صفت ( adjective )
مشتقات: solicitously (adv.), solicitousness (n.)
مشتقات: solicitously (adv.), solicitousness (n.)
• (1) تعریف: anxiously or tenderly concerned or attentive (usu. fol. by about, of, or for.)
• مترادف: anxious, attentive, considerate
• مشابه: apprehensive, concerned, heedful, mindful, regardful, tender, thoughtful, worried
• مترادف: anxious, attentive, considerate
• مشابه: apprehensive, concerned, heedful, mindful, regardful, tender, thoughtful, worried
- The woman next door is very solicitous of her elderly neighbor.
[ترجمه گوگل] زن همسایه خیلی مشتاق همسایه مسن خود است
[ترجمه ترگمان] زن همسایه بسیار نگران همسایه پیر خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] زن همسایه بسیار نگران همسایه پیر خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I'm lucky to have a doctor who is truly solicitous of my health and well-being.
[ترجمه سید امیر موسوی] من خوش شانس هستم برای داشتن دکتری که واقعا به روند سلامتی و تندرستی من اهمیت میده.|
[ترجمه گوگل] من خوش شانس هستم که دکتری دارم که واقعاً مراقب سلامتی و رفاه من است[ترجمه ترگمان] من خوش شانسم که یه دکتر دارم که واقعا به سلامتی و سلامت من علاقه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: eagerly desirous.
• مترادف: eager, greedy
• مشابه: anxious, ardent, avid, desirous, earnest, enthusiastic, importunate, zealous
• مترادف: eager, greedy
• مشابه: anxious, ardent, avid, desirous, earnest, enthusiastic, importunate, zealous
- solicitous of approval by others
[ترجمه گوگل] درخواست تایید توسط دیگران
[ترجمه ترگمان] به فکر جلب موافقت دیگران بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به فکر جلب موافقت دیگران بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید