1. He is a man of erect and soldierly bearing.
2. There was a great deal of soldierly good fellowship.
[ترجمه گوگل]معاشرت بسیار خوبی از نظر سربازی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]دوستان خوبی در آنجا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He is a man of soldierly bearing.
4. Their lodging is always kept with a soldierly cleanliness and order.
[ترجمه گوگل]اقامتگاه آنها همیشه با نظافت و نظم سربازانه نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها همیشه با پاکیزگی و نظم و انضباط سربازی نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Private acts with perfect soldierly bearing when on duty.
[ترجمه گوگل]سرباز در هنگام انجام وظیفه با تحمل کامل سربازی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]The که در هنگام انجام وظیفه با سربازان کامل و soldierly رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was taller than Byron, but stooped slightly, whereas Byron's demeanour was almost soldierly at times.
[ترجمه گوگل]او از بایرون بلندتر بود، اما کمی خم شد، در حالی که رفتار بایرون گاهی اوقات تقریباً نظامی بود
[ترجمه ترگمان]او از بایرن بلندتر بود، ولی اندکی خم شد، در حالی که رفتار بایرن در این هنگام تقریبا به صورت سربازی درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I quickly formed a great respect and admiration for his soldierly qualities.
[ترجمه گوگل]من به سرعت احترام و تحسین زیادی برای ویژگی های سربازی او ایجاد کردم
[ترجمه ترگمان]من به سرعت تحسین و تحسین و تحسین و تحسین و تحسین و تحسین نسبت به soldierly را در نظر گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The pleasure of the world is to bowl down our soldierly letter I.
[ترجمه گوگل]لذت دنیا این است که حرف من سربازی مان را به زمین بیاندازیم
[ترجمه ترگمان]لذت دنیا این است که نامه soldierly خود را در دست بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید