somatotropin

/ˌsoməˈtɑːtrəpən//ˌsoməˈtɑːtrəpən/

رجوع شود به: somatotrophin) growth hormone هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a growth hormone in humans.

جمله های نمونه

1. Subsequent use of somatotropin can promote the spontaneous close of enteric fistula and the adaption of intestinal epithelium both in function and structure.
[ترجمه گوگل]استفاده بعدی از سوماتوتروپین می تواند باعث بسته شدن خود به خود فیستول روده و سازگاری اپیتلیوم روده از نظر عملکرد و ساختار شود
[ترجمه ترگمان]استفاده بعدی از somatotropin می تواند به خودی خود به خودی (enteric)و سازگاری با بافت روده هر دو در عملکرد و هم در ساختار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Additional somatotropin was applied in 8 cases. Conclusion Somatostatin and ulinastatin were effective in the therapy of severe acute pancreatitis.
[ترجمه گوگل]سوماتوتروپین اضافی در 8 مورد استفاده شد نتیجه‌گیری سوماتوستاتین و اولیناستاتین در درمان پانکراتیت حاد شدید مؤثر بودند
[ترجمه ترگمان]somatotropin اضافی در ۸ مورد اعمال شد نتیجه گیری Somatostatin و ulinastatin در درمان بیماری های حاد شدید موثر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The uptake of recombinant somatotropin has been affected by low public acceptance, the lack of adequate and good quality feed and the low genetic potential of animals in developing countries.
[ترجمه گوگل]جذب سوماتوتروپین نوترکیب تحت تأثیر پذیرش کم مردم، فقدان خوراک کافی و با کیفیت خوب و پتانسیل ژنتیکی پایین حیوانات در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]جذب of نوترکیب شده توسط مقبولیت عمومی کم، فقدان تغذیه کافی و مناسب و پتانسیل ژنتیکی کم حیوانات در کشورهای در حال توسعه تحت تاثیر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. OBJECTIVE:To observe the effects of acupuncture on serum cortisol and somatotropin in rabbits with a fracture.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثرات طب سوزنی بر کورتیزول و سوماتوتروپین سرم در خرگوش های دارای شکستگی
[ترجمه ترگمان]برای توجه به اثرات طب سوزنی روی سرم cortisol و somatotropin با شکستگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The later(in contralateral side) was due to general secretion of somatotropin after trauma and local production of bone growth factor from the fractured bone.
[ترجمه گوگل]بعدی (در سمت مقابل) به دلیل ترشح عمومی سوماتوتروپین پس از ضربه و تولید موضعی فاکتور رشد استخوان از استخوان شکسته بود
[ترجمه ترگمان]بعدها (در بخش contralateral)به علت ترشح عمومی of بعد از ضربه روحی و محلی از استخوان شکسته استخوان از استخوان شکسته اش استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The anterior glandular lobe of pituitary gland that secretes many hormones, including ACTH, prolactin, and somatotropin.
[ترجمه گوگل]لوب غده قدامی غده هیپوفیز که هورمون های زیادی از جمله ACTH، پرولاکتین و سوماتوتروپین ترشح می کند
[ترجمه ترگمان]بخش جلویی غده هیپوفیز غده هیپوفیز، هورمون های بسیاری از جمله ACTH، پرولاکتین و somatotropin را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• growth hormone, peptide hormone secreted by the pituitary gland and stimulates growth in human beings

پیشنهاد کاربران

بپرس