solvable

/ˈsɑːlvəbl̩//ˈsɒlvəbl̩/

معنی: محلول، حل شدنی، قابل حل، قابل پرداخت، حل پذیر، قادر به تادیه وام، واریز شدنی
معانی دیگر: (مسئله و غیره) قابل حل، پژنگ پذیر، قادر بتادیه وام

جمله های نمونه

1. Total solvable peptide content in the fermented fishmeal was determined by using the biuret method, and polypeptide in the precipitate by using Kjeldahl method.
[ترجمه گوگل]محتوای پپتید قابل حل کل در پودر ماهی تخمیر شده با استفاده از روش بیورت و پلی پپتید در رسوب با استفاده از روش Kjeldahl تعیین شد
[ترجمه ترگمان]مقدار کلی حلال در تخمیر fermented با استفاده از روش biuret و پلی پپتید در precipitate با استفاده از روش Kjeldahl تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ink Pigment is not solvable in water, but is made by powdered ink.
[ترجمه گوگل]رنگدانه جوهر در آب قابل حل نیست، بلکه توسط جوهر پودری ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]جوهر Pigment در آب حل نمی شود، اما با پودر پودر درست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The water solvable alkaloids, matrine, N-oxymatrine, sophoridine, cytisine, aloperine showed feeding inhibition and toxicity to caterpillars at different levels.
[ترجمه گوگل]آلکالوئیدهای قابل حل در آب، ماترین، N-oxymatrine، sophoridine، cytisine، aloperine مهار تغذیه و سمیت را برای کاترپیلارها در سطوح مختلف نشان دادند
[ترجمه ترگمان]The ۳۰، matrine، N - oxymatrine، sophoridine، cytisine، aloperine، inhibition تغذیه و سمیت کرم های در سطوح مختلف را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Theorem 3 Any enveloping Lie superalgebra of a solvable Lie triple supersystem is solvable, and if a Lie triple supersystem has some solvable enveloping Lie superalgebra, it is solvable.
[ترجمه گوگل]قضیه 3 هر ابرجبر دروغ احاطه‌ای یک ابر سیستم سه گانه دروغ قابل حل است، و اگر ابر سیستم سه گانه دروغ دارای مقداری ابرجبر دروغ احاطه‌پذیر باشد، قابل حل است
[ترجمه ترگمان]قضیه ۳ هر گونه دروغ گویی در هاله ای از یک دروغ سه گانه قابل حل در یک سه جمله ای قابل حل است، و اگر یک Lie سه تایی در حالی که یک دروغ Lie را در بر می گیرد، قابل حل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let G be a finite solvable group.
[ترجمه گوگل]فرض کنید G یک گروه قابل حل محدود باشد
[ترجمه ترگمان]بگذارید G یک گروه قابل حل محدود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An exactly solvable Nilsson and relativistic mean-field plus nearest-orbit pairing model for the description of well-deformed nuclei is used and applied to rare-earth and actinide regions.
[ترجمه گوگل]یک مدل دقیقاً قابل حل نیلسون و میدان میانگین نسبیتی به علاوه مدل جفت شدن نزدیکترین مدار برای توصیف هسته‌های با تغییر شکل خوب استفاده می‌شود و برای مناطق کمیاب و اکتینیدی استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک مدل جفت برش به علاوه مسطح به اضافه نزدیک ترین دور مدار برای توصیف هسته well به کار می رود و برای مناطق کمیاب و actinide بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hilbert's tenth problem is quantum solvable!
[ترجمه گوگل]دهمین مسئله هیلبرت حل کوانتومی است!
[ترجمه ترگمان]مساله دهم هیلبرت در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. According to the classification of the 3-dimensional solvable RDS type Lie algebra, we constructed a new class of 4-dimensional RDS type Lie algebra.
[ترجمه گوگل]با توجه به طبقه بندی جبر Lie نوع RDS قابل حل 3 بعدی، ما یک کلاس جدید از جبر Lie نوع RDS 4 بعدی ساختیم
[ترجمه ترگمان]با توجه به طبقه بندی نوع ۳ بعدی در جبر Lie قابل حل سه بعدی، ما یک کلاس جدید از نوع RDS جبری چهار بعدی را ساختیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The material is solvable for water, which means the tank could be washed clean.
[ترجمه گوگل]این ماده برای آب قابل حل است، به این معنی که مخزن را می توان تمیز شست
[ترجمه ترگمان]مواد برای آب حل می شوند که به این معنی است که مخزن را می توان تمیز شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The machine uses aqua - solvable environmental protective glue and BOPP film.
[ترجمه گوگل]این دستگاه از چسب محافظ محیطی قابل حل در آب و فیلم BOPP استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه از چسب حفاظت از آب مقطر و فیلم BOPP استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is not solvable solely by human editors nor is It'solvable solely by machine algorithms.
[ترجمه گوگل]این نه تنها توسط ویرایشگرهای انسانی قابل حل است و نه تنها توسط الگوریتم های ماشینی قابل حل است
[ترجمه ترگمان]این مساله فقط توسط ویراستاران انسانی برطرف نمی شود و نه فقط توسط الگوریتم های ماشین قابل حل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The relative solvable methods on easily appearing effects of disadvantageous factors are proposed.
[ترجمه گوگل]روش‌های قابل حل نسبی بر روی تأثیر آسان عوامل زیان‌آور پیشنهاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]روش های حل و حل نسبی در مورد اثرات نامطلوب عوامل مضر ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The LMI optimization problem is not classic LMI solvable form, the free software SCILAB can be used to solve the LMI optimization problem with equality constraint, but MATLAB can not.
[ترجمه گوگل]مسئله بهینه سازی LMI شکل کلاسیک قابل حل LMI نیست، نرم افزار رایگان SCILAB می تواند برای حل مسئله بهینه سازی LMI با محدودیت برابری استفاده شود، اما MATLAB نمی تواند
[ترجمه ترگمان]مساله بهینه سازی lmi یک شکل قابل حل کلاسیک نیست، نرم افزار آزاد SCILAB می تواند برای حل مساله بهینه سازی lmi با محدودیت برابری استفاده شود، اما MATLAB نمی تواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The groups of the solvable equations are commutative.
[ترجمه گوگل]گروه های معادلات قابل حل جابجایی هستند
[ترجمه ترگمان]گروه های معادلات قابل حل جابجایی جابجایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محلول (صفت)
soluble, solvable, dissolved

حل شدنی (صفت)
dissoluble, soluble, dissolvable, solvable

قابل حل (صفت)
dissoluble, soluble, solvable

قابل پرداخت (صفت)
due, liable, solvable, solvent, payable, exigible

حل پذیر (صفت)
soluble, solvable, miscible

قادر به تادیه وام (صفت)
solvable

واریز شدنی (صفت)
solvable

تخصصی

[ریاضیات] حل شدنی، قابل حل، حل پذیری

انگلیسی به انگلیسی

• able to be solved, resolvable

پیشنهاد کاربران

بپرس