solvation

جمله های نمونه

1. The free energy of solvation is well correlated with the dipole moments of 2 thioxanthine tautomer.
[ترجمه گوگل]انرژی آزاد حلال‌پذیری به خوبی با گشتاورهای دوقطبی 2 تیوکسانتین توتومر همبستگی دارد
[ترجمه ترگمان]انرژی آزاد of به خوبی با گشتاور دو قطبی ۲ thioxanthine tautomer هم بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When solvation or hydration affects bioavailability, appropriate manufacturing and control procedures should be established.
[ترجمه گوگل]هنگامی که حلالیت یا هیدراتاسیون بر فراهمی زیستی تأثیر می گذارد، روش های تولید و کنترل مناسب باید ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که solvation یا hydration زیستی را تحت تاثیر قرار دهند، رویه های مناسب تولید و کنترل باید ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This process is known as solvation.
[ترجمه گوگل]این فرآیند به عنوان حلالیت شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به عنوان solvation شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Base on the nonequilibrium solvation theory, the numerical calculation formulas for the conductor - like - screening - model ( COSMO ) have been established.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری حلال‌پذیری غیرتعادلی، فرمول‌های محاسبه عددی برای مدل غربالگری مانند هادی (COSMO) ایجاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]مبنای تیوری nonequilibrium nonequilibrium، فرمول های محاسباتی عددی برای مدل - - مانند (cosmo)ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In my opinion, the more effective solvation should base on the law and public supervision.
[ترجمه گوگل]به نظر من راه حل موثرتر باید مبتنی بر قانون و نظارت عمومی باشد
[ترجمه ترگمان]به عقیده من، solvation کارآمدتر باید بر قانون و نظارت عمومی استوار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cleaning fluid must be balanced properly with ingredients that provide solvation, mild saponification and stability.
[ترجمه گوگل]مایع تمیز کننده باید به درستی با موادی که حلالیت، صابونی شدن ملایم و پایداری را فراهم می کنند، متعادل شود
[ترجمه ترگمان]سیال تمیز کننده باید به درستی با موادی که solvation، saponification ملایم و پایداری را فراهم می کنند، متعادل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any of various processes of combination, such as hydration, solvation, or complex - ion formation chemical bonding.
[ترجمه گوگل]هر یک از فرآیندهای مختلف ترکیبی، مانند هیدراتاسیون، حلالیت، یا پیوند شیمیایی تشکیل یون پیچیده
[ترجمه ترگمان]هر کدام از فرایندهای مختلف ترکیبی، مانند hydration، solvation، یا پیوند شیمیایی تشکیل یون یا مختلط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This article is mainly on the predicament that administration confiscate is facing, also on digram of the practical path of its solvation .
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً در مورد مخمصه ای است که دولت مصادره با آن مواجه است و همچنین در نمودار مسیر عملی حل آن
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور عمده بر روی این مخمصه است که دولت ضبط اموال با آن مواجه است، همچنین بر digram مسیر عملی of آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The experimental results showed that there were multiple association- disassociation equilibrium in the solvent system and strong solvation of the cations.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان داد که تعادل همبستگی-تجزیه چندگانه در سیستم حلال و حلالیت قوی کاتیونها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان داد که تعادل بین disassociation در سیستم حلال و solvation قوی این کاتیون های وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The petroleum solution is a colloidal dispersion in which the asphaltene comprises the micellar nucleus, the resin forms the solvation layer and the remaining gas oil acts as the dispersing medium.
[ترجمه گوگل]محلول نفتی یک پراکندگی کلوئیدی است که در آن آسفالتین هسته میسلی را تشکیل می دهد، رزین لایه حلالیت را تشکیل می دهد و نفت گاز باقی مانده به عنوان محیط پخش کننده عمل می کند
[ترجمه ترگمان]محلول نفتی از پراکندگی colloidal است که در آن ترسیب کربن شامل هسته micellar می شود و رزین لایه solvation را تشکیل می دهد و نفت باقیمانده به عنوان واسطه توزیع عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Polar solvent molecules and attraction of transfromer a numberrepresentationof polymer can produce solvation to polymer dissolved.
[ترجمه گوگل]مولکول‌های حلال قطبی و جذب ترانسفرومر یک عدد نمایش پلیمر می‌تواند حلالیت به پلیمر محلول ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]مولکول های حلال قطبی و جذب of یک پلیمر numberrepresentationof می توانند پلی مر را به پلیمر حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The forming cause of the appearance quality defect of rubber sleave was analyzed, and the solvation measures were presented.
[ترجمه گوگل]علت تشکیل نقص کیفیت ظاهری لاستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اقدامات حلال‌سازی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]علت تشکیل نقص در کیفیت ظاهری of لاستیکی مورد بررسی قرار گرفت و اقدامات solvation ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Whereas a PICT state is favored by the electron delocalization effect, a TICT state possesses a larger dipole moment and gains better solvation in polar solvents.
[ترجمه گوگل]در حالی که یک حالت PICT توسط اثر جابجایی الکترون مورد علاقه است، یک حالت TICT دارای یک گشتاور دوقطبی بزرگتر است و حلالیت بهتری در حلال های قطبی به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک حالت PICT با اثر پراکندگی الکترون مورد توجه است، یک حالت TICT دارای یک گشتاور دو قطبی بزرگ تر است و solvation بهتری در حلال های قطبی کسب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] حلالپوشی
[نساجی] فرآیند متورم کردن و ژل نمودن

انگلیسی به انگلیسی

• creation of a compound using a solvent and a solute (chemistry)

پیشنهاد کاربران

solvation ( خوردگی )
واژه مصوب: حلاّل‏پوشی
تعریف: پوشاندن یون های موجود در محلول با حلاّلی به جز آب

بپرس