulism ? It's horrible.
[ترجمه گوگل]چه زمانی به خواب آلودگی مبتلا شد؟ این وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]کی قرارداد somnambulism رو امضا کرد؟ وحشتناکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. G epileptic somnambulism: It is nightly a kind of when happen automatic disease.
[ترجمه گوگل]خواب‌آلودگی صرعی: نوعی بیماری خودبخودی شبانه است
[ترجمه ترگمان]ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There have been cases of shipwreck and somnambulism in my client's family.
[ترجمه گوگل]مواردی از غرق شدن کشتی و خواب آلودگی در خانواده موکلم وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]در خانواده مشتری من، موارد غرق در کشتی شکسته و بیدار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Again he slept and the demon of somnambulism took charge of his actions.
[ترجمه گوگل]او دوباره خوابید و دیو خواب گرایی مسئولیت اعمال او را بر عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]باز هم خوابید و یک شیطان بیدار بیدار کار او را بر عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. SOMNAMBULISM is frequently associated with this condition. (Adams et al.
[ترجمه گوگل]SOMNAMBULISM اغلب با این وضعیت همراه است (آدامز و همکاران
[ترجمه ترگمان]somnambulism اغلب با این شرط مرتبط است (آدامز و همکاران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After fit, the next day before dawn turns not easily wake, and constant companion has somnambulism .
[ترجمه گوگل]پس از تناسب اندام، روز بعد قبل از سحر به راحتی بیدار نمی شود و همراه همیشگی خواب آلود است
[ترجمه ترگمان]بعد از تناسب، روز بعد، قبل از طلوع آفتاب، به آسانی بیدار نمی شود، و همدم همیشگی somnambulism دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some people also show symptoms of sleep eating, sleep talking and even somnambulism .
[ترجمه گوگل]برخی از افراد همچنین علائم خواب خوردن، صحبت کردن در خواب و حتی خواب آلودگی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد نیز نشانه هایی از خوردن خواب، خواب خواب و حتی somnambulism را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Puts on night clothes' man face whiten to walk wooden, how to look that is the tramp not likely, pours somnambulism patient who daydreams a little likely.
[ترجمه گوگل]قرار می دهد در لباس شب مرد صورت سفید به راه رفتن چوبی، چگونه به نظر می رسد که ولگرد محتمل نیست، می ریزد خواب آور بیمار که خیال پردازی کمی احتمال دارد
[ترجمه ترگمان]روی لباس شب، مرد لباس شب را روی سفید و سفید قرار می دهد، و طرز نگاه کردن به این مرد ولگرد، به احتمال زیاد، یک مرد ولگرد است که در عالم رویا دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Famous Sages of the Capital and The Collection on Somnambulism in the Ancient Hangzhou refers to the same book and the former title is the original one.
[ترجمه گوگل]The Famous Sages of the Capital و The Collection on Somnambulism in the Ancient Hangzhou به همین کتاب اشاره دارد و عنوان قبلی همان کتاب است
[ترجمه ترگمان]The معروف پایتخت و مجموعه روی somnambulism در the باستان به همین کتاب اشاره دارد و عنوان قبلی آن کتاب اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خواب گردی (اسم)
lunacy, sleepwalking, night walking, noctambulism, somnambulism

راه رفتن در خواب (اسم)
noctambulism, somnambulism, noctambulation

انگلیسی به انگلیسی

• sleepwalking, habit of walking while asleep

پیشنهاد کاربران

somnambulism ( پزشکی )
واژه مصوب: خوابگردی
تعریف: قدم زدن و انجام دادن کارهایی به صورت نیمه‏خودکار در ضمن خواب، بی‏آنکه شخص در بیداری آنچه را انجام داده است به یاد آورد
راه رفتن در خواب
خواب گردی

بپرس