somatotype


تن گونه، نوع بدن (body type هم می گویند)، somatotypic نوع جسم، ساختمان جسمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the physique or body type of a human.

جمله های نمونه

1. In addition, the patient′s somatotype was favourable to his arytenoid injury.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سوماتوتایپ بیمار نسبت به آسیب آریتنوئید او مساعد بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، patient's somatotype برای آسیب arytenoid مطلوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A method of somatotype evalution was also discussed.
[ترجمه گوگل]روش ارزیابی سوماتوتیپ نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روشی برای somatotype evalution نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To study the relations of oximetry data, somatotype and Epworth sleepiness score(ESS) in patients with sleep apnea hypopnea syndrome(SAHS).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه رابطه داده های اکسیمتری، سوماتوتایپ و نمره خواب آلودگی Epworth (ESS) در بیماران مبتلا به سندرم هیپوپنه آپنه خواب (SAHS)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روابط داده های oximetry، somatotype و Epworth خواب آلودگی در بیماران مبتلا به سندرم hypopnea sleep (SAHS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To analyze the somatotype of the urban adult of Han nationality in the west of Liaoning Province and compensate the essential data for the anthropological studies.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل سوماتوتیپ بزرگسالان شهری از ملیت هان در غرب استان لیائونینگ و جبران داده های ضروری برای مطالعات انسان شناسی
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل داده های مربوط به نژاد (هان)شهری در غرب استان لیائونینگ و جبران داده های ضروری برای مطالعات انسان شناختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective:To explore the characteristics and rules of somatotype of the Tibetan adolescents in Naqu district.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی ها و قوانین سوماتوتیپ نوجوانان تبتی در ناحیه ناقو
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی ها و قوانین of نوجوانان تبتی در منطقه Naqu
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. RESULTS: No Chromosome somatotype aberration was found in 100 metaphases in the experimental group.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در گروه آزمایشی در 100 متافاز انحراف کروموزومی مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]نتایج: هیچ محرک جبری Chromosome در ۱۰۰ metaphases در گروه آزمایش یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boy somatotype changed a little, while the girls changed in large extent with age.
[ترجمه گوگل]بدن پسر کمی تغییر کرد، در حالی که دختران تا حد زیادی با افزایش سن تغییر کردند
[ترجمه ترگمان]پسر بچه کمی تغییر کرد، در حالی که دخترها تا حد زیادی تغییر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The influencing factors on somatotype are age, environment, gender, habitat, custom, health and so on.
[ترجمه گوگل]عوامل موثر بر روی سوماتوتایپ عبارتند از سن، محیط، جنسیت، زیستگاه، عرف، سلامت و غیره
[ترجمه ترگمان]عوامل موثر بر somatotype عبارتند از سن، محیط، جنسیت، سکونت گاه، عادات، سلامت و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AIM: To analyze the rules and characteristics of somatotype development of Han children in western rural area of Liaoning Province, so as to supplement essential data for physical anthropology.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل قواعد و ویژگی های رشد جسمانی کودکان هان در منطقه روستایی غربی استان لیائونینگ، به منظور تکمیل داده های ضروری برای انسان شناسی فیزیکی
[ترجمه ترگمان]به منظور تجزیه و تحلیل قوانین و ویژگی های توسعه پایدار کودکان (هان)در مناطق روستایی غربی استان لیائونینگ، به منظور تکمیل داده های ضروری برای انسان شناسی فیزیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion: Heath - Carter somatotype method has the perspective applications in human nutriology and physical anthropology.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: روش سوماتوتایپ هیث-کارتر کاربرد چشم‌اندازی در تغذیه‌شناسی انسان و انسان‌شناسی فیزیکی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: روش Heath - کارتر کاربردهای چشم انداز را در انسان شناسی انسانی و انسان شناسی فیزیکی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Somatotype obviously changed after 35 in females.
[ترجمه گوگل]سوماتوتایپ آشکارا پس از 35 سالگی در زنان تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]Somatotype مشخصا پس از ۳۵ سال در زنان تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective: To investigate the somatotype growth status of youths in rural area of Anhui province.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی وضعیت رشد سوماتوتیپ جوانان در منطقه روستایی استان آنهویی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی وضعیت رشد somatotype جوانان در مناطق روستایی استان Anhui
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods: The somatotype growth of 1539 Tibetan adolescents in Lasa was evaluated by Heath - Carter method.
[ترجمه گوگل]روش بررسی: رشد سوماتوتیپ 1539 نوجوان تبتی در لاسا به روش هیث - کارتر ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: رشد somatotype نوجوانان ۱۵۳۹ در Lasa توسط روش Heath - کارتر ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results are as follows: The mean somatotype in both sexes is Endo-mesomorph category.
[ترجمه گوگل]نتایج به شرح زیر است: میانگین سوماتوتیپ در هر دو جنس، دسته اندومزومورف است
[ترجمه ترگمان]نتایج به شرح زیر هستند: میانگین somatotype در هر دو جنس، \"Endo - mesomorph\" می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس