solicitously

جمله های نمونه

1. He always enquires most solicitously about your health.
[ترجمه گوگل]او همیشه با جدیت در مورد سلامتی شما پرس و جو می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه از سلامتی شما خیلی نگرانم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He solicitously helped her back into the chair.
[ترجمه گوگل]با عجله به او کمک کرد تا به صندلی بازگردد
[ترجمه ترگمان]او با دلواپسی به او کمک کرد که به پشتی صندلی برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He took her hand in greeting and asked solicitously how everything was.
[ترجمه گوگل]دست او را به نشانه سلام و احوالپرسی گرفت و با عجله پرسید که همه چیز چطور است
[ترجمه ترگمان]دستش را به سوی او دراز کرد و با دلواپسی پرسید که همه چیز چگونه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'Are you cold?' he asked solicitously.
[ترجمه گوگل]'سردته؟' او با عجله پرسید
[ترجمه ترگمان]سردت نیست؟ با دلواپسی پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hadfield goes catatonic with terror, and is solicitously carried off to re-education in the jungle.
[ترجمه گوگل]هادفیلد از ترس وحشتناک می‌شود و با عجله به سوی آموزش مجدد در جنگل برده می‌شود
[ترجمه ترگمان]Hadfield با وحشت همراه می شود و با توجه و علاقه به آموزش مجدد در جنگل ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sue looked solicitously out the window.
[ترجمه گوگل]سو با احتیاط از پنجره به بیرون نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]سو با دلواپسی از پنجره بیرون را نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sue look solicitously out of the window.
[ترجمه گوگل]سو با احتیاط از پنجره به بیرون نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]سو با دلواپسی از پنجره بیرون را نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't you feel well? his mother asked solicitously.
[ترجمه گوگل]آیا احساس خوبی ندارید؟ مادرش با عجله پرسید
[ترجمه ترگمان]حالت خوب نیست؟ مادرش با دلواپسی پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They didn't chase my assailants but helped me to my feet, solicitously enquiring after my health.
[ترجمه گوگل]آنها مهاجمان من را تعقیب نکردند، بلکه به من کمک کردند تا از جایم بلند شوم و به طور جدی از سلامتی ام جویا شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها مهاجم من را تعقیب نکردند، اما به من کمک کردند تا پایم را روی پاهایم بگذارم و با دلواپسی به دنبال سلامتی خودم بگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At meals and prayers she sat slightly behind his left shoulder fanning him solicitously and always looking at him.
[ترجمه گوگل]در وعده‌های غذایی و نماز، کمی پشت شانه چپ او می‌نشست و مشتاقانه او را باد می‌کشید و همیشه به او نگاه می‌کرد
[ترجمه ترگمان]سر میز غذا و دعا، اندکی پشت شانه چپش نشسته بود و با دلواپسی او را باد می زد و همیشه به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To their surprise Hung - chien merely asked Jou - chia solicitously, " Can the wine stains be washed out?
[ترجمه گوگل]در کمال تعجب، هونگ - چین فقط از جو چیا پرسید: "آیا می توان لکه های شراب را شست؟
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب هانگ (chien)مشتاقانه از \"jou -\" (chia -)پرسید: \"آیا لکه های شراب را می توان شست؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• anxiously, with concern; thoughtfully; eagerly, earnestly; with great care, attentively

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : solicitude
✅️ صفت ( adjective ) : solicitous
✅️ قید ( adverb ) : solicitously

بپرس